کد خبر: 19915 | صفحه ۹ | تولید و تجارت | تاریخ: 13 آذر 1402
تحلیل سه نگرانی بزرگ درباره برنامه هفتم توسعه توسط یک اقتصاددان!
حذفیات مهم تر از متن در برنامه هفتم
گروه اقتصاد - طی دو ساله گذشته و در جریان جدی شدن امر برنامه ریزی توسعه در کشور، بحثهای پرشماری در فرهنگستان علوم درباره این مساله مطرح شد و مشخصه کلیدی این بحثها این بود که از جهات پرشماری ما نیازمند جدی گرفتن اداره نظام ملی بر اساس قواعد علمی برنامه ریزی توسعه هستیم.
فرشاد مومنی طی یک سخنرانی در فرهنگستان علوم درباره کیفیت برنامه هفتم افزود: با کمال تاسف گوشهایی که باید شنوای این بحثها باشند و چشمهایی که باید این واقعیتهایی را که تذکر داده میشد را ببینند از کفایت و بایستگی برخوردار نبودند و مسیر طی شده در امر برنامه ریزی توسعه در کشور در همان کادر رو به انحطاطی که وجود داشت استمرار پیدا کرده است.
نیازمند تقویت حس ملی در کشورمان هستیم
به گزارش جماران، این استاد دانشگاه در ادامه اضافه کرد: ما در این جلسات حتی از نهایت شفقت و مهر درباره این مساله هم صحبت کردیم که چرا کشور ما به شکلهای گوناگون در شرایط کنونی به شدت نیازمند یک برنامه با کیفیت توسعه است. در آنجا به صراحت سخن از این واقعیت به میان آمد که در شرایط کنونی و به اعتبار تهدیدهای درونی و بیرونی که نظام ملی را متوجه خودش کرده است ما نیازمند تقویت حس ملی در کشورمان هستیم و شاید مهمترین کارکرد یک برنامه با کیفیت این است که حس ملی به شدت تضعیف شده از شوکهای نفتی را بازسازی میکند.
سه نگرانی بزرگ درباره برنامه هفتم توسعه!
مومنی با بیان اینکه فرآیند برنامه ریزی مشاهده شده به نام برنامه هفتم توسعه عملا حکایت از این دارد که گویی سه نگرانی بزرگ درباره آن وجود دارد، افزود: گفته میشود دولتهای رانتی به تدوین و اجرای یک برنامه با کیفیت حداقل به سه دلیل بی تمایلند و در ادبیات اقتصاد رانتی این گونه توضیح داده میشود که، چون در مناسبات رانتی اصل بر ظاهر سازی و گزافه گویی است یک برنامه با کیفیت که مبتنی بر یک گزارش عالمانه از واقعیتهای موجود است، مورد تمایل ساختار قدرت قرار ندارد!
ارادهای برای تدوین برنامه با کیفیت مشاهده نمیشود
این استاد تمام دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: نگرانی کلیدی دومی درباره این برنامه است این که در ادبیات اقتصاد سیاسی رانتی در توضیح این که چرا در چارچوب مناسبات رانتی، ارادهای برای برنامه با کیفیت داشتن مشاهده نمیشود، گفته میشود که تصویب یک برنامه با کیفیت بابی برای التزام ساختار قدرت به تخصیص منابع کمیاب انسانی و مادی به امور راهبردی باز میکند و اگر دیدید که نسبت به برنامه با کیفیت طفره میروند این را نشانهای بگیرید که اینها به هیچ وجه آمادگی ملتزم کردن خودشان به این مساله ندارند و دلشان میخواهد که دستشان باز باشد که منابع کمیاب مادی و انسانی به امور دلبخواه ساختار قدرت و در چارچوب مناسبات رانتی اختصاص یابد. او در ادامه گفت: استدلال سومی که در طفره روی از برنامه با کیفیت در مناسبات رانتی برجسته میشود این است که اساس مناسبات رانتی بر عدم تمایل به پاسخگویی استوار است؛ و بنابراین ساختار قدرت از ارائه برنامه با کیفیت طفره میرود، چون نمیخواهد پاسخگو باشد.
مومنی افزود: میپرسند در این سند آیا یک نکته مثبت هم وجود ندارد؟ پاسخ این است که نکتههای مثبت در این سند وجود دارد، ولی چون آن التزامهای نهادمند پدید نمیآید به تجربه دیده ایم که نکتههای مثبت معمولا به حاشیه رانده میشود و آن چیزی که باقی میماند پیشبرد مناسبات و مطامع رانتی است؛ بنابراین در این که در درون دولت و در پیکره بدنه کارشناسی و چه در درون مجلس تلاشهای مشفقانهای در برنامه صورت گرفته که همین سند به غایت کم کیفیت، بهبود یابد؛ من اینها را رد نمیکنم و به سهم خود سپاسگزار آن تلاشها هم هستم، ولی میگویم وقت و زمان و منابع مادی و انسانی ما در این شرایط خطیر ارزشش خیلی بیشتر از اینهاست.
در سند برنامه هفتم توسعه درکی از توسعه ارائه نشده است
او در توضیح بیشتر گفت: بای بسمالله برنامهریزی با کیفیت توسعه، این است که محور درکی که از توسعه ارائه میشود قابلیت ارزیابی بیابد در حالی که در این سند مطلقا هیچ درکی از توسعه ارائه نشده است؛ بنابراین در این برنامه شاقولی وجود ندارد. در هیچ کدام از سندهایی که تا امروز دستگاههای مسئول منتشر کرده اند چنین چیزی وجود ندارد. مشکل آنجاست که برخی متوهم میشوند که گویی، چون سندی را منتشر میکنند پس در جستجوی توسعه هستند. مومنی افزود: ما الان به سمت یک شکاف به غایت خطرناک و شکنندگی آور در این زمینه در حال حرکت هستیم و اگر علاقهمند بودند توصیه میکنم دوستان به خصوص کتاب ژان بودریار (فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی قرن بیستم) به نام صورت بندی مدرنیته و پست مدرنیته را نگاه کنند آنجا نشان میدهد که جامعهای که به تولید فناورانه پشت میکند و مصرف را یله و رها میکند در چارچوب منافع تاجر باشیها و سوداگرها و دلالها و رباخوارها با شرایطی روبرو میشود که من چند تایش را از قول او میگویم اگر در نظام ملی اندیشه استقلال و عدالت خواهی و آزادی واهی وجود دارد، باید به این شکاف فزاینده توجه کنند.
خجالت میکشند اهداف سند چشمانداز را یادآوری کنند!
در سند چشم انداز که در آستانه پایان آن هستیم و عزیزان خجالت میکشند که یادآوری کنند نسبت بین آنچه که وعده داده شده بود با آنچه که تحقق مییابد چیست؟ من میگویم از دریچه وابستگی به دنیای خارج نگاه کنید در سند برنامه چهارم برای تحقق رشد هشت درصدی سقف نیاز نظام ملی ۱۶.۵ میلیارد دلار در نظر گرفته شده بود، اما الان برآوردهایی وجود دارد که میگوید آن ۱۶.۵ میلیارد برای تحقق رشد هشت درصدی امروز به بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار رسیده است. عزیزان نمیخواهند نگاه کنند که روندهای واگرایی در توانمندی حکومت در ایران دچار چه وضعیت اسف باری شده؟
آیا حکومتگران ما توجه دارند آنها که باید بر فراز قوای مجریه و مقننه به روندها نگاه کنند آیا توجه دارند که در این سند وقتی که یک کلمه راجع به فقر با همه شکنندگی آوریهایی که دارد حرف نزده و چاره اندیشی نشده است درباره فساد کمر شکن در این اقتصاد یک کلمه حرف نزده است وابستگیهای ذلت آور نیاورده شده و دهها مساله دیگر. لابد عزیزان فرض کرده اند که با وجود این شرایط اولیه در قاعده گذاریهایی که میکنند میتوانند گامی به جلو بردارند.
چرا سه دهه روند شوک درمانی را متوقف نمیکنید؟
مومنی گفت: الان سه دهه است راه نجات ایران را از کانال شوک درمانی جستجو کرده اید من میخواهم بگویم نمیخواهید این روند را متوقف کنید؟ ازخودتان بپرسید چه دستهایی در کار است که دوباره زمزمههای عناصری از گروههای ذینفع در ساختار قدرت بلند شده که خواستار شوک به قیمت حاملهای انرژی هستند؟ متوجه نشدید که در این شوک درمانیها مردم و حکومت و تولید کنندهها توان شان سقوط کرده و مافیاها و مفتخورها و رباخوارها تقویت شده اند باز میخواهید این را تداوم ببخشید؟او افزود: میتوان یک فهرست ۵۰ گانه از روندهایی که باید متوقف شوند تهیه کرد از مهمترین روندها شوک درمانی است. میخواهم بگویم در اثر شوک درمانی، شاهد حاکمیت زدایی از بازار پول و سرمایه و بازار ارز و بازار کار بوده ایم و شرم آور نیست برای ما که شعارمان کرامت انسانی است که برخی گزارشهای رسمی بین المللی اندازه بخش غیررسمی ما را در بازار کار در حدود ۹۰ درصد گزارش کرده اند؟ یعنی ما از نظر مناسباتی در بازار کار به دوران پیشا سرمایه داری وحشی برگشته ایم
تلاش برای تخلیه ذخایر ارزی
با بسترسازیهای مافیاها، جهشهای بزرگ در نرخ ارز ایجاد میکنند و بعد ذخایر استراتژیک بین نسلی ارزی کشور را تحت عنوان تلاش برای کنترل نرخ ارز در بازار سیاه میریزند. گزارشهای بانک مرکزی میگوید فقط در ربع قرن گذشته نزدیک به ۳۷۰ میلیارد دلار از ذخایر ارزش کشور را این طور دود کرده اند! من میگویم چقدر خدا رحم کرده که میخواستید نرخ ارز را کنترل کنید! استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در پایان تاکید کرد: واقعا اگر به سرمایههای انسانی موجود کشور اعتنای بایستهای شود من صمیمانه و مشفقانه و با اطمینان عرض میکنم که هنوز امکان برون رفت از دورهای باطل توسعه نیافتگی در ایران فراهم است و امیدوارم آنهایی که باید بشنوند قبل از مرگ سهراب این ندا را بشنوند.