سرمقاله

مفهوم «برد و باخت‌» در سیاست خارجی ‪/‬ جلال خوش‌چهره

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • مالیات خرید و فروش بیت کوین در ایران
  • پارک کوهستان کرمانشاه کجاست؟ کرمانشاه زیر پای شما
  • بهترین روش یادگیری زبان کدام است؟
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 7258  |  صفحه ۳ | جامعه  |  تاریخ: 22 فروردین 1402
    میانگین زمان ماندگاری شهروندان در یک محله تهران ۳ تا ۴ سال است
    تهرانی‌ها درگیر پدیده «بالاشهر» و «پایین‌شهر»
    با وجود این‌که در سال‌های دور، شهرهای ایران هرکدام از عناصر معماری و شهرسازی خاص خود برخوردار بودند و با گذر کردن در شهرهای مختلف کشورمان می‌شد در هر شهر نسبت به شهر دیگر تفاوت‌های ویژه‌ای را در شیوه شهرسازی و معماری و نحوه ساخت بناها، میادین، گذرگاه‌ها و ... مشاهده کرد، اما دهه‌هاست که این تفاوت‌ها که باعث ایجاد هویت‌های بومی منحصر به فرد در هرکدام از شهرهای ایران شده بود، بسیار کمتر شده و سبک معماری و شهرسازی شهرهای کشورمان فارغ از شرایط اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی آنها شبیه یکدیگر شده است. 
    در حال حاضر تفاوت‌هایی هم که بعضا در سبک معماری بناهای گوناگون برخی شهرها با یکدیگر دیده می‌شود، عمدتا مربوط به همان بناهای تاریخی و آثار باستانی است، وگرنه امروزه شهرهای مختلف ایران از نظر شیوه شهرسازی و ساختمان‌سازی بسیار نزدیک به یکدیگر شده‌اند و حتی پروژه‌های دولتی مربوط به توسعه شهرک‌ها و احیای بافت‌های فرسوده در مناطق مختلف کشور نیز عمدتا از الگویی مشابه در معماری و شهرسازی پیروی می‌کنند. البته شبیه شدن سبک معماری و شهرسازی شهرهای مختلف کشور مربوط به امروز و دیروز نیست و دهه‌هاست که شهرهای ایران به چنین آسیبی گرفتار شده‌اند و هویت شهرسازی منحصر به فرد خود را تا حد زیادی از دست داده‌اند.  در این میان به نظر می‌رسد کنار گذاشتن اصول معماری و شهرسازی ایرانی – اسلامی که در طول چند قرن با روح و فرهنگ ایرانی قوام یافته بود و اجرای پروژه‌های عمرانی و توسعه شهری بدون توجه به این اصول در دهه‌های اخیر، به همراه کم‌توجهی سیاستگذاران به لزوم متناسب‌سازی الگوهای سنتی معماری و شهرسازی ایران با شرایط امروز و البته نادیده گرفتن خلاقیت‌هایی که بعضا معماران ایرانی در دوره جدید در این زمینه ارائه داده‌اند، به‌علاوه گرفتار شدن عمده ساختمان‌سازان کشور به روزمرگی و معطوف شدن توجه آنها به منافع اقتصادی به جای استفاده از شیوه‌های خلاقانه معماری و همچنین اجرا نشدن برنامه‌های راهبردی تدوین‌شده برای احیای معماری و شهرسازی ایرانی – اسلامی و تداوم همه این آسیب‌ها در طول چند دهه، باعث شده است که اغلب شهرهای ایران از هویت‌های بومی معماری و شهرسازی خود دور شوند. 
    این در حالی است که اولا، وقتی شهرها هویت بومی شهرسازی نداشته باشند، احساس تعلق شهروندان به محل زندگی‌شان کاهش می‌یابد و حتی این مساله ممکن است به قطع پیوند بین افراد با هویت‌های ملی منجر شود و ثانیا، تفاوت در سبک معماری و وجود عناصر منحصر به فرد شهرسازی در شهرهای مختلف کشور، خود عاملی برای جذب گردشگر بیشتر و رونق‌بخشی به اقتصاد محلی محسوب می‌شود، کما این که همین حالا تعداد معدودی از شهرها و روستاهای ایران که سبک خاص معماری و شهرسازی خود را حفظ کرده‌اند، جزو مقاصد گردشگری کشورمان به حساب می‌آیند. البته این دو مساله تنها نمونه‌هایی از معایب شبیه شدن شهرسازی و معماری شهرهای کشور به یکدیگر است و این مساله در طول دهه‌های اخیر، آسیب‌های دیگری را نیز در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی برای جامعه ایران به همراه داشته است. 
    غفلت از احیای شهرسازی ایرانی - اسلامی به دلیل دوگانگی بین گفتار و کردار مدیران
    عبدالرضا گلپایگانی، مهندس معمار، کارشناس حوزه شهرسازی و معاون پیشین شهرسازی و معماری شهرداری تهران در پاسخ به این سوال که چه عاملی باعث شبیه شدن سبک معماری و شهرسازی شهرهای مختلف ایران به یکدیگر شده است، به ایلنا توضیح داد: متاسفانه با وجود این که وعده‌های زیادی از سوی تصمیم‌گیران ارشد مدیریت شهری در ادوار گوناگون برای احیای معماری ایرانی – اسلامی ارائه شده است، اما بیشتر این تصمیم‌گیران در عمل نشان داده‌اند که به این موضوع باور جدی ندارند.
    البته شدت بی‌توجهی به احیای هویت‌های بومی معماری و شهرسازی کشور در دوره‌های مختلف مدیریت شهری شهرهای گوناگون متفاوت بوده است، اما شوربختانه اغلب مدیران شهری در سال‌های گذشته به چنین دوگانگی بین گفتار و کردار دچار بوده‌اند. 
    وی افزود: متاسفانه در دوره کنونی مدیریت شهری تهران نیز نشانه‌های ناخوشایندی از بی‌توجهی به احیای هویت‌های بومی و تداوم زندگی در بافت‌های زنده و ارزشمند شهرسازی پایتخت دیده می‌شود. با وجود این که مدیران شهری فعلی راهبرد پایبندی به فرهنگ ایرانی – اسلامی را ابراز کرده‌اند، اما در عمل تا کنون در حوزه شهرسازی توجهی جدی به این شعار دیده نشده است. البته امید است که این مدیران محترم که با شعار الگوسازی برای جهان اسلام بر صندلی مدیریت تهران نشسته‌اند، در عمل نیز پایبندی خود را به این شعار نشان دهند. البته آسیب به‌کارگیری این گونه مدیران در مدیریت شهری صرفا مربوط به تهران نیست و متاسفانه در برخی دیگر از شهرهای کشور نیز شاهد چنین مساله‌ای هستیم. 
    معاون پیشین شهردار پایتخت در همین زمینه به طرح جامع شهر تهران اشاره کرد و گفت: وقتی در طرح جامع شهر تهران محدودیت‌هایی برای فروش تراکم ذکر شده است، رعایت این محدودیت‌ها عملا به برقراری عدالت در بین محله‌های شهر کمک خواهد کرد که یکی از مولفه های شهرسازی ایرانی – اسلامی است. البته اگر با گذشت زمان و کسب تجربه‌های بیشتر، اشکالات اساسی در یک طرح نمایان شود، باید با طی کردن یک فرایند منطقی و مهندسی آن سند را اصلاح کرد و به تایید مراجع قانونی خود رساند، وگرنه دستکاری طرح‌های جامع و تفصیلی برمبنای سلیقه‌های مدیریتی، به هویت شهرها و عدالت اجتماعی آسیب خواهد زد. 
    انتقاد از نحوه توسعه حرم شاهچراغ (ع) 
    گلپایگانی با بیان این که در طرح تعریف‌شده برای توسعه اطراف حرم شاهچراغ (ع) در شهر شیراز نیز شاهد بی‌توجهی به سنت همجواری با مقاصد زیارت هستیم، گفت: در طرحی که برای توسعه اطراف حرم شاهچراغ (ع) در سال‌های گذشته تهیه شده است، شاهد خطایی مشابه طرح‌های پیش‌بینی‌شده برای محلات تاریخی تهران هستیم و در این طرح نیز نسبت به لزوم حفظ سنت‌های شهرسازی ایرانی – اسلامی بی‌توجهی شده است. این کارشناس حوزه شهرسازی ادامه داد: در حال حاضر برخی افراد می‌خواهند به بهانه توسعه حرم شاهچراغ (ع)، شمار قابل توجهی از خانه‌های پیرامون حرم را تخریب کنند. این در حالی است که این رفتارها باعث از بین رفتن سبک زندگی تاریخی - سنتی مجاوران حرم شاهچراغ (ع) و رویدادهای اجتماعی عجین‌شده با این حرم در شهر شیراز خواهد شد. وی در ادامه تاکید کرد: این رویکرد نشان می‌دهد کسانی که اکنون برای طرح توسعه اطراف حرم شاهچراغ (ع) برنامه‌ریزی می‌کنند، با وجود این که شعار احیای سنت‌های اصیل ملی و مذهبی کشور را می‌دهند، اما به نظر می‌آید در عمل به لزوم احیای شهرسازی ایرانی – اسلامی از طریق حفظ بافت‌ها و بناهای باارزش و فرهنگ پایدار همجواری باور ندارند. 
    تراکم‌فروشی و بی‌توجهی به شهرسازی ایرانی – اسلامی
    گلپایگانی در بخش دیگری از صحبت‌هایش با طبیعی دانستن ایجاد تغییرات در یک شهر در طول چند دهه گفت: شهرسازی مساله بسیار پیچیده‌ای است و عواملی که در شکل‌گیری کالبد یک شهر موثر هستند، طیف گسترده‌ای از موضوعات نظیر مسائل کالبدی، ترافیکی، اجتماعی، اقتصادی، اقلیمی و معماری را شامل می‌شوند که البته نسل به نسل این موضوعات دستخوش دگرگونی‌هایی می‌شود و همین مساله به وجود آمدن تغییرات محسوس در شیوه ساخت‌وساز بناهای یک شهر در طول چند دهه را به همراه دارد؛ به طور مثال، وقتی بُعد خانوارها، شرایط معیشتی، ضریب مالکیت خودرو و فرهنگ عمومی شهروندان یک شهر تغییر می‌کند، طبیعی است که تفاوت‌های ملموسی هم در شیوه شهرسازی آن شهر ایجاد می‌شود. 
    معاون پیشین شهرسازی و معماری شهرداری تهران ادامه داد: در چنین شرایطی مدیران شهری با کمک کارشناسان و خبرگان موظفند ساختارهای اساسی شهر را در دل تمام این تغییرات حفظ کنند و مانع آن شوند که تغییرات دوره‌ای به این ساختارها آسیب بزند. در این میان یکی از سنت‌های تاریخی مناسبی که از گذشته در شهرسازی ایرانی – اسلامی وجود داشته و بر ساختار محله‌ها اثر جدی داشته است، زندگی کردن طبقات اجتماعی مختلف در کنار هم و نبود محله‌های فقیرنشین و اعیان‌نشین در شهرها بوده است. این مساله برآمده از فرهنگ دینی ملی ما است، ولی متاسفانه در دهه‌های اخیر این اصل اساسی کنار گذاشته شده و به روش‌های گوناگون به شکل‌گیری پدیده «بالاشهر» و «پایین‌شهر» دامن زده شده است. 
    وی در ادامه اظهار کرد: یکی از عوامل اصلی طبقاتی شدن برخی شهرها در دهه‌های گذشته این است که در طرح‌های تفصیلی شهرها یا در مصوبات کمیسیون ماده پنج، تراکم بیشتری به املاک درشت‌دانه در مناطق گران‌تر شهر اختصاص داده می‌شود و مدیریت شهری برای تامین هزینه‌های اداره شهر، اقدام به فروش تراکم در زمین‌های بزرگ واقع‌شده در مناطق گران‌قیمت شهرها می‌کند. این مساله در دوقطبی شدن شهرهایی مثل تهران و ایجاد محلات فقیرنشین و غنی‌نشین در این شهرها موثر بوده است و تصمیم‌گیری‌های مدیران شهری در دهه‌های اخیر به تشدید این پدیده ناپسند در پایتخت و دیگر کلانشهرهای کشور دامن زده است. 
    به نام جهش تولید مسکن، تهران طبقاتی‌تر نشود 
    گلپایگانی با بیان این که بهانه‌هایی مانند جهش تولید مسکن به جای این که به احیای شهرسازی ایرانی - اسلامی کمک کند، نباید باعث تشدید دوقطبی محلات فقیرنشین و غنی‌نشین در پایتخت شود، اظهار داشت: در سال 1395 براساس آمارهای رسمی حدود 300 هزار واحد مسکونی خالی در تهران وجود داشته است و در حال حاضر نیز با توجه به کاهش قدرت خرید مردم و افزایش سرسام‌آور قیمت آپارتمان، قطعا تعداد واحدهای مسکونی خالی در پایتخت افزایش پیدا کرده است؛ در چنین شرایطی، افزایش بی‌حساب تراکم در برخی املاک در شمال تهران به نام جهش تولید مسکن، عملا ریختن بنزین بر آتش قیمت خانه در پایتخت است. 
    معاون پیشین شهرسازی و معماری شهرداری تهران خطاب به مدیران شهری فعلی گفت: توصیه می‌شود مدیران شهری محترم تهران، پژوهشی را که در همین دوره مدیریت شهری در مرکز مطالعات شهر تهران تهیه شده است و تاثیر تراکم‌فروشی بر افزایش بهای آپارتمان در تهران را ثابت می‌کند، دوباره مطالعه کنند و بعد به نام جهش تولید مسکن یا تسهیل شرایط ساخت مسکن، در برخی مناطق پایتخت به افزایش بی‌حساب تراکم بپردازند. 
    این کارشناس حوزه شهرسازی ادامه داد: ما باید به جای ساخت مسکن در محلاتی که سوداگران به دنبال افزایش نرخ زمین‌های آن هستند، امکان ساخت‌وساز را بیشتر برای کسانی فراهم کنیم که ساکن بافت فرسوده و محلات متوسط شهر تهران هستند. همچنین باید مراقب باشیم به بهانه جهش تولید مسکن، کاری نکنیم که قیمت زمین در مناطق گران‌تر تهران به نفع دلالان افزایش یابد، زیرا این مساله به طبقاتی‌تر شدن هرچه بیشتر شهر دامن خواهد زد و آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی ناشی از طبقاتی شدن تهران تشدید خواهد شد. 
    وی در ادامه تاکید کرد: خوشبختانه در حال حاضر تعدادی پروژه در محله‌های جنوبی پایتخت توسط سازمان نوسازی شهر تهران در حال اجراست که می‌تواند الگوهای مناسبی برای احیای محله‌های ناکارآمد در بافت‌های فرسوده باشد. امیدوارم این پروژه‌ها با رویکرد حفظ کیفیت در فضای زیست طبقات متوسط و پایین شهری اجرا شوند و همچنان از کمیت‌گرایی در آنها پرهیز شود. 
    فقیرتر شدن محلات کم‌برخوردار
    گلپایگانی با تاکید بر این که اختصاص تراکم‌های تشویقی غیراصولی برای تخریب و نوسازی بافت‌های فرسوده، عملا به فقیرتر شدن محلات کم‌برخوردار پایتخت دامن می‌زند، عنوان کرد: تخصیص تراکم اضافه بر ظرفیت محله‌ها در بافت‌های فرسوده تهران، با وجود این که ظاهرا شرایط را برای ساخت‌وساز در این بافت‌ها هموارتر می‌کند، اما عملا باعث می‌شود این محله‌ها، از نظر فضاهای همگانی و سرانه‌های شهری فقیرتر شوند. 
    معاون پیشین شهردار تهران ادامه داد: اگر با تراکم‌های تشویقی جدید مثلا قرار باشد در بافت‌های فرسوده تهران به جای ساختمان‌های سه‌طبقه، ساختمان‌های چهار یا پنج‌طبقه ساخته شود، این کار باعث افزایش جمعیت ساکنین این مناطق خواهد شد، در حالی که هیچ‌گونه برنامه‌ریزی برای بهبود وضعیت پارکینگ، سرانه فضای سبز و سایر خدمات شهری و زیرساخت‌ها در این مناطق صورت نگرفته است و این مساله به کاهش سرانه‌های شهری در این مناطق دامن می‌زند. 
    وی در ادامه تاکید کرد: ارائه تراکم اضافه، عملا به فقیرتر شدن محلات کم‌برخوردار تهران دامن خواهد زد که خود این مساله می‌تواند طبقاتی شدن بیشتر پایتخت را به همراه داشته باشد. مگر این که مطابق با مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری، تامین خدمات و پارکینگ‌های مورد نیاز در اولویت اصلی مدیریت شهری قرار گیرد و در هر نقطه‌ای که ظرفیت شهرسازانه برای افزایش تراکم وجود ندارد، از مصوبات موردی کمیسیون ماده پنج اجتناب شود.