چند روز پیش یکی از دوستان مرتبط و صاحب منصب، از بنده پرسید در این شرایط و وانفسا چه می‌توان کرد؟ چه نسخه‌ای می‌توان برای این روزها پیچید؟ عرض کردم مجموعه‌ای از بایدها هست که ضرورت اصلاح رویه‌ها و روندها می‌باشد ولی فی‌الحال مجال پرداختن به آنها نیست اما مجموعه‌ای از نبایدها به نام راه حل در حال انجام است که خود اصل مشکل هستند. درواقع مهمترین نسخه این است که کاری نکنید! یعنی خیلی از کارهایی که می‌کنید را دیگر نکنید! ابتدا همین کارهای کنونی را متوقف کنید چراکه به تجربه دریافته‌ایم بسیاری از اقدامات کنونی نه تنها در مسیر حل بحران نیست بلکه بخشی از خود مشکل هستند. امروز بسیاری از نسخه‌های شما خودش دردهای جامعه است. آن چیزی که فکر می‌کنید علاج است، دارد مسئله تولید می‌کند. مثلاً مجموعه اقدامات انجام گرفته در حوزه سیاست خارجی نتوانسته از حجم هجمه وحشتناک کنونی بکاهد و هر روز شاهد تنگترشدن حلقه محاصره کشور می‌باشیم. به نظر می‌رسد ریسک‌های حاکمیت در سیاست خارجی به منزل مقصود نرسیده. تمام تدبیر و وعده‌های اقتصادی نتوانسته اسب چموش دلار را کنترل کند. آنچه تصور می‌شد مشکل مدیریت است معلوم شده باید در سطح ایده به دنبال ریشه مسئله بگردیم. وقتی مدیریت چپ‌ترین‌ها و راست‌ترین‌ها توان رفع مشکل را ندارند، یعنی رفع شدنی نیست. به عبارتی اتمسفر سیاست‌ورزی کنونی ظرفیت حل مسئله را ندارد. به عنوان نمونه طرح مولدسازی به جای بازسازی اعتماد عمومی، ته مانده آن را نیز نشانه رفته است. این در حالی است که با تعریف یک سامانه جامع مزایده دولتی با مختصات شفاف، اهداف طرح مذکور محقق می‌شد و اینچنین ذهن حساس جامعه مخدوش نمی‌شد. در حالی که همگان منتظر اقدامات اصلاحی به نفع مردم هستند، خبر می‌رسد که طرح محدودساز و غیرمردمی صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی به شکل مخفیانه و بدور از نظارت جامعه، در کمیسیون قضایی مجلس نهایی شده و جهت طی مراحل قانونی شدن در مسیر شورای نگهبان است و به این ترتیب روان جامعه را سیبل کرده‌اند. این روزها شاهد اجرای طرح‌های مختلف دولت برای کنترل قیمت دلار هستیم ولی به نتیجه مطلوب نمی‌رسد. جالب است که بسیاری معتقدند به جای طرح‌های پیچیده و کم اثر، طرح‌های آسان‌تر و تجربه شده در دیگر کشورها که قابلیت اجرا در کشورمان داشته باشه وجود دارد. از جمله افزایش نرخ سود سپرده‌ها نسبت به نرخ تورم که می‌تواند به سرعت نقدینگی بازار را جمع کند. یا در حالی که فشارهای تورمی امان مردم را گرفته، ناگهان فیش‌های مصرفی گاز خانگی هوش از سر مردم پراند و… بر این سیاهه می‌توان همچنان افزود. حال خود قضاوت کنید آیا از درون چنین افکاری، نسخه نجات‌بخش بیرون می‌آید؟ آیا شعله‌ورتر شدن بحران نباید نتیجه چنین مسیری باشد؟ رسماً می‌گویند این اعتراضات نتیجه فضای مجازی است وگرنه این مشکلات ناچیز که نباید داد کسی را درآورد. به جرات می‌توان گفت تعطیل کردن بخش مهمی از کارها و تصمیمات خود پنجاه درصد از راه حل است. به اتاق فکرهایتان بگویید فکر نکنند چون فقط برای شما توهم ایجاد می‌کنند و برای بحران‌ها فرصت به تاثیر نشستن! به تصمیم‌سازان بگویید اصلاً برای مسائل کشور نسخه نپیچید چون تنها آنها را تبدیل به بحران می‌کنند. اگر می‌خواهید در این لحظه کاری بکنید لطفاً تصمیم بگیرید که فعلا کاری نکنید!