سرمقاله

تکثر، محیط زیست و آینده ایرانی ‪/‬ میثم‌قهوه چیان

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • بهترین نکات برای خرید لنت ترمز پژو 206 تیپ 2 از فروشگاه لنتام با کیفیت فوق‌العاده
  • فیبرنوری ایرانسل به ۱۲۰مین شهر رسید
  • فیبرنوری ایرانسل به ۱۲۰مین شهر رسید
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 23809  |  صفحه ۳ | جامعه  |  تاریخ: 24 بهمن 1402
    ولنتاین در بازار ایران چه خبر است؟
    عشق‌فروشی در دنیای خرس‌ و شکلات‌!
    حالا دیگر چند سالی می‌شود که از نیمه بهمن‌ماه آمادگی برای «ولنتاین» به یکی از دغدغه‌های جدی برخی از جوانان تبدیل شده است؛ مناسبتی به بهانه یادآوری «عشق» که به نظر می‌رسد در روند ایرانیزه شدن، دستخوش تغییراتی شده است که نه شباهتی به نوع اجرای آن در سایر کشورها داشته و نه تناسبی با فرهنگ خودمان دارد؛ ترکیبی از خرس، شکلات، گل رز سرخ و ... برای اثبات دوست داشتن!
    به گزارش ایسنا، زمانی که امپراتور روم عواطف و احساسات عاشقانه را مانع بزرگی برای داشتن سپاهیانی قوی و متمرکز می‌دید و دستور ممنوعیت ازدواج جوانان را صادر می‌کرد تا آنها بدون هر تعلق خاطری در خدمت سپاه و امپراتوری باشند و از پسِ این دستور، ماجرایی عاشقانه شکل گرفت، شاید خودش هم هیچ‌گاه فکر نمی‌کرد پس از چند قرن، این مناسبت به تنهایی به متر و معیاری برای عشق تبدیل شود‍!
    اما ماجرا چه بود؟ پس از این دستور امپراتور برای سرکوب عشق بود که کشیشی کاتولیک به نام «سنت والنتین» برخلاف دستور حکومتی، دختران و پسران جوانِ عاشق را مخفیانه به عقد هم درمی‌آورد و به همین جرم هم محکوم به خیانت و در ۱۴ فوریه سال ۲۶۹ میلادی اعدام شد. سال‌ها بعد یکی از اسقف‌های کلیسای روم، این روز را به عنوان روز بزرگداشت «سنت والنتین» اعلام کرد که به روزی برای ابراز عشق تبدیل شد و به تدریج این روز با نام «روز عشق» جای خود را در کشورهای اروپایی و آمریکایی باز کرد و در نهایت به کشورهای شرقی هم رسید؛ چنانچه طی دو دهه اخیر علی‌رغم نیت اولیه آن، که تنها بهانه‌ای برای یادآوری مجدد «عشق» بین عاشق و معشوق حتی با دادن شاخه‌ای گل است، شاهد پیشرفت چشمگیری در نحوه برگزاری این مراسم در کشور خودمان هستیم.
    هنوز دو هفته به ولنتاین مانده بود که فضای اینستاگرام حال و هوای این مناسبت را به خود گرفت، از صفحاتی که تبلیغ فروش بسته‌های ویژه عشق می‌کنند تا رستوران‌ها و کافه‌هایی که تخفیف خوبی برای برگزاری سورپرایز ولنتاینی در نظر گرفته‌اند و حتی بلاگرها و اینفلوئنسرهایی که عکاسی با تِم این مناسبت را انجام داده‌اند و تنها کافی است که شما هم در رابطه‌ای عاشقانه باشید و همه این‌ها را ببینید تا حس کنید در این گیرودار از همه چیز عقب مانده‌اید و کاری برای عشق‌تان نکرده‌اید.
    سعادتِ عشق با قیمتی مقرون به صرفه
    از طریق همین موج شکل گرفته، نگارنده هم متوجه می‌شود که یکی از قدیمی‌ترین نقاط پایتخت، در قلب تاریخی تهران، تبدیل به بورس فروش لوازم ولنتاین شده است؛ پله نوروزخان، سرای سعادت. جایی که باید در میان شکلات‌ها، اسمارتیزها، عروسک‌های خرس و قلب‌های پولیشی قرمز، به دنبال سعادتِ عشق با قیمتی مقرون به صرفه بگردیم!
    دقیقا یک هفته مانده به روز ولنتاین که قرار می‌شود، گزارشی میدانی از مغازه‌های عشق‌فروشی بنویسم. تصمیم گرفته‌ام تا این بار از مسیر متفاوتی به بازار بزرگ تهران بروم؛ راه را دور می‌کنم تا از خیابان پامنار به سمت بازار بروم که از شلوغی‌های چهارراه گلوبندک فرار کنم؛ هرچند مسیری که انتخاب کرده‌ام، اندکی خلوت‌تر است اما وقتی به «پله نوروزخان» می‌رسم تا راه کج کنم و وارد بازار شوم، با موجی از شلوغی به یکباره به داخل بازار هدایت می‌شوم. اولین مغازه‌ها پلاستیک‌فروشی‌ها هستند، اما هر چه جلوتر می‌روم فضا متفاوت می‌شود و رنگ قرمز بیشتر خودنمایی می‌کند و لحن کسانی هم که با صدای بلند و حتی دادزدن تلاش می‌کنند، مشتریان را به داخل مغازه‌ها بکشانند متفاوت می‌شود! از «بدو بیا اینور بازار، کپسول عشق اُوردیم دونه‌ای ۳۰ تومان» تا «فداش بشمِ منه، قربونش بشمِ منه» را فریاد می‌زنند تا یا توجه مشتریان به قیمت پایین کپسول عشق جلب شود و یا با لبخندی از سرِ قربان صدقه‌ای که یک روز سرد زمستانی غریبه‌ای نثارشان کرده است برای خرید محصول، دست و دلشان بلرزد که به نظر می‌رسد تبلیغ دوم کارسازتر است تا جایی که من هم مجاب می‌شوم پرس‌وجو برای گزارشم را از همین جا شروع کنم.
    سوال بی‌جا مانع کسب است!
    می‌خواهم وارد مغازه شوم، اما حجم جمعیت مانع می‌شود؛ پس باید با صدای بلند از فروشندگانی که به نظر می‌رسد وقت سر خاراندان ندارند، بخواهم سوالاتم را جواب دهند؛ از پسربچه‌ای حدودا ۱۲ ساله قیمت یک عروسک را می‌پرسم که می‌گوید: «آبجی تکی می‌خوای یا عمده؟» می‌پرسم تفاوت قیمت‌اش چقدر است؟ که می‌گوید: « تک میُفته دونه‌ای ۹۰ تومَن، تعداد بخوای می‌دم دونه‌ای ۸۰ تومَن». از وضعیت کسب و کار که می‌پرسم به داخل مغازه اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «آبجی نگاه نکن شلوغه، کاسبی خوب نیست. مردم میان سوال می‌کنن مثل خود شما، اما خرید نمی‌کنند و مانع کسب ما هم می‌شن»
    همراه با جمعیت به مسیر ادامه می‌دهم و این‌بار وارد پاساژی می‌شوم که عمده مغازه‌هایش حتی تا بیرون از مغازه، وسایل ولنتاین از جعبه‌های فلزی قرمز رنگ برای گذاشتن شاخه گل گرفته تا شکلات‌ها و شمع‌های مختلف را چیده‌اند. اینجا خبری از شلوغی راسته اصلی بازار نیست و به نظر می‌رسد مشتریان هم هدفمند هستند و از قبل می‌دانند باید به کدام مغازه بروند.
    عروسک؛ جزء جدایی ناپذیر هدیه ولنتاین
    اولین چیزی که در این بخش توجهم را جلب می‌کند، بسته‌بندی‌های آماده هدیه ولنتاین است. بسته‌هایی کاغذی و یا چوبی که با عنوان «پَک ولنتاین» می‌شناسند و محتوای آنها تقریبا مشابه هستند. یکی از مغازه‌داران که تعللم را می‌بیند، خودش سر صحبت را باز می‌کند؛ «خانم! ما بسته آماده نمی‌فروشیم اما اگه چشِتونو گرفته برم قیمتشو در بیارم ببینم چِقَد می‌شه.» موافقتم را که اعلام می‌کنم، می‌رود داخل مغازه تا قیمت را محاسبه کند و من هم فرصتی برای عکاسی پیدا می‌کنم. تقریبا ۵ دقیقه بعد با یک پَکِ کاغذی که یک عروسک خرگوش، چهار مدل شکلات و چند بسته تکی پاستیل درون‌اش قرار دارد، بیرون می‌آید و می‌گوید: «این برای شما در میاد ۶۰۰ هزار تومن؛ فقط خود عروسکش ۲۰۰ هزار تومَن شده.» این‌بار قیمت یک پَک ولنتاین چوبی را می‌پرسم؛ بسته‌ای که به جای عروسک، یک بطری شربت و خرسی شیشه‌ای پر از اسمارتیز دارد که می‌گوید: «این که نمونه‌اس اما اگه شما بخوای می‌شه ۸۰۰ تومَن.»
    مغازه‌دار بعدی در حال راهنمایی یک مشتری است که به دنبال عروسک «سالیوان» شخصیت اصلی کارتون «کارخانه هیولاها» برای هدیه ولنتاین می‌گردد. بعد از تمام شدن صحبت‌هایش از او درباره وضعیت کسب و کار امسالِ ولنتاین می‌پرسم و می‌گوید: «الان ۶ ساله که اینجا مشغولم و به نظرم با اینکه قیمتا خیلی فرقی نکردن اما مردم هر سال کمتر برای خرید ولنتاین میان؛ حالا شایدَم کار و کاسبی پیجای فروش آنلاین رونق گرفته که خود مردم کمتر میان بازار؛ چون ما خودمون هم پَکایی که می‌بندیمو تو اینستاگرام برای فروش گذاشتیم. امسال که تا امروز خیلی خبری از مشتری نبود؛ برای همین دیگه تصمیم گرفتیم این روزای آخر که مونده به ولنتاینو بریم سرِ بازار بساط کنیم، اونجوری به چشم می‌یایم و فروش بهتر می‌شه.»
    از او درباره قیمت پک‌هایی که خودش آماده می‌کند، می‌پرسم و می‌گوید: «بستگی داره داخل پک چه وسایلی بذاریم؛ اگه عروسک داشته باشه گرون‌تر می‌شه، همین الان پک با عروسک سالیوان، بطری شربت و شکلات درمیاد یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومَن که خود عروسک ۷۵۰ هزار تومَن می‌شه. پک با خرس معمولی و بطری شربتم داریم که اونم تقریبا ۸۰۰ هزارتومَن می‌شه.»
    خرس هرچه بزرگ‌تر؛ عشق بیشتر!
    با اینکه پاساژها از راسته اصلی بازار خلوت‌تر هستند اما وسایلی که می‌فروشند کیفیت بهتر و قیمت بیشتری دارند. یکی از هدایای محبوب ولنتاین در تمام این سال‌ها عروسک‌های خرس بوده‌اند؛ عروسک‌هایی که انگار هرچه بزرگ‌تر باشند، اثبات عشق هم راحت‌تر می‌شود‍! مسیرم را به سمت «پاساژ موثقی»، جایی که بورس فروش انواع خرس‌های عروسکی است، ادامه می‌دهم. اینجا نسبتا شلوغ‌تر از بقیه پاساژها است. خرس‌هایی از اندازه انگشت یک دست تا به اندازه یک انسان با قامت متوسط به چشم می‌خورد. باز هم به سراغ فروشنده‌ای می‌روم تا از قیمت‌ها و شرایط فروش از او بپرسم؛ پسر جوانی که او هم از کار و کاسبی امسالِ ولنتاین راضی نیست و می‌گوید: «اوج فروش ما هر سال همین بهمن بود، اما امسال هنوز از تک‌فروشی خبری نیست. نشستیم دعا می‌کنیم که دو _ سه روز مونده به ولنتاین، مردم بیان خرید کنن.» او هم که چند سالی است که در این مغازه کار می‌کند، ادامه می‌دهد: «نوع خرید کردن هر سال عوض می‌شه، پارسال بیشتر دخترا میومدن خرید، اما سال قبلش بیشتر مشتریامون پسرا بودن؛ امسال هم که هنوز خبر خاصی نیست.»
    اینجا خرس‌هایی از ۷۵ هزار تومان تا حدود ۳ میلیون تومان پیدا می‌شود؛ بستگی دارد بودجه شما اجازه دهد که چقدر بخواهید برای دوست داشتنتان به این شیوه هزینه کنید، اما اگر قرار باشد خرسی به اندازه قدِ معشوق بخرید، مغازه‌دار به شما توصیه می‌کند خرس را از درب انبار تحویل بگیرید تا در مسیر خارج شدن از میان شلوغی‌های بازار، اذیت نشوید؛ خرس‌هایی که نهایتا یا به فاصله چند روز از سایت خرید و فروش کالاهای دستِ دوم سر در می‌آورند و یا بعد از چند سال به دلیل ابعاد بزرگشان باید کنج انباری جا خوش کنند.
    عشقِ اقتصادی در بساطِ دست‌فروشان
    در این بین به نظر می‌رسد کاسبی دستفروشان بهتر است؛ مغازه‌دار دیگری که جلوی مغازه خود چند جعبه بزرگِ پر از خرس‌هایی به اندازه کف دست چیده می‌گوید: «خیلی‌ها نه وقت دارن بیان تو خودِ بازار و نه اصلا می‌خوان هزینه زیادی بکنن، دست فروشا هم میان از ما این خرس ارزون‌تر کوچیکا رو به تعداد بالا می‌خرن، می‌برن بیرون می‌فروشن، هم سودش خوبه، هم مشتری راضی‌تره که پول کمتری داده.»
    البته هرچند که مغازه دارانِ بازار بزرگ تهران که معمولا قیمت‌های محصولاتشان نسبت به مغازه‌های سطح شهر کمتر است، از فروش امسال ولنتاین رضایت زیادی ندارند، اما آنچه که طی چند ساعت بازارگردی مشاهده می‌شود، حضور تعداد قابل توجهی از زنان برای خرید خرس، شکلات و پاستیل برای این مناسبت است.
    در نهایت بعد از چند ساعت حضور در دنیای خرس‌ها و شکلات‌ها، اطلاعات لازم برای نوشتن گزارش به دست آمده و کم کم باید با یک سوال بزرگ بازار را ترک کنم؛ دوست داشتن بدون عروسک و شکلات شدنی نیست؟