کد خبر: 5763 | صفحه ۲ | سیاست روز | تاریخ: 08 اسفند 1401
رئیس سابق پژوهشگاه هوافضای وزارت علوم تشریح کرد
چرا می توانیم موشک بسازیم اما خودرو نه؟
بیش از یک قرن از آغاز فرآیند توسعه صنعتی ایران میگذرد اما در یک برآیند کلی، صنعت ما در معرض چالشهای بزرگی از جمله افزایش وابستگی واردات، عدم تکمیل زنجیرههای تولید، خام فروشی، افزایش بیکاری، خروج فارغ التحصیلان رشتههای صنعتی از کشور و ... است.
علاوه بر موارد مذکور، سوالاتی از سوی افکار عمومی مطرح می شود که چرا پس از چند دهه ساخت خودروهای ساده، نمی توانیم چرخه تولید آن را در داخل تکمیل کنیم؟ چرا علی رغم ساخت موشک، در ساخت ابزار آلات ساده صنعتی دچار مشکل هستیم؟
در همین فتحالله اُمی عضو هیات علمی گروه هوافضا دانشگاه تربیت مدرس و رییس سابق پژوهشگاه هوافضای وزارت علوم در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا علیرغم وجود واحدهای صنعتی فراوان در کشور، همچنان محتاج واردات کالاهای اساسی و ضروری هستیم؟ گفت: از زمان شکل گیری سازمان برنامه در کشور، زیربنای صنعت ایران از دهه 1330 شکل گرفت و بعد از اینکه ابوالحسن ابتهاج رییس سازمان برنامه شد، صنعت ما که بخشی از توسعه کشور بود، به سمت انتقال تکنولوژی رفت.
وی با بیان اینکه انتقال تکنولوژی 4 فاز دارد، افزود: در فاز اول خود کالای نهایی (مانند خودرو) وارد کشور می شود. در فاز بعدی مجموعه های تشکیل دهنده آن کالا مانند موتور، بدنه و ... وارد شده و از طریق مونتاژ، محصول نهایی تولید می شود. در فاز سوم زیر مجموعه ها وارد می شود یعنی به جای موتور، دیفرانسیل و سیلندر و ... جداگانه آورده می شود. در فاز چهارم نه مجموعه و نه زیر مجموعه، بلکه قطعات آورده می شود. در این فاز باید فناوری به صورت کامل منتقل شود یعنی شما بتوانید با آگاهی و دانش لازم ساخت هر قطعه، هر زمان که بخواهید قطعه را تغییر دهید. اصطلاحا به این فرآیند NO WHY گفته می شود یعنی به جای چگونگی، به چرایی وجود یک قطعه در یک محصول نهایی پاسخ داده شود. تا زمان انقلاب اسلامی، ما تا فاز دوم و بعضا تا فاز سوم پیش رفته ایم و اصلا به فاز آخر و مرحله NO WHY نرسیده بودیم.
به گزارش جماران، استاد دانشگاه تربیت مدرس همچنین بیان کرد: من از ابتدا درگیر صنعت فضایی کشور بودم. بعد از برهم خوردن روابط ما با برخی کشورها، چه در بخشهای هوا و چه در بخش فضا ما NO WHY ها را نمی دانستیم. مثلا نمیدانستیم یک قطعه اصلا برای چه کاری ساخته شده است چون قبل از انقلاب اصلا رشته هوافضا وجود نداشت. سال 1375 اولین بار این رشته وارد دانشگاه شد و ما آن زمان منطق و چرایی قطعات را درک کردیم و نتیجه آن این شد که ایران به سطح فناوری و تولید فناوری رسید.
وی در پاسخ به این سوال که چرا با وجود این پیشرفتها، ما هنوز نمی توانیم خودرو بسازیم، گفت: ما خودروساز نیستیم چون هنوز در دانشگاههای خود علم خودروسازی و طراحی خودرو نداریم. در دانشگاه علم و صنعت یک کارهای ناقصی صورت گرفته اما کافی نیست لذا عمده خودروهایی هم در کشور تولید می شود عمدتا در مرحله دوم و سوم انتقال تکنولوژی هستند. دو برادر مانند خیامیها که سواد دانشگاهی هم نداشتند، طبق یک قرارداد با انگلیسی ها به مدت چند دهه پیکان را تولید می کردند اما نمی توانستند همان خودرو را با دانستن چرایی قطعات آنها تولید کنند. همین الان هم وضع به همین صورت است. بدنه خودروی سمند که خودروی ملی نامیده شد، توسط ایتالیایی ها طراحی شد. موتور EF7 را موتور ملی نامیدند در صورتی که تماما در آلمان طراحی شد. آنها به ما گفتند این موتور و این هم نقشه قطعات آن اما اینکه چرا گازسوز است یا چرا حجم موتور آن 1600 سی سی است، به ما گفته نشد.
اُمی خاطرنشان کرد: وفور واحدهای صنعتی که مرتبا بسته می شوند، به این علت است که صنایع ما زاییده علم داخلی نیستند و پشتیبانی علمی ندارند لذار در یک حدی توقف می کند و به بازار بین الملل راه پیدا نمی کند چون بازار خاجی دنبال نوآوری است. به همین علت محصولات ما به بازار خارجی راه پیدا نمی کنند. در دهکده جهانی یک کشوری مانند تایوان می گوید من کفش بازار بین الملل را تامین می کنم، سنگاپور نرم افزار تولید می کند و سایر کشورها هم با تولید کالاهای مشخص در جامعه جهانی حضور پیدا می کنند. ماهم باید روی مزیت های مشخص خود تمرکز کنیم. برای مثال ما در ساخت هواپیمای 10 نفره تا حد زیادی جلو رفتیم اما برآورد کردیم که ایران در سال 50 فروند بیشتر لازم ندارد در صورتیکه ما 500 فروند تولید می کردیم بنابراین نمی توانستیم در این صنعت موفق شویم و با ایرباس و بوئینگ رقابت کنیم.
رئیس سابق پژوهشگاه هوافضا در پاسخ به این سوال که چرا صنعت داخلی ما به ویژه در حوزه خودرو، حتی نیاز داخل را تامین نمی کند؟ گفت: چون خودروی تولید داخل توان رقابت با محصولات خارجی را ندارد. بیست سال پیش من در مسکو بودم که رییس ایران خودرو تماس گرفت و خواستار کمک ما برای راه اندازی دفتر فروش شد. من به او گفتم به شما کمک می کنم اما موفق نمی شوید چون شما خودروی پژو 405 را در ایران 14 هزار دلار میفروشید در حالی که سیتروئن، خودرویی بهتر از پژوی شما را با قیمت 5 هزار دلار را در مقابل دفتر من تحویل می دهد. او گفت دولت اجازه داده ما خودرو را زیر قیمت داخل و به نرخ 8 هزار دلار بفروشیم. آنها یک سال در مسکو مستقر شدند اما نتوانستند حتی خرج دفتر خود را تامین کنند. علت این عدم توان رقابت این است که تکنولوژی ساخت خودرو زاییده کشور خودمان نیست. ما الان توان صادرات حامل های فضایی را داریم چون این صنعت از ابتدا در اینجا توسعه پیدا کرد.
او در پاسخ به این سوال که چرا با وجود این تجربه 20 ساله، همچنان سیاست گذاران ما از ظرفیت دانشگاه استفاده نمی کنند، نیز گفت: ما در دنیا سه نوع دانشگاه داریم. یک نوع دانشگاههای آکسفوردی هستند که اصلا به نیاز های جامعه کاری ندارد و می گوید من باید مرزهای علم را توسعه بدهم. یک نوع دیگر دانشگاههای مهارتی هستند که محور اصلی آنها توجه به نیاز جامعه است. در نوع سوم دانشگاههایی مرکب از هر دو نگاه وجود دارد که نمونه آن استنفورد آمریکا است. اگر صنعت از مادر خود جدا شود و به کشور دیگری برده شود، یا از توسعه یافتگی جا می ماند یا به دامان همان مادر خود بر می گردد لذا ما اگر می خواهیم موفق شویم باید روی صنایعی سرمایه گذاری کنیم که در دانشگاهها متولد شدهاند. شروط دیگرموفقیت، امکان بازیابی به بازار بین الملل و توجه به آمایش سرزمینی است. اقلیم ما مملو از انرژیهای هیدروکربنی است پس صنایع وابسته با این انرژیها موفق خواهند شد. کنار دریا، صنایع دریایی مانند شیلات و کشتی سازی رونق پیدا می کند. من در دانشگاه صنعتی آستراخان روسیه دیدم که رشتههایی مانند مکانیک، شیلات و ... را مختص مکانیک کشتی سازی و دریای خزر قرار داده بودند. ما هم باید در دانشگاه استانی مانند کرمان روی کاپ های مسی و استخراج معادن تمرکز کنیم تا به چرایی آن علم برسیم. نباید سمت علمی که نمیتواند بومی باشد، برویم. اگر سرمایه گذاری که روی خودروسازی انجام داده بودیم را روی معادن کشور هزینه می کردیم؛ آنقدر برای ما مقرون به صرفه می شد که می توانستیم خودرو را آزاد کنیم.
وی در مورد مهاجرت نخبگان نیز افزود: اگر دانشگاه ها بر اساس استعداد اقلیم ها شکل می گرفتند فارغ التحصیلان ما از کشور خارج نمی شدند. ما مانند باغبانی هستیم که سالها برای محصول خود زحمت میکشد. الان ما را به این میشناسند که ایرانیها باهوش هستند و آنها را باید به کشورهای توسعه یافته برد.
رئیس سابق پژوهشگاه هوافضا در پاسخ به این سوال که چرا صنایع پیشران ما همچون پتروشیمی ها و فولاد همچنان نمیتوانند زنجیره تولید خود را کامل کنند؟ بیان کرد: من به یاد دارم کسانی که در رژیم قبل برای آموزش هوافضا به خارج میرفتند میگفتند وقتی بحث فناوری فضایی می شد، ما را بیرون میکردند یعنی فوت کوزه گری به ما یاد داده نمیشد بنابراین ما باید علم تولید محصول از مواد خام را در دانشگاه های خودمان ایجاد کنیم. هنوز دیر نشده است چون همانطور که تاکید کردم در صنعت فضایی توانستیم دانشگاه را به عنوان مادر آن شکل بدهیم، با موفقیت مواجه شدیم. هیچکدام از دانشجوهای ما در این زمینه بیکار نیستند چون پل ارتباطی بین دانشگاه و صنعت برقرار شده است. پارکهای فناوری، مراکز رشد و مراکز کارآفرینی حلقههای ایجاد کریدور فرآوری است.
وی در پایان بیان کرد: سیاست گذاران علمی و صنعتی ما، فاقد چشمان آینده نگر هستند. آنها باید اتاقهای فکر برای سیاست گذاری تشکیل دهند. بد نیست ما یک نگاهی به گذشته خود داشته باشیم. ببینیم ایجاد شهرک های صنعتی بدون پشتیبانی علمی درست بوده است؟ اغلب اینها به طمع گرفتن زمین و ساخت و ساز در شهرک ها مستقر شدهاند. جوانان ما دنبال شغل و امنیت شغلی هستند اما کاری پیدا نمی کنند لذا باید مسیر فناوری که شکل گیری و زاییده شدن آن در دانشگاه و شکل گیری فناوری از طریق شرکتهای دانش بنیان مبتنی بر آمایش سرزمینی رخ دهد.