سرمقاله

توافق جدید آمریکا و چین؛ آتش‌بس یا صلح؟ / سعید پای بند

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • بازگشت شماره‌های خاص همراه اول با عرضه «سری به‌یادماندنی»
  • فرصت سرمایه‌گذاری در بازار فلزات پایه
  • راهنمای ثبت نام در بهترین اپلیکیشن اعلام بار لحظه ای
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 55161  |  صفحه ۴ | فرهنگ و هنر  |  تاریخ: 11 آبان 1404
    سینمای ایران و جهان چه واکنشی به تجاوز دارد؟
    تجاوز روی پرده نقره‌ای
    تجاوز از معدود جنایت‌هایی است که در همه فرهنگ‌ها محکوم است، اما بازتاب آن در سینما همیشه یکسان نبوده است. از «قیصر» تا «فروشنده» و از «هیولا» تا «بامب‌شل»، فیلم‌سازان تلاش کرده‌اند زخم تجاوز را روایت کنند؛ گاه با همدلی، گاه با قضاوت و گاه در سکوت.
    تجاوز چنان عمل شنیع و غیرانسانی‌ای است که در سراسر جهان با واکنشی یکسان روبه‌رو می‌شود؛ هیچ جامعه‌ای، فارغ از دین، فرهنگ یا جغرافیا، آن را توجیه‌پذیر نمی‌داند. این پدیده همواره با نفرت عمومی همراه است و از معدود جنایت‌هایی است که مرز‌های فرهنگی و سیاسی را در می‌نوردد.
    به گزارش رویداد ۲۴، این روزها، با قرار گرفتن پرونده پژمان جمشیدی در صدر اخبار رسانه‌های ایران و طرح دوباره بحث «تجاوز» در افکار عمومی، بار دیگر این پرسش مطرح می‌شود که آیا سینما ـ به‌عنوان هنری اثرگذار و صنعتی پرنفوذ ـ توانسته تصویری درست، دقیق و به دور از قضاوت و حب‌وبغض از مسئله تجاوز ارائه دهد؟
    نگاهی گذرا به تاریخ سینما نشان می‌دهد که فیلم‌های بسیاری در سراسر جهان با محوریت این موضوع ساخته شده‌اند؛ آثاری که هر یک از زاویه‌ای متفاوت به قربانی، متجاوز یا ساختار‌های اجتماعی و حقوقی پیرامون آن پرداخته‌اند.
    شاید این سؤال پیش آید که آیا این فیلم‌ها تأثیری هم بر نگرش جامعه نسبت به مسئله تجاوز داشته‌اند؟ پاسخ، بی‌تردید مثبت است. مقایسه دیدگاه امروز جامعه با سه یا چهار دهه پیش، نشان می‌دهد که آگاهی عمومی نسبت به حقوق قربانیان و نگاه اخلاقی و انسانی به این مسئله، دگرگون شده است.
    با این حال، راهی طولانی در پیش است تا همه جوامع بتوانند با نگاهی واقع‌بینانه و خالی از پیش‌داوری به این پدیده بنگرند.
    به بهانه ماجرای اخیر و پرونده پژمان جمشیدی، در ادامه نگاهی خواهیم داشت به مهم‌ترین آثار سینمای ایران و جهان که موضوع تجاوز را دستمایه روایت خود قرار داده‌اند.
    هیولا ، کارگردان: پتی جنکینز ، سال انتشار: ۲۰۰۳
    برای علاقه‌مندان پیگیر سینما فیلم هیولا بیش از هر چیز یادآور بازی درخشان شارلیز ترون در نقش زنی رنج کشیده است. اما فیلم به جز بازی شارلیز ترون نکات مثبت زیادی هم دارد. فیلم براساس داستان واقعی زندگی آیلین وورنوس ساخته شده که به عنوان یک قاتل زنجیره‌ای در سال ۲۰۰۲ اعدام شد. هیولا به واکاوی زندگی این قاتل می‌پردازد. دختری که در خانواده‌ای از هم گسیخته به دنیا آمد. نزد پدربزرگ و مادر بزرگش بزرگ شد و از همان کودکی مورد آزار و اذیت پدربزرگش قرار گرفت. آیلین در تمام مدت زندگی‌اش از راه دزدی و تن فروشی کسب درآمد کرد و در نهایت هم قربانی شرایط زیست خود شد. فیلم جنکینز با رویکرد فمنیستی تلاش می‌کند به دنبال چرایی تبدیل شدن آیلین به یک قاتل زنجیره‌ای باشد. جنکینز آیلین را قربانی نگاه مرد سالاری می‌بیند که زن را نه یک انسان صاحب حق که وسیله‌ای برای ارضای امیال شهوانی خود می‌دانند. مردان از همان کودکی روح آیلین را از هم می‌درند و باعث می‌شوند او تبدیل به یک هیولا شود. هیولایی که هیچ کس نمی‌تواند در برابر خشم او مقاومت کند. خشمی که در نهایت باعث قربانی شدن خود آیلین هم می‌شود و او را به کام مرگ می‌فرستد.
    بامب شل ، کارگردان: جی روچ ، سال انتشار: ۲۰۱۹
    بسیاری از منتقدان بامب شل را فیلمی افشاگرانه متاثر از جنبش مشهور من هم یا می‌تو دانسته‌اند. جنبشی که در سال ۲۰۱۷ به راه اُفتاد و هدف از آن افشاگری و محکوم کردن آزار جنسی خصواً در محیط کار عنوان شده بود. بامب شل به ماجرای آزار و اذیت گریچر کارلسون خبرنگار شبکه فاکس نیوز توسط راجر ایلز مدیر ارشد این شبکه می‌پردازد. جی روچ به خوبی توانسته از موج ایجاد شده توسط جنبش می‌تو برای نمایش خشونت علیه زنان استفاده کند. اما مشکل این جا بود که جنبش می‌تو باعث شد افراد زیادی هم بدون این که حقیقتاً گناهی مرتکب شدند محکوم شوند. افرادی مانند کوین اسپیسی که بعد‌ها معلوم شد بسیاری از روایت‌ها درباره آنها دروغ بوده است. بامب شل (که نامش اشاره آشکاری به جاذبه جنسی زنانه دارد) تبدیل به فیلم ماندگاری نشد. دلیل اصلی این عدم ماندگاری هم بیش از هر چیز به موج سواری کارگردان برمی‌گردد. فیلم فقط روی موج جنبش می‌تو سوار شد و فاقد تحلیلی همه جانبه از چرایی وقوع این حوادث بود. اما خب به مدد همین موج سواری توانست توجهات زیادی را به خود جلب کند و در بعضی رشته‌ها هم کاندیدای دریافت اُسکار شود.
    رومن پولانسکی در حالی مرگ و دوشیزه را ساخت که هنوز به علت تجاوز به دختری ۱۳ ساله در یک مهمانی هالیوودی اجازه ورود به خاک آمریکا را ندارد. پولانسکی مرگ و دوشیزه را از روی نمایشنامه آریل دورفمان نویسنده و فعال حقوق بشر مشهور آرژانتینی اقتباس کرد. داستان فیلم درباره زن جوانی است که زندانی سیاسی بوده و اتفاقی مردی بنام روبرتو میراندا را در خانه خود می‌بیند و به این نتیجه می‌رسد که او همان کسی است که در دوران زندان به او تجاوز کرده و شکنجه‌اش داده است. فیلم پولانسکی به مسئله تجاوز ابعادی سیاسی می‌دهد و نشان می‌دهد رژیم‌های دیکتاتوری و خودکامه می‌توانند عامل اصلی تجاوز باشند.
    فیلم که اشارات آشکار و پنهانی به نهاد‌های قدرت در سراسر جهان دارد می‌کوشد تاثیر روحی تجاوز را سال‌ها پس از وقوع نشان دهد. بازی درخشان سیگورنی ویور و بن کینگزلی از جمله نکات برجسته فیلم خوش ساخت رومن پولانسکی هستند.
    قیصر ، کارگردان: مسعود کیمیایی ، سال انتشار: ۱۳۴۸
    قیصر مسیر سینما ایران را برای همیشه تغییر داد و کارگردانش را تبدیل به مهم‌ترین فیلمساز سینمای ایران کرد. نگاه کیمیایی به مسئله تجاوز با نگاه کارگردانان غربی متفاوت است. برای کیمیایی زن ناموس است و جز آبروی مرد به حساب می‌آید. دست درازی به آبروی یک مرد بیش از هر چیز بی معرفتی است و عامل این دست درازی مستوجب عقوبت. برای همین هم هست که در قیصر تجاوز نه یک موضوع اصلی که بهانه‌ای است برای انتقام قیصر از جامعه. انتقامی که اشارات و کنایه‌های سیاسی زیادی در آن وجود داشت و موج نوی سینمای ایران را سر و شکل داد. تماشای قیصر از آن جهت جالب است که تماشاگر را با نگاه‌های متفاوت با مسئله تجاوز آشنا می‌کند. نگاهی که طرف زن نمی‌ایستد بلکه طرف مرد انتقام جو می‌ایستد و این حق را به برادرِ زن می‌دهد تا از آبروی خود دفاع کند. در فیلم قیصر زن نه یک موجود قائم به ذات مستقل که یک عامل فرعی است برای برانگیختن مرد. قیصر را می‌توان ایرانی‌ترین فیلمی دانست که درباره تجاوز ساخته شده است.
    فروشنده ، کارگردان: اصغر فرهادی ، سال انتشار: ۱۳۹۵
    اصغر فرهادی در فیلمش از موضوع تجاوز استفاده کرد تا به مضامین مورد علاقه‌اش یعنی قضاوت و تاثیرات اجتماعی یک حادثه بپردازد. در این فیلم یک زوج جوان ساکن خانه‌ای می‌شوند که زنی تن فروش در آن اقامت داشته است. در همین خانه است که به رعنا تعرض می‌شود. تعرضی که تبعات آن گریبان زندگی این زوج جوان را می‌گیرد و عماد را مجبور می‌کند تا به کنکاش درباره این حادثه بپردازد. رعنا هم در این مدت وضعیت روحی ناپیداری را تحمل می‌کند و توسط دیگران قضاوت می‌شود. البته فروشنده اشکالات فیلمنامه‌ای زیادی دارد. شاید مهم‌ترین اشکال فیلم این باشد که قابل باور نیست پیرمردی با آن حال آشفته سراغ رعنا برود و به آن شکل از خانه فرار کند. تجاوز در فیلم فرهادی بیش از هر چیز مهملی است برای تحلیل جامعه‌ای است که هنوز در برابر چنین حادثه تلخی چه واکنشی باید نشان دهد.