سرمقاله

سال 1402 و آرزوهایمان ‪/‬ آرین احمدی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • حضور ایرانسل در تلکام ۱۴۰۳ با شعار جریانی به سوی هوشمندی
  • آغاز طرح زمستانی «ایرانسل‌من»
  • بسته تخفیفی ایرانسل به مناسبت روز مادر و روز پدر
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 7012  |  صفحه ۳ | جامعه  |  تاریخ: 17 فروردین 1402
    نگاهی به پدیده بلاگری با فراگیری اینستاگرام در جامعه ایران
    تاخت و تاز اینفلوئنسرها
    اینفلوئنسرها الهه‌های شبکه‌های اجتماعی هستند. طرفداران زیادی دارند که هر لحظه پیگیرشان هستند تا هیچ فیلم و عکسی از آنها را جا نیندازند و تلاش می‌کنند با آنها همکلام شوند و تا آنجا که می‌توانند فعالیت‌هایشان را تقلید کنند. شبیه آنها از خواب بیدار شوند، شبیه آنها غذا بخورند، شبیه آنها بپوشند، تولد بگیرند، ازدواج کنند و حتی عکس بگیرند. آنها تبلیغات اینفلوئنسرها را اغلب دنبال می‌کنند. کمپین‌ها و مسابقاتشان را به امید جوایز مختلف و همراهی با آن‌ها شرکت می‌کنند و خودشان را جزئی از جامعه بزرگ طرفداران آنها می‌دانند و در دلشان هر لحظه آنها را تحسین می‌کنند.
    رشد ادامه دار اینفلوئنسرها
    اینفلوئنسرها و بلاگرهای شبکه‌های اجتماعی در هر روز ماه به شکل قارچ‌گونه‌ای در حال افزایش هستند و به دنبال آنها کاربرانی که میل به شبیه شدن به آن‌ها را دارند به شکل قارچ‌گونه‌ای اضافه می‌شوند. بررسی اینفلوئنسرها و تاثیراتشان بر سبک زندگی و حتی مسائل اقتصادی و فرهنگی کشور موضوعی است که سالها نسبت به آن غفلت شده‌است .
    اینفلوئنسر مارکتینگ می‌تواند ابزاری عالی برای افزایش آگاهی از برند و افزایش فروش برای کسب و کار یا محصولات شما باشد. همانطور که تبلیغات راه خود را به عمیق‌ترین بخش‌های زندگی روزمره ما باز می‌کند، مصرف‌کنندگان هم بیشتر با تبلیغات اخت گرفتند و این باعث شده پدیده‌ای به نام کوری تبلیغاتی شکل بگیرد. این یعنی توانایی نادیده گرفتن تبلیغات حتی اگر درست در جلوی صورت شما باشد. اینفلوئنسر مارکتینگ پادزهر عالی برای این پدیده است و باعث می‌شود مصرف‌کنندگان تعامل بهتری با تبلیغات کسب و کار شما برقرار کنند.
    اما کلمه بلاگر از وبلاگ‌نویسی می‌آید. قبل‌تر کسی که بلاگ‌نویس بود و با وبلاگ سر و کار داشت را بلاگر می‌نامیدند. شما اگر مقالات چند سال پیش را هم ببینید، کسی که در فضای وبسایت بلاگ می‌نوشت و محتوا تولید می‌کرد، بلاگر نام می‌گرفت؛ تولید محتوایی بصورت تخصصی در فضای وبلاگ با نوشتن نقطه نظراتشان.
    بلاگرها از کجا ظهور کردند؟
    با ظهور شبکه های اجتماعی، صفحاتی که در این بستر نیز شکل گرفتند شروع به تولید محتوا کرده و در کنار آن به امر تبلیغات نیز مشغول شدند و خود را تحت عنوان بلاگر تبلیغاتی نامیدند. این صفحات بدور از توجه و داشتن دانش کافی در زمینه چیستی بلاگری و تاریخچه آن، روز به روز با تولید محتواهای حداقلی و رشد صفحات خود، این عنوان را برای خود و دیگران بزرگ و مهم جلوه دادند و متاسفانه از سوی برخی از دیجیتال مارکترها و آژانس های تبلیغاتی نیز با برگزاری دوره ها و آموزش های حداقلی و همچنین کمپین های تبلیغاتی جهت رشد صفحات به صورت زود بازده (و در عمل نابودکننده)، بر توهم شکل گرفته یک برچسب حرفه ای و مهر تایید زدند!
    بلاگر و بلاگری همانطور که اشاره شد نیازمند یک محتوای تخصصی و ارزشمند است و با تغییر بستر از فضای وب به شبکه های اجتماعی، به معنی دست کشیدن از معنا و رسالت اصلی خویش نمی باشد. اگرچه متوجه آن هستیم که جنس محتوای شبکه های اجتماعی با فضای وب سایت متفاوت است و رسالت هر کدام و رفتار کاربران در آن فرق دارد. گاهی در این فضا نیازمند تولید محتوای روزمره به صورت نمکین و در خلال محتوای ارزشمند و تخصصی هستیم و این مساله نه تنها اشکالی ندارد بلکه سبب تنوع و ارتباط نزدیک تر با مخاطب نیز می شود اما مشکل از آنجایی شروع شد که خود اتفاقات و جریانات روزمره افراد به اسم محتوا تمام شد و اگر فردی تنها با ساخت اکانت اینستاگرام شروع به تولید محتوای روزمره خود از صبح تا شب می نمود، عنوان بلاگر نام می گرفت! یعنی یک ارزش‌گذاری حداقلی برای معنا و مفهوم بلاگری و همچنین محتوای تولید شده. در کنار این مساله هم، همانطور که گفته شد برخی با عنوان مشاورنماهای اینستاگرامی و بدون تحقیق و مطالعه در چیستی و چگونگی فعالیت در صنعت بلاگینگ، شروع به تولید محتوا و مشاوره هایی از این جنس که مردم کنجکاو هستند، مردم فضول هستند، مردم به دنبال این هستند که تو چه می‌خوری، کجا می‌روی و دیگر محتواهای حداقلی، این جنس محتوا را رواج دادند و با بیان اینکه تو به عنوان بلاگر باید این حس را در افراد به صورت مداوم تقویت کنی تا بتوانی آنها را به دور خود جمع کنی و شبیه جوجه اردک دنبال رو خود بکشانی، برآتش شکل گرفته دمیدند!
    بنابراین ما وقتی درباره تولید محتوا در شبکه های اجتماعی و خاصه اینستاگرام صحبت می‌کنیم، یعنی قبل از  دیدن یک پست یا فالو کردن یک صفحه با بعد از آن، یک ارزش افزوده ای برای من به عنوان مخاطب ایجاد شود. با بوم رنگ درب قابلمه، واقعا چه ارزش افزوده ای برای من ایجاد می شود؟! تازه اگر این مساله برای فردی که می خواهد وارد صنعت بلاگری بشود جا بیافتد که می تواند با تولید محتوا از روزمرگی های خود بلاگری کند و پول دربیاورد و جایگاه اجتماعی و ... نیز بدست بیاورد، دیگر چه پیج او  10k  باشد و چه 100k و حتی بالاتر، برایش فرقی ندارد! زیرا از همان روز اول این دهنیت و باور در او شکل گرفته است که : «تو می‌توانی از فرایند روزمره خانه‌ات چیزی تولید کنی که برای مردم کنجکاوی به همراه می‌آورد.»؛ پس من هر روز می‌توانم برای مخاطبانم چه 10k باشند و چه 100k و چه 1m یا بیشتر، چیزی تولید کنم که با همان استراتژی حداقلی روز برابر باشد و من هم شبیه حباب تو خالی بزرگ و پولدار تر شوم.
    رشد اینستاگرام و رشد بلاگری
    دکتر بهارک محمودی عضو هیئت علمی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به گره خوردن زندگی روزمره با اینستاگرام و پدیده‌ای همچون اینفلوئنسری بیان داشت: «این درهم‌آمیخته‌گی از اولین ساعات صبح تا آخرین ساعات شب همراه ماست. کم نیستند کسانی که چک کردن اخبار و رویدادهای تازه در شبکه‌های اجتماعی از اولین کارهایشان در آغاز روز به شمار می‌رود. کاری که وقتی به خودمان می‌آییم می‌بینیم که اتفاقاً به صورتی ناخودآگاه انجامش داده‌ایم. پس شاید حتی در انتخاب چای صبحانه‌مان نیز تحت تأثیر انتخاب‌هایی باشیم که در صفحات مجازی‌مان دیده‌ایم».
    محمودی با اشاره به این نکته که اینفلوئنسرهای فضای مجازی به صورتی مدام در حال روایت‌گری هستند،گفت: « با نگاهی به کامنت هایی که در ذیل هر پست می بینید به این نکته پی خواهید برد که اینفلوئنسرها مدام مخاطبان خود را به انجام کاری دعوت می کنند. یا به خرید کالا یا حتی حضور در کارگاهی خاص. البته این دعوت در بسیاری از مواقع چندان هم آشکار صورت نمی‌گیرد. مثلا در حال گفتگو درباره ی روابط عاشقانه ی خود با همسرشان می نویسند، روایتگری می کنند و اتفاقاً به خوبی هم روایت می کنند، اما در پایان روایت، درست در لحظه پایان شما را به حضور در یک کارگاه روانشناسی دعوت می کنند».
    او در ادامه گفت: «باید بپذیریم که پدیده اینفلوئنسری وجود دارد و ما هم مثل هر پدیده دیگری که به تدریج پذیرفته‌ایم، با آن نیز کنار بیاییم. خوب می‌دانیم که حتی اختراع چرخ نیز با مخالفت‌های بسیاری روبرو بوده و به تدریج از ملزومات جهان به شمار رفته‌است. مسئله این است که باید در قاب بزرگتری به این ماجرا نگاه کنیم و بی اینکه صرفاً خط بطلان بر کل ماجرا بکشیم به کارکردهای آن نیز توجه کنیم. باید باور کنیم که افراد بسیاری هستند که بسیاری از تصمیمات ریز و درشت روزمره خود را بر اساس پیشنهادات موجود در شبکه‌های اجتماعی می‌گیرند.»
    اینفلوئنسر کیست؟
    اما واقعا اینفلوئنسرها کیستند؟ به طور خیلی خلاصه و مختصر، اینفلوئنسرها افراد تاثیرگذاری هستند که به علت شغل خاصشان یا دانش و تخصصی که در یک زمینه دارند، به شهرت رسیدند. معمولاً هم این افراد جایگاه اجتماعی قابل قبولی را در بین مردم جامعه دارند. اگر نگاهی به افراد فامیل و دوستان خودتان کنید احتمالاً کسی را می‌شناسید که تاثیرگذاری بالایی در جمع فامیل یا جمع دوستانه داشته باشد و اینطور به نظر برسد که دیگران به نوعی از او حرف‌شنوی دارند. این اشخاص هم اینفلوئنسر هستند اما در یک جامعۀ کوچکتر.
    اینفلوئنسر مارکتینگ در ایران
    همانطوری که گفتم اینفلوئنسر مارکتینگ در ایران نوپاست و فقط چند سال است که کسب‌وکارها به این نتیجه رسیدند تا از این روش بازاریابی برای فروش بیشتر محصولات و خدمات‌شان استفاده کنند.البته قبلاً شرکت‌هایی بودند که برای معرفی محصولات خودشان از افراد معروف در تیزرهای تلویزیونی یا بیلبوردها استفاده کردند، اما اینفلوئنسر مارکتینگ به معنای امروزی آن قدمت چندانی ندارد و می‌توانیم بگوییم که شروع آن مصادف شد با همه‌گیر شدن شبکه اجتماعی اینستاگرام در ایران.
    اگر نگاهی به فعالیت اینفلوئنسرهای ایرانی بیندازیم متوجه می‌شویم که فعالیت‌شان بیشتر در اینستاگرام است، اگرچه استفاده از شبکه‌های اجتماعی دیگری مثل توئیتر هم بین اینفلوئنسرها رواج پیدا کرده اما فعلاً تاثیرگذاری آن قابل قیاس با اینستاگرام نیست.به‌خاطر همین اثرگذاری بالا، شرکت‌ها به اینفلوئنسر مارکتینگ علاقه‌مند شدند و این عشق و علاقه تا جایی پیش رفت که برای جذب مخاطب در اینستاگرام سر و دست می‌شکنند!