سرمقاله

پیام صلح از مسکو، هشدار جنگ از وین / سعید پای بند

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • تابلوهای تبلیغاتی مدرن که مشتری را به فروشگاه می ‌کشانند.
  • شرایط و قوانین ازدواج با اتباع خارجی
  • فروش قطعات لودر داخلی وارداتی
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 54768  |  صفحه ۸ | بازار و سرمایه  |  تاریخ: 04 آبان 1404
    دلار سهمیه‌ای به ۱۰۱ هزار تومان رسید
    افزایش قیمت ارز مسافرتی یا سیگنال سقوط ریال؟
    جهش نرخ ارز مسافرتی تا مرز ۱۰۱ هزار تومان، فراتر از افزایش هزینه سفر، نشانه‌ای از کاهش اعتماد به ریال است. این تصمیم نه‌تنها بر معیشت و سفر‌های خارجی اثر می‌گذارد، بلکه پیامد‌هایی در سطح سیاست‌گذاری و روان بازار به همراه دارد.
    به گزارش رویداد24، افزایش ناگهانی نرخ ارز مسافرتی از حدود ۷۲ هزار تومان به ۹۶ هزار و ۵۰۰ تومان، در حالی که هنوز چند ماه تا پایان سال باقی مانده، نه‌تنها باعث تعجب فعالان اقتصادی شد بلکه فضای رسانه‌ای کشور را نیز ملتهب کرد. قیمت دلار مسافرتی که سالانه تا سقف ۵۰۰ دلار به هر مسافر پرداخت می‌شود، با احتساب کارمزد‌ها و هزینه‌های جانبی، تقریبا ۱۰۱ هزار تومان تمام خواهد شد.
    پرسش کلید این است که این افزایش قیمت چه تبعاتی در کوتاه مدت و بلند مدت دارد و چه آثاری بر اقتصاد، سفر، معیشت مردم و حتی سیاست‌گذاری‌های ارزی خواهد داشت؟
    این تصمیم در ظاهر با هدف کاهش فاصله نرخ رسمی و بازار آزاد گرفته شد، اما آنچه در واقع رخ داده، نشان از نوعی اعتراف غیررسمی دولت به ناتوانی در حفظ ارزش پول ملی دارد؛ اعترافی که در بطن خود حامل پیام‌های اقتصادی و سیاسی جدی است.
    ارز مسافرتی و فشار مضاعف بر طبقه متوسط
    گران شدن ارز مسافرتی حتما در چند سطح اثرگذار خواهد بود. روشن‌ترین آثار افزایش هزینه سفر‌های هوایی و زیارتی است و می‌تواند موجب کاهش سفر‌ها شود.
    این اقدام در گام دوم به طبقه متوسط و فرودست جامعه فشار خواهد آورد چرا که سفر‌هایی که با سهمیه ارز مسافرتی برای آنها تا حدی امکان پذیر می‌شد، اکنون صرفا در دسترس طبقه مرفه و پردرآمد است. مهم‌تر از آن، اما اثر روانی است که بر نخر ارز آزاد و بازار ثانویه خواهد داشت. وقتی نرخ ارز رسمی مسافرتی به ۱۰۱ هزار تومان رسیده، شکاف با نرخ آزار کمتر نشده بلکه ممکن است فشار بیشتر شود و بازار غیررسمی فعال‌تر گردد.
    از «یارانه ۹ همتی برای ترکیه» تا «پرچم بی‌ارزشی ریال»
    قیمت جدید البته احتمالا خوشایند منتقدان ارائه ارزی مسافرتی است، زیرا در هفته‌های اخیر شاهد بودیم که برخی در فضای رسانه‌ای و مجازی فاصله قیمت بین ارز مسافرتی و دلار آزاد را نوعی رانت دانسته و آن انتقاد می‌کردند. مثلا روزنامه اصولگرای فرهیختگان چند روز پیش در گزارشی با عنوان «یارانه ۹ همتی ایران به ترکیه» به شدت از نظام چند‌نرخی ارز مسافرتی انتقاد کرده و نوشته بود: «مسافران خارجی از مابه‌التفاوت نرخ ارز دولتی و آزاد سود می‌برند، در حالی که بیماران و پژوهشگران از دریافت ارز محروم مانده‌اند.» به تعبیر این روزنامه، دولت عملاً منابع محدود ارزی کشور را صرف سفر‌های غیرضروری می‌کند و این نوع سیاست‌گذاری مصداقی از تخصیص ناعادلانه یارانه پنهان است.
    تصمیم اخیر هم، اما منتقدان بسیاری دارد که از زاویه‌ای دیگر به موضوع نگاه می‌کنند. مثلا یک فعال اقتصادی نوشت: «دو نرخی یا چند نرخی بودن ارز مسافرتی چیزی جز فساد ندارد! الان ۵۰۰ دلار سهمیه ارز مسافرتی با بازار آزاد ۷ هزار تومان اختلاف دارد که قطعا این موضوع با روند فعلی و ریتم اقتصاد و فشار تحریمی به بیش از ۳۰ درصد اختلاف با بازار خواهد رسید!»
    محمد آقازاده، فعال رسانه‌ای نیز، در شبکه ایکس نوشت: «هرگز ارز مسافرتی نگرفتم، ولی وقتی دولت این ارز را صد هزار و یک هزار تومان می‌کند، یعنی پرچم بی‌ارزشی ریال را خودش بلند می‌کند، بدون هیچ خجالتی! کاش ارز را قطع می‌کردند؛ زود ارز‌های دیگر هم به این سقف می‌رسند و تنها مسافران سهمیه‌بگیر زیان نمی‌کنند، همه مردم تاوان آن را با فقر می‌دهند.»
    از دید آقازاده، دولت با افزایش نرخ رسمی ارز، در حقیقت به مردم این پیام را می‌دهد که ریال دیگر پشتوانه‌ای ندارد. این نگاه بدبینانه اگرچه تلخ است، اما بازتاب حس عمومی بخشی از جامعه است که باور دارند تصمیم‌های اخیر اقتصادی بیشتر از آنکه تدبیر باشد، نوعی عقب‌نشینی در برابر واقعیت بازار است.
    واکنش اقتصاددانان چیست؟
    اقتصاددانان افزایش نرخ ارز مسافرتی را در امتداد روندی می‌دانند که از مدت‌ها پیش آغاز شده است؛ روند نزدیک کردن تدریجی نرخ‌های رسمی به نرخ آزاد، بی‌آنکه دولت صراحتاً اعلام کند به سمت تک‌نرخی شدن می‌رود. یکی از تحلیلگران بازار ارز در گفت‌و‌گو با دنیای اقتصاد گفته است:
    «افزایش قیمت ارز مسافرتی نه یک تصمیم فنی بلکه اقدامی سیاسی برای پاسخ به انتقاد‌ها از رانت ارزی است. وقتی مردم می‌دیدند برخی از طریق سهمیه مسافرتی دلار را با قیمت ارزان‌تر می‌گیرند و در بازار آزاد می‌فروشند، فشار رسانه‌ای بر دولت زیاد شد و دولت برای کاهش این فشار، نرخ را بالا برد.»
    با این حال، همان تحلیلگر تأکید کرده که «افزایش نرخ، فساد را از بین نمی‌برد، بلکه فقط شکل آن را تغییر می‌دهد. تا زمانی که ارز دو یا چند نرخی باشد، مسیر‌های تازه‌ای برای رانت و واسطه‌گری باز خواهد شد.»
    در همین زمینه تجارت‌نیوز نوشته است: «اگر هدف دولت، تک‌نرخی کردن ارز باشد، باید این سیاست به‌صورت شفاف و مرحله‌بندی شده اجرا شود. در غیر این صورت، افزایش‌های ناگهانی فقط به تشدید تورم، افزایش هزینه سفر، و افت بیشتر اعتماد عمومی منجر می‌شود.»
    تصمیمی که به زیان طبقه متوسط تمام می‌شود
    از نظر بسیاری از تحلیلگران، گروهی که بیشترین آسیب را از این تغییر می‌بینند، طبقه متوسط است. کسانی که سفر‌های سالانه‌شان به کشور‌های همسایه مانند ترکیه یا امارات با برنامه‌ریزی و پس‌انداز انجام می‌شود، اکنون باید برای همان سفر معمولی چند میلیون تومان بیشتر بپردازند.
    اما این ماجرا فقط به سفر مربوط نیست؛ در واقع افزایش نرخ ارز مسافرتی پیام روانی قدرتمندی به بازار می‌فرستد. مردم در چنین شرایطی معمولاً انتظار افزایش قیمت در سایر کالا‌ها را نیز دارند، چون باور عمومی این است که اگر دولت خود دلار را گران‌تر می‌فروشد، به زودی بازار آزاد هم واکنش نشان می‌دهد.