کد خبر: 16194 | صفحه ۱ | تاریخ: 12 مهر 1402
نماینده افغانستان در سازمان ملل / سیف الرضا شهابی
از بدو تاسیس سازمان ملل متحد بعد از جنگ جهانی دوم، روش این سازمان عریض و طویل بر این اساس قرار داشت: دولتهای مستقر در هر کشور صاحب کرسی آن کشور در سازمان مزبور باشند تا در سایه ارتباط سازمان ملل با آن کشور بسیاری از مشکلات حل شود و همچنین هر دولتی که در هر کشوری حاکمیت دارد در ساختمان سازمان ملل فرصت پیدا کند با سایر کشورها ارتباط داشته باشد و بسیاری از معضلات در روابط بین الملل در فضای گفتوگو و مذاکره برطرف شود.
با گذشت بیش از دو سال از استقرار طالبان در افغانستان که بر اساس توافقی بین واشنگتن با طالبان در دوحه کشور قطر انجام گرفت و طالبان دولت را در افغانستان تحویل گرفتند، هنوز کرسی این کشور در سازمان ملل در اختیار شخصی است که از دوره اشرف غنی، رئیس جمهوری مخلوع و فراری افغانستان نماینده این کشور در سازمان ملل است. در حالی که اشرف غنی بدون هیچ قدرت و نفوذ در افغانستان در خارج از این کشور به سر میبرد، شاید هم هیچ امید یا ادعایی برای بازگشت به قدرت در کابل نداشته باشد.
موضوع نماینده افغانستان در سازمان ملل بیشتر به یک جوک سیاسی در عرصه بین المللی شبیه است به قول ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان: اکنون که حقوق مردم افغانستان به یک شخص گره خورده و کرسی به شخصی داده شده که نه نماینده یک شخص است و نه از یک نظام نمایندگی میکند بنابراین تداوم این وضعیت جفای بزرگی به سازمان ملل است.
وی در ادامه اظهاراتش افزود :سازمان ملل با این کار، شخصیت و تمامی روند کاری خود را زیر سوال میبرد.
طالبان چه صالح برای حکومتداری داشته باشد یا نباشد واقعیتی است که قدرت را در افغانستان در اختیار دارد. هر هفته چهل میلیون دلار پول نقد تحت نام کمکهای بشر دوستانه از جامعه جهانی دریافت میکند. چگونه قابل توجیه است کشوری که هر هفته از کمکهای مالی جامعه جهانی برخوردار است، نمایندهای در سازمان ملل نداشته باشد یا به گفته بلومبرگ: طالبان در سه ماهه نخست سال ۲۰۲۳ بهترین عملکرد را در حفظ پول ملی در تمامی جهان داشته است.
انزوای کابل در سازمان ملل و ندادن کرسی به حکومت حاکم، علاوه بر اینکه معضلات داخل افغانستان در زمینههای حقوق بشری و موارد دیگر را حل نمیکند بلکه بیشتر هم میکند.
متاسقانه سازمان ملل با چنین کارهایی، کارآیی خودش را در صحنه بینالمللی از دست داد. سازمانی که قرار بود نقطه امیدی برای جلوگیری از جنگ و درگیری بین کشورها و حل معضلات داخلی هر کشوری باشد و صلح بر قرار کند، اکنون به نقطهای رسیده که دبیر کل آن در آستانه مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۲۳ در مصاحبه با سیانان به صراحت اعلام کرد: نه قدرتی دارم، نه پولی؛ آنچه ما داریم یک صدا است.
وقتی سازمان ملل که متولی اجرای قانون در روابط بینالملل است، نمیتواند برای انتخاب نماینده یک کشور تصمیم صحیح و منطقی و قاطع بگیرد، چگونه میتوان انتظار داشت اختلاف بین کشورها را برطرف کند و امنیت و صلح را بر جهان حاکم کند؟