کد خبر: 11534 | صفحه ۱۰ | بازار و سرمایه | تاریخ: 07 تیر 1402
جولان عربستان در میدان گازی آرش پس از تاخت و تاز قطریها در پارس جنوبی
میادین مشترک گازی ایران در گلوگاه تحریمها / تخلیه میادین گازی ایران با حمله تحریم
میدان گازی آرش، حالا نامی است که برای متخصصان حوزه نفت و گاز و حتی شاید بخشی از افکار عمومی ایرانیان همچون نام میدان گازی پارس جنوبی، در حال تکرار است.مساله اختلافات بین ایران و کویت و عربستان بر سر مدل استفاده از میدان گازی آرش هر چقدر که باعث گسترش عنوان این میدان گازی ارزشمند در کشور شد حالا خبر استفاده و برداشت عربستان از این میدان گازی بار دیگر خبرهای مربوط به این خبر را به صدر خبرها آورده است.
ورود عربستان به میدان گازی آرش
رییس هیأت مدیره انجمن شرکتهای حفاری نفت و گاز ایران اخیرا گفته است: عربستان به میدان آرش ورود کرده، ما هم ساکت نشستهایم، به طوری که به نظر میرسد میادین مشترک را به همسایگان واگذار کردهایم.
وی در ادامه نیز افزود: از سوی دیگر ما میادین مختلفی از جمله فرزاد B و A، آرش و فروزان را با عربستان مشترک هستیم. این کشور به طور جدی توسعه داده و برداشت داشته است، اما با وجودی که اولین چاههای اکتشافی را هم ما حفر کردیم امروز عربستان برداشت بیشتری دارد و ما کاری نکردهایم، مثلا در فرزاد A، عربستان برداشت با برنامهای را پیش میبرد و ایران کاری نکرده، در فرزاد B ما یک دکل حفاری مستقر کرده بودیم، اما اکنون این دکل بیکار شده و به پهنه سرزمینی برگشته است. عربستان تعداد بسیار زیادی دکل دریایی در این منطقه مستقر کرده است، در گذشته چند دستگاه دکل شرکت آبان در ایران کار میکرد، اما متوقف شد، اکنون عربستان اکثر دستگاههای دریایی شرکت آبان را خریداری کرده و در میادین مشترک با ما مستقر کرده و تقریبا در حال تخلیه میادین است.
مسالهای که رییس هیأت مدیره انجمن شرکتهای حفاری نفت و گاز ایران به آن اشاره میکند مربوط به اکتشاف این میدان گازی حدود ۵۵ سال پیش است. ایران در سال ۱۳۴۶ (۱۹۶۷) با مشارکت شرکت نفتی ژاپنی «ای ـ او ـ سی»، میدان آرش را که در آن نفت و گاز بود، کشف کرده است و در سال ۲۰۱۳ نیز شروع به برداشت از این میدان گازی میکند.
خطر تخلیه میادین آرش و فرزاد A و B
اما نکته مهمی که خادمی به آن اشاره میکند مساله تخلیه این میدان است که حتی اهمیت برداشت را برای ایران از بین میبرد.خادمی تاکید کرده است: «اگر ما امسال برداشت از میادین آرش و فرزاد A و B را شروع نکنیم دیگر قابل برداشت نیستند، چون از نظر اقتصادی فایدهای ندارد چراکه عربستان و کشورهای همسایه در حال تخلیه کردن گاز این میدان هستند، بنابراین عربستان رقیبی است که دست ما را خوانده است و متاسفانه با ندانمکاری ما توانسته از میادین مشترک با ما بیشترین استفاده را کند. اکنون اگر هم ما مشارکت کنیم بازهم نمیتوانیم منویات توسعهای و برداشت را در این میادین جامه عمل بپوشانیم. در میدان فرزاد B و A برخی مطالعات توسط شرکت هندی انجام شده بود، ولی فعلا کاری نکردهایم، در میادین مشترک تنها میتوانیم ادعا کنیم زمان اصلاحات پروژه اجرا شده و بعد از آن اتفاق خاصی نیفتاده است و بعد از آن برنامه خاصی نداشتهایم.»
در واقع مساله اختلافات بر میدان گازی آرش تنها بخشی از ماجرای حذف ایران از این میدان گازی است که ۴۰ در صد آن در آبهای ایران قرار دارد. مساله دیگر را باید بحران سرمایه گذاری در حوزه نفت و گاز در ایران دانست، بحرانی که نتیجه آن از دست رفتن امکان سرمایه گذاری در پارس جنوبی و حالا تخلیه میدان گازی آرش توسط عربستان است.
میدانی که ۴۰ درصدش در خاک ایران است
کما اینکه طبق مرز تعریف شده، حدود ۴۰ درصد ساختمان نفتی و گازی موجود میدان آرش در آبهای ایران قرار دارد. سالها پیش شرکت ملی نفت ایران به منظور تعیین میزان ذخایر درجای این میدان، یک حلقه چاه اکتشافی (چاه شماره یک آرش) حفر کرد که موقعیت این چاه نزدیک به خط مرزی مورد قبول کشورمان است. طی ۱۰ سال گذشته کشور کویت با مستمسک قرار دادن نتایج لرزه نگاری انجام شده توسط شرکت شل برای این کشور، به تعریف خط مرزی جدید اقدام کرد که بر اساس این مرز، کل ساختمان میدان آرش در بخش عربی میدان قرار دارد، اما این مرز هیچ گاه مورد پذیرش کشورمان قرار نگرفته است.
توافقی که تیر خلاص بود
پس از توافق ۵ فرودین سال ۱۴۰۱ بین عربستان و کویت، بلافاصله ایران به آن واکنش نشان داد. سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه ایران، گفت: توافق جدید توسعه میدان مشترک گازی آرش/الدُره، «غیرقانونی» است.
خطیبزاده همچنین بر محفوظ بودن حق ایران برای بهرهبرداری از میدان آرش تاکید کرد.
اما همه این تاکیدها اکنون در حالی است که برخی از کارشناسان انرژی در ایران بر این باور هستند که مهم این نیست که چند درصد میدان مشترک در خاک کدام کشور قرار گرفته باشد مثلا اگر ۱۰ درصد آن در حوزه حاکمیتی ایران باشد به این معنی نیست که فقط ۱۰ درصد منابع موجود در این میدان متعلق به ایران است.به گزارش اقتصاد۲۴ ، میدان مشترک به هر اندازه که در خاک یک سرزمین واقع شده باشد آن کشور میتواند با استفاده از ظرفیتهای مالی و تکنولوژیکی که دارد برای بهرهبرداری اقدام کند.
در واقع نه کشور کویت و نه عربستان منتظر ایران نمیمانند یا در پی رعایت سهم ۴۰ درصدی ایران نیستند بلکه این توانایی هر کشور در برداشت از میدان است، کما این که در مورد میدان گازی پارس جنوبی، قطر پی در پی برداشت از این میدان مهم گازی را افزایش میدهد و ایران به دلیل بحران تحریمها و مشکل جدی در تهیه دکلهای آبی سهمش برای برداشت از این میدان گازی کاهش پیدا میکند.
این همان نکتهای است که اهمیت قرارداد دو کنسرن نفتی آرامکو عربستان و توتال انرژی فرانسه به ارزش ۱۱ میلیارد دلار برای احداث یک تأسیسات پتروشیمی تازه را روشن میکند.
ترکیب این خبر سرمایه گذاری و قرارداد تازه سعودیها با فرانسوی ها، در کنار خبر یک مقام نفتی کشور درباره تخلیه میادین مشترک، از جمله میدان «آرش» دارای اهمیت بیشتر خواهد شد.
برای آن چه که اکنون در این میادین رخ میدهد باید بار دیگر به این بخش از سخنان رییس هیأت مدیره انجمن شرکتهای حفاری نفت و گاز ایران دقت کرد که گفت عربستان تعداد بسیار زیادی دکل دریایی در این منطقه مستقر کرده است.این مسئول خبر داده است که در گذشته چند دستگاه دکل شرکت آبان در ایران کار میکرد، اما متوقف شده اند و «اکنون عربستان اکثر دستگاههای دریایی شرکت آبان را خریداری کرده و در میادین مشترک با ما مستقر کرده و تقریبا در حال تخلیه میادین است.»
در واقع هر چند که بخش بزرگی از اخبار و گزارشها با تمرکز بر مساله ورود عربستان و تخلیه میادین گازی مشترک توسط این کشور متمرکز است، اما به نظر میرسد در حقیقت آنچه در حال تخلیه میادین گازی ایران است، مساله تحریمهای ایران است.اینکه از کشورهایی که با ایران میادین گازی مشترک دارند انتظار داشته باشیم که دست به برداشت از این میادین نزنند یا برای توسعه آن تلاش نکنند و یا قراردادهای تازه با شرکتهای بزرگ حوزه نفت و انرژی نبندند.در واقع هیچ کشوری مسئول حفظ منافع ملی کشور دیگر نیست و مسئولان هر کشوری خودشان مسئول حفظ منافع ملی کشور خود هستند، اما فعلا که به نظر میرسد منافع همه کشورهای همسایه برای مسئولان ایرانی دارای اهمیت است.
آنچه اکنون در حال نابودی فرصتهای ایران برای بازیگر بودن در حوزه گازی است نه مسئله حضور کشورهای دیگر در میادین مشترک که بی توجهی به مساله تحریمها و پیوستن به معاهده FATF و در نتیجه بحران سرمایه گذار برای ایران است.در حالی که تندروها بارها در مقابل ورود هر نوع شرکت بزرگ نفتی به ایران مقاومت کردند و اقتدارگرایان نیز این فرصتها را تعبیر به خیانت توسط دولتها میکردند، حالا در غیاب امکان برداشت و بهره برداری ایران، کشورهای قطر، عربستان و کویت به بازیگران اصلی در حوزه نفت و گاز در منطقه تبدیل شده اند؛ بازیگرانی که اتفاقا زمین بازی آنان، میادین مشترکی است که نه تنها نام ایران بر آنان وجود دارد، بلکه کشف این میادین نیز حتی در دهه ۴۰ و ۵۰ توسط ایرانیان با مشارکت شرکتهای بزرگ انرژی جهانی انجام شده است.