کد خبر: 8395 | صفحه ۳ | جامعه | تاریخ: 14 اردیبهشت 1402
مدارس چندپایه تحصیلی تلاشی برای باز نماندن دانش آموزان از ادامه تحصیل
کلاسهای چند پایه روزنهای برای امید
تصویر ما از کلاسهای درس و معلمان، یک تصویر کلیشهای شامل نیمکتهای چوبی و تخته سیاه و دانش آموزانی هم سن و سال است که کنار یکدیگر درس میخوانند، مشق مینویسند و وجود آزمایشگاه علوم، وسایل ورزشی، نمازخانه و بوفه و... در یک مدرسه طبیعی به نظر میرسد، اما این تعریف کاملی از یک کلاس درس در همه شهرها نیست و استثنائاتی هم وجود دارد. احتمالا به واسطه رسانهها و اطلاعرسانیهای صورت گرفته در سالهای اخیر، میدانیم که در کشور هنوز مدارسی هستند که به جای کلاسهای معمول، کانکس یا چادر یا سازههای موقتی خشت و گلی و سنگی محل برگزاری کلاس درس است و معلمان این کلاسها به جای اینکه مانند سایر معلمان با کودکانی هم سن و سال در یک کلاس درس مواجه باشند، باید به تعدادی دانشآموز از ابتدایی تا متوسطه درس بدهند. مدیریت و برنامهریزی برای این بخش از چالشهای اداره کلاسهای چند پایه از یک طرف، مسئولیتهای متعدد این معلمان از سوی دیگر کار را برای آنها سختتر میکند، یک معلم کلاس چند پایه فقط یک معلم نیست، او همزمان ناظم، مدیر، مربی بهداشت، مربی پرورشی، مشاور و حتی خدمتگذار و فراش هم هست.
بنا بر گزارش ایلنا، به نظر میرسد چالش اصلی در اداره چنین کلاسهای درسی مدیریت زمان باشد؛ معلمی که همزمان باید دروس پایههای مختلف و حتی در مقاطع بالاتر و متوسطه دوم دروس رشتههای گوناگون از جمله نظری و فنی و حرفه ای و... را تدریس کند، اگر نتواند در چنین کلاسی زمان را مدیریت کند، قطعا عدهای از دانش آموزانش از درس عقب میمانند و این اتفاق هر روز تکرار خواهد شد و به نوعی عدالت آموزشی در چنین شرایطی زیر سوال میرود. البته معلمان چند پایه با تجربه بالا، میدانند که چطور باید از ساعات حضور در کلاس به بهترین شکل استفاده کرد تا در پایان ساعت مدرسه به آموزش و تکلیف همه دانش آموزان رسیدگی کرده باشد.
بنابراین هفته معلم اگر هفتهای برای گرامیداشت مقام معلمان است، باید از این دست فرهنگیان نیز یاد کرد؛ معلمانی که به واسطه تدریس در مناطق دوردست و محروم، نه زحمتشان دیده میشود و نه سختی کاری به آنها تعلق میگیرد.
تدریس به گروههای سنی مختلف در یک کلاس درس چالش برانگیز است
برای شنیدن چالشها و سختی کار معلمان چندپایه با یکی از آنها وارد گفتوگو شدیم؛ او مدیر_آموزگار چندپایه در روستای کولاگه در استان لرستان است. کلاس درس این معلم یک کانکس کوچک است که از این مسئله گلایهمند بود.او در آغاز صحبتهایش عدم توانایی اولیای دانش آموزانش و بیعلاقگی آنها به مشارکت با مدرسه و امر آموزش را یکی از مشکلات اساسی خود عنوان کرد.
وی تفاوتهای فردی بین دانشآموزانی که در گروههای سنی مختلف در یک کلاس درس با هم زیست میکنند را چالش برانگیز دانست و گفت: من امسال دو دانش آموز کلاس اولی دارم و بقیه بچههای کلاس، پایه سوم و متوسطه اول و دوم هستند. مدیریت این دانش آموزان با نیازهای روحی و ملاحظات رفتاری که باید با آنها داشت، باعث میشود گاهی معلم در کلاس سردرگم شود.
این معلم چندپایه در ادامه در رابطه با تجربیات خود در خصوص مدیریت وقت در یک کلاس چندپایه، اینطور توضیح داد: خیلی وقتها بین دانش آموزان هر معلمی، شاگردی وجود دارد که دیرآموز است و در مقایسه با سایر دانش آموزان باید با این دانش آموزان بیشتر کار کرد. من هم تجربه تدریس به چنین شاگردانی را داشتهام و راهکاری که پیدا کردهام این است که بعد از پایان ساعت مدرسه، آنها را یک ساعت بیشتر در کلاس نگه میدارم و تا جایی که فرصت داریم رفع اشکال میکنم و مباحثی که برای دانش آموزم جا نیفتاده را مجددا برایش توضیح میدهم و تا زمانی که مطمئن نباشم که متوجه درس شده، خیالم راحت نمیشود به این دلیل که اکثر آنها این امکان را ندارند که در خانواده و به کمک والدین خود درسها را تمرین و مرور کنند یا اگر اشکالی دارند، مادر و پدرشان در امر یاددهی و یادگیری همراهشان شوند.
وی تاکید داشت که شاید کار معلم چند پایه در نگاه اول سخت باشد، اما در کنار این سختیها مزایایی هم وجود دارد. او در این رابطه بیان کرد: بچهها در کنار هم به شکل صمیمانهای درس میخوانند و بیشتر از اینکه کانکس ما به کلاس درس شبیه باید، شبیه به یک خانه است و ما هم مانند خانواده به یکدیگر کمک میکنیم.
او افزود: همچنین دانش آموزان بزرگتر با میل و رغبت، شاگردان کوچکتر را همراهی میکنند و این تعامل با یکدیگر علاوه بر ابعاد آموزشی و درسی که موجب رفع اشکال و مرور دروس میشود، ابعاد تربیتی و اخلاقی هم دارد که به زیست اجتماعی آنها در زمان حال و آینده کمک خواهد کرد.
وی معتقد است معلم چندپایه نه تنها باید تخصص بیشتری نسبت به معلمان تک پایه داشته باشد، بلکه لازم است دلسوزی خاصی هم به خرج دهد تا بتواند شرایط خاص این کار را تحمل کند. او صحبتهایش را اینطور ادامه داد: برخی روزها هم تعامل بین بچهها بهم میخورد و با هم دعوا میکنند بخصوص اینکه تفاوت سنی دارند و نوع مطالبات و درک آنها شبیه هم نیست و طبیعی هم هست که در این حالت نمیتوانند همیشه رابطه مسالمتآمیزی داشته باشند و وقتی این اتفاق میافتد، معلم باید همان وقت اندکی که برای تدریس دارد را به آشتی دادن بچهها و آرام کردن جو کلاس اختصاص دهد.
حتی یک وسیله کمک آموزشی هم نداریم
او خاطرنشان کرد: ما در کانکسمان حتی یک وسیله کمک آموزشی هم نداریم و به عنوان مثال برای اینکه ذره بین را به بچهها معرفی کنم، از خانه خودمان ذره بین فرزندم را به مدرسه بردم تا دانش آموزانم با چنین وسیلههایی آشنا شوند. دانشآموزان من حتی یک کره جغرافیایی از نزدیک ندیدهاند. رایانه و… هم که اصلا فکرش را نکنید. برای درسهای رایانه و فناوری و... لب تاپ خودم را به کلاس درس میبرم تا بخصوص دانش آموزان متوسطه با کامپیوتر آشنا شوند. هیچ کدام از دانش آموزانم تلفن هوشمند هم ندارند و طبیعتا کار با این دستگاهها و تکنولوژیها را بلد نیستند که این موضوع من را ناراحت میکند. برخی از آنها در شرایط مالی خیلی بدی هستند و من هم درسها را در شبکه شاد بارگذاری میکنم تا زمانی که میتوانند در گوشی یکی از اهالی روستا، مطالب تکمیلی را با هم مرور کنند.
وی با سابقه ۲۸ سال فعالیت در زمینه معلمی، فضای فیزیکی کلاسش که یک کانکس است را نامناسب میداند. او در این خصوص تصریح کرد: من و دانش آموزانم نه سرویس بهداشتی داریم، نه نمازخانه و نه چیزی تحت عنوان آزمایشگاه و… در روستا کولاگه رودخانهای وجود دارد که آبهای فاضلاب از آن رد میشود و زنگ تفریح اجازه نمیدهم دانش آموزانم از کلاس خارج شوند به این دلیل که میترسم نزدیک رودخانه شوند و حادثهای رخ دهد.
غرق شدن دختری در رودخانه نزدیک کلاس درس کانکسی
او افزود: من حتی سعی میکنم وسایل بازی به بچهها ندهم و اصلا چیزی هم نداریم که بخواهم به آنها بدهم به این دلیل که میترسم مثلا توپشان سمت آب بیفتد و یا حین بازی بدوند و خطری ایجاد شود. البته اداره مقداری وسیله بازی به ما داد، اما واقعا به کار ما نمیآمد. وی تاکید کرد: تا جایی که ما میدانیم طبق قوانین نباید محل درس خواندن دانشآموزان نزدیک فضاهایی مانند رودخانه ها، برق فشار قوی، کلانتریها و… باشد، اما ما ناچار هستیم مدرسه را برپا نگه داریم. سالهای قبل دختر کوچکی در این رودخانه غرق شده است البته حالا شدت آب مثل قبل نیست، اما در فصول بارندگی واقعا سیل آسا میشود و خطرناک است. برخی از قسمتهای رودخانه ارتفاع سه متری دارد و به همین دلیل از بچهها میخواهم حتی اگر دستشویی دارند، به خانهشان که نزدیک است بروند و زود به کلاس درس برگردند و در محیط اطراف رودخانه بازی نکنند. این امنترین راه حلی است که به ذهنمان رسیده، اما خودم که معلم هستم سرویس بهداشتی نزدیک کلاس ندارم و از صبح تا ظهر باید صبر کنم یا به خانه یکی از اهالی روستا بروم که به هر حال کار سختی است و خجالت میکشم و این کار را نمیکنم.
تلاش برای جلوگیری از ترک تحصیل دانشآموزان
در ادامه با معلم دیگری وارد گفتوگو شدیم؛ معلمی که در شهرستان ملارد، از شهرستانهای استان تهران به کار معلمی آن هم از نوع تدریس در کلاس چندپایه مشغول است. وی با بیان اینکه در حال حاضر مدیر-آموزگار محسوب میشود، صحبتهای خود را اینطور آغاز کرد: ما به هر سه مقطع ابتدایی، متوسطه اول و دوم درس میدهیم و مشکلات این شکل از درس خواندن را به مسائل زندگی عشایری و کمبودهای اقتصادی آنها اضافه کنید تا ببینید حقیقتا کار ما چقدر دشوار و پیچیده است.
همیشه درگیر کمبود وقت هستیم
او در ادامه تصریح کرد: ما به صورتی برنامه ریزی میکنیم که اول از همه وقت کم نیاوریم؛ گاهی یک تهدید تبدیل به فرصت میشود. به عنوان مثال دانش آموزان پایه ششم وقتی دروس پایه چهارم را تدریس میکنم، میتوانند بر درسهای سالهای قبل مرور کنند و شاید رفع اشکال هم صورت بگیرد و تعمیق یادگیری رخ میدهد و در مورد سایر پایههای تحصیلی هم این اتفاق میافتد که همان فرصت در عین شرایط سخت و تهدیدآمیز است، اما با این وجود همیشه درگیر کمبود وقت هستیم. این معلم چند پایه که ۲۰ سال سابقه کار دارد، ۸ سال تجربه معلمی در کلاسهای چند پایه دارد؛ از او در مورد وضعیت مالی خودش و سایر همکارانش هم سوال پرسیدم و گفت: تعریفی که از حقوق برای همه معلمان شده است برای ما هم به همان میزان حقوق واریز میکنند فقط کسانی که مثل من مدیر-آموزگار هستند یک میلیون بیشتر به عنوان حق مدیریت دریافت میکنند.
مدارس چندپایه به بچههای محروم منطقه امید میدهد
او در پاسخ به این پرسش که آیا برای معلمان چند پایه سختی کار هم لحاظ میشود؟ بیان کرد: ما برای رفت و آمد به مدرسه از وسایل نقلیه خودمان استفاده میکنیم به این دلیل که مدرسه چندپایه ماعشایرنشین است و نزدیک ۶۵ کیلومتر تا شهر فاصله دارد یعنی روزی ۱۳۰ کیلومتر با هزینه و خودرو شخصی رفت و آمد میکنیم و نه سرویسی وجود دارد و نه هزینهای بابت ایاب و ذهاب به ما داده میشود.
مسئولان مناطق محروم و روستایی را از یاد نبرند
معلم چندپایه دیگری که با او در خصوص وضعیتش صحبت کردیم در منطقه زیویه در روستای بدرآباد از توابع بخش مرکزی شهرستان سقز در استان کردستان تدریس میکند.
این معلم که برای صحبت با ما مجبور بود بالای کوهی برود تا حداقل موبایلش آنتن داشته باشد و صدای او را بشنویم، سابقه چشمگیری در زمینه تدریس در مدارس چندپایه دارد. او صحبت از تجربیات خود را اینطور آغاز کرد: بیش از ۳۵ سال است که در حرفه معلمی کار میکنم و در حال حاضر هم معلم کلاسی شش پایه هستم. وی که کمبود وقت را بزرگترین مشکل یک معلم چند پایه میداند، در این خصوص تصریح کرد: روزهای زیادی تا ساعت ۲ و نیم بعد از ظهر مشغول فراهم کردن مواد آموزشی هستم و اصلا متوجه نمیشوم ساعت چطور میگذرد و خداراشکر به گفته مدیران منطقه، شاگردان من از بهترین دانش آموزان هستند.