کد خبر: 55979 | صفحه ۱ | تاریخ: 04 آذر 1404
سیاست ضدایرانی دونالد ترامپ در انتخابات بغداد، نتیجه معکوس داد
وب سایت Eurasia Review در مطلبی در خصوص انتخابات برگزار شده در عراق با اشاره به اینکه اولویت اصلی رئیس جمهور آمریکا پایاندادن به وابستگی عراق به انرژی ایران و جداکردن اقتصاد عراق از ایران بود، نوشت: بهنظر میرسد این تهدیدها نتیجهٔ معکوس دادهاند زیرا رایدهندگان عراقی آن را دخالت آشکار در حاکمیت ملی خود تلقی کردهاند.
به گزارش سیاست خارجی ایرنا، انتخابات عراق چه پیش چه پس از برگزاری به موضوع داغی برای رسانه های منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل شد. در میان تحلیل های منتشر شده، تلاش ایالات متحده برای تاثیرگذاری بر این انتخابات به منظور کاهش رابطه میان تهران و بغداد را مورد توجه قرار داده است.
وب سایت Eurasia Review در مطلبی در خصوص انتخابات برگزار شده در عراق با اشاره به اینکه تا پیش از برگزاری انتخابات، بلوکهای سیاسی عراق نگران مشارکت پایین و نتیجه این دور از انتخابات بودند، نوشت: برخلاف همهٔ پیشبینیها، مشارکت در انتخابات پارلمانی ۲۰۲۵ به ۵۶.۱۱ درصد رسید و همه را غافلگیر کرد، آن هم با وجود پافشاری مقتدی صدر بر تحریم انتخابات. صدر، که از پایگاه بزرگ و سرسختی از حامیان برخوردار است، در انتخابات ۲۰۲۱ با ۷۳ کرسی بیشترین تعداد را کسب کرده بود. با این حال، بهدلیل ناتوانی در تشکیل «دولت اکثریت ملی»، فراکسیون خود را از پارلمان خارج کرد و متعهد شد که فرایند سیاسی را تحریم کند.
نویسنده در ادامه با ارائه تحلیلی درباره چرایی شکل گیری این نتیجه در انتخابات عراق با اشاره به اینکه عوامل متعددی در این نتیجه نقش داشتند، نوشت: نخست، با کنار رفتن صدر، بخشهای مختلف «چارچوب هماهنگی»به سرعت تصمیم گرفتند بهصورت جداگانه در انتخابات شرکت کنند و همین موجب جذب طیف گستردهتری از رأیدهندگان شد.
دوم، با فاصله گرفتن السودانی از چارچوب هماهنگی که او را در سال ۲۰۲۲ برای نخستوزیری نامزد کرده بود و تشکیل ائتلاف مستقل برای کسب دور دوم، چهرههای قدرتمندی چون نوری المالکی، رهبر «دولت قانون» و هادی العامری، رهبر سازمان بدر، وارد میدان شدند و دوباره توجه رأیدهندگان را جلب کردند.
سوم، جنایات هولناکی که پس از سقوط رژیم اسد در سوریه رخ داد بهویژه علیه اقلیتهای علوی و دروزی بههمراه تهدیدهای آشکار فرقهای علیه شیعیان عراق، زنگ خطر را برای منطقهٔ شیعهنشین به صدا درآورد.
چهارم، مانند همیشه رهبران سنی، شیعه و کرد بهطور عمدی تنشهای فرقهای و قومی را شعلهور کردند تا آن را دستاویزی برای بسیج رأیدهندگان قرار دهند.
پنجم، ناتوانی رهبران سنی و کردی در همراهی با دعوت صدر برای تبدیل تحریم انتخابات به ابزاری جهت مبارزه با فساد، نه تنها کارآمدی تحریم را زیر سؤال برد بلکه به رهبران چارچوب هماهنگی این امکان را داد که آن را ابزاری خاص برای دلسردکردن برخی از رأیدهندگان جلوه دهند.
ششم، مارک ساوایا، فرستادهٔ ترامپ به عراق که در ۱۹ اکتبر منصوب شد بیوقفه تلاش کرده است نهتنها رأیدهندگان شیعه را از حمایت از بلوکهای نزدیک به ایران باز دارد، بلکه گستاخانه بر روند تشکیل دولت بعدی نیز اثر بگذارد. او بارها تهدیدهای پنهانی دربارهٔ اعمال تحریمهای فلجکننده مطرح کرده است.
ساوایا با وجود تمجید از السودانی بهدلیل «هدایت کشور در مسیر درست»، تأکید کرده بود که آمریکا انتظار دارد دولت جدید عراق این کشور را از آنچه او «مداخلهٔ مخرب خارجی، از جمله ایران» خوانده رها کند. سخنان او بازتابدهندهٔ اولویتهای اصلی ترامپ بود: پایاندادن به وابستگی عراق به انرژی ایران و جداکردن اقتصاد عراق از ایران.
بهنظر میرسد این تهدیدها نتیجه معکوس دادهاند، زیرا رایدهندگان عراقی آن را دخالت آشکار در حاکمیت کشور تلقی کردهاند.
از نگاه ترامپ، هیچیک از اهداف سیاستی او در عراق بدون مهار «نفوذ ایران» قابل تحقق نیست، نفوذی که مدتهاست به نیروهای بسیج مردمی (حشد الشعبی) گره خورده است؛ ائتلافی دولتی از نیروهای عمدتاً شیعه که در پاسخ به فتوای آیتالله سیستانی در سال ۲۰۱۴ برای مقابله با داعش تشکیل شد. جای تعجب نیست که تمرکز اصلی ترامپ بر فشار به دولت عراق برای تضعیف حشد الشعبی بوده است.
ترامپ از اجلاس «صلح غزه» در شرمالشیخ در ۱۳ اکتبر استفاده کرد تا پیام تندی را از طریق السودانی به بغداد برساند: «عراق اینقدر نفت دارد که نمیداند با آن چه کند» و آن را «یک مشکل بزرگ» توصیف کرد.
ترامپ دوره دوم خود را با سفر ۱۳ مه به عربستان، قطر و امارات آغاز کرد؛ سفری که طی آن از «کسب ۵ تریلیون دلار» سخن گفت و در دوحه بود که اعلام کرد که «ایران باید جدی از امیر قطر تشکر کند چرا که دیگرانی هستند که میخواهند ما ضربهٔ سختی به ایران وارد کنیم برخلاف قطر.» نویسنده در ادامه این بخش ادعا می کند که شاید برخی از کشورهای حاشیه شورای همکاری خلیج فارس منظور ترامپ از این سخنان از قطر بوده اند.
نویسنده این گزارش با اشاره به اینکه محدودسازی حشد الشعبی، پروژه مشترک امریکا و برخی کشورهای عربی منطقه است نوشت: حشد الشعبی با وجود مشارکت در حملات علیه اسرائیل، تاکنون هدف قرار نگرفته است. واقعیت این است که ترامپ بهشدت نگران بیثباتشدن عراق و جهش غیرقابلکنترل قیمت نفت بوده و به همین دلیل از حمله به حشد الشعبی خودداری شده است.
در ادامه کارزار ترامپ برای افزایش فشار بر حشد الشعبی، مارکو روبیو، وزیر خارجهٔ آمریکا، دولت و پارلمان عراق را وادار کرد طرح قانون جدید «کمیسیون حشد الشعبی» را کنار بگذارند و استدلال کرد که تصویب چنین قانونی نفوذ ایران را تقویت میکند. روبیو در اکتبر ۲۰۲۵ بار دیگر به السودانی یادآور شد که «خلعسلاح نیروهای تحت حمایت ایران فوریت دارد.
با پایان رأیگیری، حالا چانهزنی سیاسی میان بلوکها آغاز شده است. گرچه ائتلاف السودانی با ۴۶ کرسی پیشتاز شد، اما فاصلهٔ زیادی با اکثریت لازم برای تشکیل سریع دولت یا تضمین دور دوم دارد. تجربهٔ سالهای گذشته نشان داده است که نه تعداد کرسیها و نه میزان مشارکت تعیینکنندهٔ نخستوزیر نیست.
در نظام سهمیهبندی قدرت در عراق، مناصب براساس تقسیمبندیهای فرقهای و قومی توزیع میشود: شیعیان نخستوزیر را تعیین میکنند، سنیها رئیس پارلمان و کردها رئیسجمهور را. دشوارترین بخش، انتخاب رئیسجمهور است که نیاز به ۲۲۰ رأی دارد و او سپس نامزد بزرگترین بلوک را برای تشکیل دولت دعوت میکند.