سرمقاله

رافایل گروسی و بنیامین نتانیاهو ‪/‬ سیف الرضا شهابی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • توسعه اقتصاد دیجیتال و نقش محوری اپراتورهای تلفن همراه
  • حمایت سوپراپلیکیشن «ایرانسل‌من» از کسب‌وکارهای اینترنتی
  • 20 سال اینترنت رایگان، جایزه پویش بازگشت به کلاس همراه اول
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 6288  |  صفحه ۳ | جامعه  |  تاریخ: 16 اسفند 1401
    دریغ از یک محاسبه ساده برای طرح دولتی درختکاری
    کاشت یک میلیارد درخت؛ با کدام زمین، آب و پول؟
    آیین درختکاری به صورت نمادین صبح دیروز با حضور آیت الله سیدابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری و با همراهی وزیر جهاد کشاورزی، شهردار تهران و اعضای شورای شهر تهران در باغ ملی گیاه شناسی برگزار شد. اما این پویش به مناسبت ۱۵ اسفند روز درختکاری و آغاز هفته منابع طبیعی در سراسر کشور آغاز شده است؛ و نکته این است که این پویش یک طرح چهارساله است که در جریان آن قرار است سالانه ۲۵۰ میلیون نهال تولید و با همکاری مردم در نقاط مورد نظر کاشته می شود. البته سوال این است که چطور برای این رقم و این تعداد کارشناسی شده است که به چنین آمار و ارقامی دست یافته اند که در طول 4 سال می توان یک میلیارد درخت کاشت؟
    وقتی که بحث آبگیری سد چم‌شیر و مشکلات و مصائب مترتب بر این آبگیری و شوری بیش از پیش آب رودخانه زهره پیش آمد، مسئولان دولتی در موضعی حق به جانب گلایه می‌کردند که چرا حالا اعتراض می‌کنید؟ حالا که بیش از ۹۸ درصد کارهای آن انجام شده و هزینۀ گزافی صرف ساخت این سد شده است، مگر می‌شود حالا آن را آبگیری نکرد؟!
    اما اگر این پروژه را به دلیل حجم عظیم هزینۀ انجام شده و صرفا به همین دلیل آبگیری کنیم، عملا هزینه‌های بیشتری بر تخریب محیط زیست، نابودی تنوع گیاهی و جانوری منطقه و مهمتر از آن تاثیر مستقیم بر مهاجرت و امرار معاش ساکنین و بیکاری وسیع کارگری در منطقه وارد می‌گردد. جلوی ضرر را از هر جا بگیریم منفعت است. ما از این ضررها بسیار دیده‌ایم! بزرگترین آن آبگیری سد گتوند و لجاجت رئیس جمهور وقت با کارشناسان محیط زیست و در واقع با مردم بود.
    طرح های کاغذی به جای روش های اصولی
    حالا حکایت کاشت یک میلیارد نهال با کمک مردم مطرح است، کاری که مانند سد چم‌شیر فقط روی کاغذ زیبا به نظر می‌رسد. اجرائی بودن آن نه فقط با نظر کارشناسان، بلکه حتی با نظر مردم هم ناشدنی است.
    اصلا چه کسی دوست ندارد که ۴ سال آینده معادل یک میلیارد اصله درخت به مجموع درختان کشور افزوده شده باشد؟ اصلا کاش می‌شد به جای یک میلیارد درخت، ده میلیارد کاشت. اما سوال این است که آیا این کار شدنی است؟ این طرح چقدر با واقعیت‌های سرزمینی و منابع آبی و مالی ایران همخوانی دارد؟ به عبارتی آیا چنین طرحی واقع‌بینانه است یا رویایی خیالی؟
    به گزارش فراز، وزیر جهاد کشاورزی از آغاز پویش کاشت یک میلیارد اصله درخت در کشور طی ۴ سال خبر داده است. ساداتی‌نژاد گفته که برای این طرح قرار است سالانه ۲۵۰ میلیون اصله نهال در کشور کاشته شود. یعنی تقریبا به ازاء هر شهروند ایرانی ۳ اصله نهال.
    چه کسی دوست ندارد که ۴ سال آینده معادل یک میلیارد اصله درخت به مجموع درختان کشور افزوده شده باشد؟ اصلا کاش می‌شد به جای یک میلیارد درخت، ده میلیارد کاشت.  اما سوال این است که آیا این کار شدنی است؟ این طرح چقدر با واقعیت‌های سرزمینی و منابع آبی و مالی ایران همخوانی دارد؟ به عبارتی آیا چنین طرحی واقع‌بینانه است یا رویایی خیالی؟
    یک میلیارد از کدام درخت می‌کارید؟
    برای نمونه سراغ درخت زیتون می‌رویم که درختی مقاوم و مناسب برای اقلیم و آب و هوای ایران است. علی‌الخصوص اینکه زیتون جزو گیاهانی محسوب می‌شود که نیاز به آب زیاد ندارد. می‌خواهیم ببینیم اگر دولت قصد کند تمام این یک میلیارد اصله درخت را به گونه زیتون که یک گیاه مقاوم و کم زحمت است، اختصاص دهد نیاز به چه چقدر آب، زمین و پول دارد؟
    استاندارد تراکم باغات زیتون به شکلی است که در صورت آبیاری دیم، در هر هکتار باغ امکان کاشت ۱۵۰ تا ۲۰۰ اصله درخت زیتون وجود دارد. اما اگر آب مناسب مهیا باشد می‌توان تا ۳۰۰ اصله درخت را هم در یک هکتار زمین پرورش داد و مدیریت کرد. با این حساب متوسط تراکم کاشت زیتون را ۲۵۰ اصله درخت در هر هکتار در نظر می‌گیریم. بدین ترتیب کاشت یک میلیارد از این نوع درخت نیازمند ۴ میلیون هکتار زمین است.
    ما تا همینجا یک مساله مهم داریم؛ کل زمین‌های کشاورزی ایران تنها شامل چیزی نزدیک به ۳ میلیون هکتار زمین می‌شوند. یعنی با این طرح باید طی ۴ سال به میزان ۱۲۵ درصد بیش از کل زمین‌های کشاورزی مملکت، زمین برای کاشت درخت فراهم شود. آیا کشور چنین ظرفیتی دارد؟
    با بحران آب چه خواهید کرد؟
    اما مساله فقط زمین نیست، مساله مهم تر آب است. درخت زیتون در نمونه مورد مثال این مطلب جزو درختان کم آب بر محسوب می‌شود. در صورتی که یک باغ زیتون به صورت کاملا مکانیزه و قطره ای آبیاری شود، سالانه هر هکتار آن نیازمند مصرف ۳ هزار متر مکعب آب خواهد بود. اگر فرض بگیریم تمام ۴ میلیون هکتار زمین مد نظر برای چنین کاری تحت پوشش آبیاری قطره‌ای برود، به این معناست که برای حفظ آن سالانه نیاز به ۱۲ میلیارد متر مکعب آب داریم.
    سال گذشته علی اکبر محرابیان، وزیر نیرو مجموع آب مصرفی کشور در سه بخش خانگی، صنعت و کشاورزی را ۱۰۰ میلیارد مترمکعب اعلام کرد. معنای این حرف ان است که برای طرح وزارت جهاد کشاورزی نیازمند اختصاص ۱۲ درصد از کل مجموع مصارف آب کشور هستیم. آیا چنین چیزی امکان پذیر است؟ آیا منابع آبی ایران تحمل چنین فشاری را دارند؟ برای پاسخ باید به سراغ اعداد دیگری برویم.
    یکی از این اعداد مجموع کسری آب آبخوان‌های کشور است که طبق گزارش بهمن سال ۱۴۰۰ مرکز پژو هش‌های مجلس معادل ۱۳۶ میلیارد متر مکعب است. همچنین کشور سالانه با حدود ۳۰ میلیارد مترمکعب اضافه برداشت آب مواجه است. بدین ترتیب آب مورد نیاز طرح کاشت یک میلیارد اصله درخت سالانه به حجم آبی معادل ۹ درصد کل کسری آبخوان‌های کشور نیاز دارد.
    اعداد مالی این طرح هم جالب هستند. برآورد متوسط قیمت سال قبل برای اجرای طرح آبیاری قطره‌ای در هر هکتار در ایران حدود ۴۰ میلیون تومان بوده است. به عبارتی برای آبیاری تحت فشار ۴ میلیون هکتار زمین مورد نیاز برای یک میلیارد اصله درخت، نیاز به ۱۶۰ هزار میلیلارد تومان اعتبار است. تازه با این فرض که قیمت‌ها را بر اساس سال ۱۴۰۰ محاسبه کنیم نه بر مبنای دلار بالای ۵۰ هزار تومان. این یعنی معادل ۱۵ درصد کل منابع عمومی بودجه ۱۴۰۱ کشور. آیا واقعا چنین منابعی در کشور وجود دارد و اگر هست آیا اولویت آنها با انجام چنین طرحی است؟
    شاید برخی ایراد بگیرند که چه نیازی به این حجم از آبیاری قطره‌ای است؟ جواب سوال این است که آن وقت برای هر هکتار باغ زیتون باید به طور متوسط ۵ برابر اعدادی که اشاره شد، آب مصرف شود. یعنی سالی ۶۰ میلیارد مترمکعب آب. کشور این آب را از کجا خواهد آورد؟ 
    به گزارش فراز، آنچه اشاره شد تنها چند حساب و کتاب ساده و دم دستی با اعداد و ارقامی است که در اختیار همگان قرار دارند. سوال اینجاست که آیا حساب و کتاب دولت برای کاشت یک میلیارد اصله درخت در ظرف تنها ۴ سال با آنچه که گفته شد فرق می‌کرده؟ اگر محاسبه آنها متفاوت است و این اعداد که در دسترس عموم هستند مبنایی ندارند، لازم است تا دولت مبنا و اصل محاسبه خود را منتشر کند. به هر حال اجرای چنین طرحی می‌تواند در صورت اشتباه محاسباتی به نابودی منابع آبی و مالی کشور منجر شود و نمی‌توان نگران آن نبود.
    اما اگر این اعداد درست هستند دولت باید پاسخ دهد که چطور از حساب و کتاب چند عدد ساده بر نیامده تا به عدم امکان اجرای چنین طرحی واقف شود؟
    جای نگرانی اینجاست که بقیه تصمیمات دولت هم با همین نوع حساب و کتاب‌ها گرفته شوند. کما اینکه به نظر می‌رسد محاسبه دولت در برنامه‌هایی مانند ساخت سالانه یک میلیون مسکن و یا ایجاد یک میلیون شغل هم بر مبنای همین محاسبات بی‌مبنا بوده است.
    کما این که تا کنون طرح‌هایی مانند: جنگلانه و پویش بذرکاری در کشور، طرح حرم تا حرم در تهران، جنگلانه و طرح بیدوییه بردسیر دراستان و ... مطرح و اجرا شده است. همه ساله بر اساس آمار ارائه شده از طرف جهاد کشاورزی، اداره منابع طبیعی و شهرداری‌ها تعداد زیادی نهال و بذر کاشته می‌شود. کاش نتیجۀ عملیاتی این طرح‌ها ارزیابی و اعلام می‌شد. از آن همه نهال غرص شده، چند درخت روی زمین دیده می‌شود؟
    بد نیست یک دستگاه ارزیاب بی‌طرف، این طرح‌ها را ارزیابی، آسیب‌شناسی و اعلام کند، سپس طرح کاشت یک میلیارد نهال به مرحلۀ اجرا دربیاید. یک میلیارد، عدد زیبایی است، عدد دهن پرکنی است، و رویای سبز کاشت این همه نهال در پهنۀ سرزمین، تحقق یک بهشت جادوئی است. اما یادمان باشد که هر نهال به آب نیاز دارد، آن قدر آب که بتواند یک نهال ضعیف را به درختی تنومند و هزاران درخت تنومند را به جنگلی متراکم تبدیل کند. یادمان باشد که هر جنگل نیاز به نگهداری دارد و نگهداری نیاز به باغبان‌های دلسوز دارد.
    بعید می‌دانم حتی اگر تمام آب خلیج فارس را شیرین کنیم، از عهدۀ تامین آب یک میلیارد نهال برآییم.