سرمقاله

پیام آشتی‌طلبی بن سلمان و دموکراسی اردوغان ‪/‬ محمدعلی وکیلی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • حضور ایرانسل در تلکام ۱۴۰۳ با شعار جریانی به سوی هوشمندی
  • آغاز طرح زمستانی «ایرانسل‌من»
  • بسته تخفیفی ایرانسل به مناسبت روز مادر و روز پدر
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 9235  |  صفحه ۸ | بازار و سرمایه  |  تاریخ: 30 اردیبهشت 1402
    روایت عضو مجمع تشخیص از محرومیت کامل یک چهارم مردم ایران
    20 میلیون نفر محروم از امکانات اولیه زندگی
    عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: بر اساس برآوردهای صورت گرفته در حال حاضر ۱۹ میلیون ایرانی از امکانات اولیه زندگی محروم هستند.
    علی آقا محمدی صبح پنجشنبه در پنجمین اجلاس رؤسای کمیسیون‌های شهرسازی و معماری کلانشهرها و مراکز استان‌ها و اولین اجلاس مشترک با معاونین شهرسازی و معماری در اصفهان اظهار داشت: اینکه برای اصفهان شعار شهر زندگی در نظر گرفته‌اید یک وظیفه است، ما برای زندگی آمده‌ایم.
    وی با بیان اینکه غرب زدگی به معنای کنار گذاشتن هویت است، ابراز داشت: اولین مأموریت ما زندگی است و باید در راستای بهبود کیفیت آن به صورت درست حرکت کنیم.
    عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه خیلی‌ها برای از بین بردن ضعف‌ها سعی در پاک کردن صورت مساله دارند، افزود: نمی‌توان با دیوار کشیدن بین اصفهان و برخی از محلات مشکلات را از بین برد.
    وی با بیان اینکه دوهزار و ۲۰ محله و ۱۹ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر از جمعیت در سراسر ایران وجود دارد که از امکانات اولیه زندگی مانند مسکن، اشتغال، تحصیلات تا ۱۲ سال، سلامت، خوراک و پوشاک محروم هستند، ابراز داشت: در این شرایط چطور می‌توان گفت مسلمانانی وجود دارند که شهرسازی اسلامی را در دستور کار دارند.
    آقامحمدی با بیان اینکه ما در برنامه‌ریزی‌هایمان سعی بر آن داریم تا ابتدا برنامه ریزی کنیم و پس از آن به تخصیص بودجه برسیم، گفت: از این رو از ظرفیت افراد جوان در محلات برای شناسایی نیازها استفاده کردیم و به نتایج خوبی نیز رسیدیم.
    عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اینکه در این روند ۸۷۴ هزار تارک تحصیل ۶ تا ۱۷ سال در کشور شناسایی شد، افزود: همه این افراد با کد ملی شناسایی و به استان‌ها برای ثبت‌نام ابلاغ شده است و مدارس با هر ثبت‌نام این افراد ۲ میلیون تومان بودجه دریافت می‌کنند و تاکنون ۱۵۰ هزار نفر از آنها به تحصیل برگشته‌اند.
    وی با بیان اینکه ما در محلات با بحران نیروی انسانی مواجه هستیم، ابراز داشت: ما فرصت‌های شغلی را شناسایی کرده‌ایم و به دنبال نیروی کار هستیم به گونه‌ای که در تهران ۲۰۰ هزار نفر فرصت شغلی داریم که نیازمند نیروی کار است.
    آقامحمدی تاکید کرد: یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر در کشور قابلیت توانمندسازی ندارند و این افراد تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار خواهند گرفت.
    وی با بیان اینکه ما در اصفهان ۸۵ محله داریم که باید ساماندهی شود، افزود: در این زمینه از شهردار و شورای شهر اصفهان درخواست داریم همکاری لازم را داشته باشند و ما نیز حمایت‌های لازم را خواهیم داشت.
    مسئولان کشور پیام این آمارها را متوجه نمی‌شوند؟
    همچنین پایگاه خبری فراز در تحلیلی نوشت: معنای اشاره یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به اینکه ۱۹ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر از جمعیت ایران امکانات اولیه زندگی هم ندارند این است که در سطوح عالی تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی کشور، کم و بیش اطلاع نسبی از وضعیت عمومی جامعه و مشکلات در حال تعمیق آن وجود دارد. وقتی یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از چنین اماری مطلع است، حتما وزیر و وکیل و روسای قوا نیز بهتر و بیشتر از آمارها اطلاع دارند.
    معنای حرف آقامحمدی این است که حدود یک چهارم جمعیت کشور از امکانات اولیه زندگی محروم هستند. ما اینجا داریم درباره کشوری صحبت می‌کنیم که دارای ظرفیت‌های بسیار وسیعی برای توسعه و پیشرفت است. حرف درباره کشوری است که دومین ذخایر گازی جهان، سومین ذخایر نفت جهان و دهمین ذخایر معدنی جهان را داراست. کشوری که یکی از ده کشور اول دنیا از لحاظ ظرفیت‌های طبیعی و تاریخی برای صنعت گردشگری است و کارشناسان می‌گویند دو برابر کل قاره اروپا ظرفیت توسعه انرژی خورشیدی دارد.
    علاوه بر همه اینها ظرفیت ژئوپلتیکی ایران برای توسعه صنعت حمل و نقل نیز قرن‌هاست که یکی از نقاط قوت این کشور بوده.
    سوال اینجاست که آیا حکمرانان کشور که امروز به چنین آمارهای نگران کننده‌ای معترف هستند و از بیان آن ابایی ندارند، از خود نمی‌پرسند چرا کشوری با این ظرفیت‌ها باید در چنین شرایطی قرار بگیرد؟ آیا ژنتیک ایرانیان مانع پیشرفت است یا اینکه مدیریت کشور شرایط نامطلوبی دارد؟
    در سال ۱۳۹۹ وزارت راه و شهرسازی ایران تعداد حاشیه‌نشینان در ایران را ۲۶ میلیون نفر اعلام کرد. یعنی از هر چهار نفر ایرانی یک نفر در سکونت‌گاه غیررسمی سکونت دارد و حاشیه‌نشین است. این در حالی است که در ابتدای انقلاب، ایران با ۵ درصد حاشیه‌نشینی مواجه بوده. این یعنی افزایش ۵ برابری حاشیه نشینی در ۴۴ سال.
    آیا حکمرانان ایران برای اثبات اشتباه بودن مسیر اداره کشور نیاز به استدلال‌ها و نشانه‌هایی بیش از این هستند؟
    ترجمه سخنانی که توسط علی آقامحمدی مطرح شده و آمارهای بیشتری از این دست تنها یک چیز است و آن اینکه مسیر حکمرانی کشور باید تغییر کند. این مسیر اگر درست بود امروز عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نمی‌بایست از آمار عدم دسترسی یک چهارم مردم ایران به حداقل‌های امکانات زندگی سخن بگوید. کاش مسئولین به عمق و معنای آمارهایی که مطرح می‌کنند هم می‌اندیشیدند.