کد خبر: 29523 | صفحه ۸ | بازار و سرمایه | تاریخ: 22 خرداد 1403
در شرایط فعلی تداوم محدودیت دامنه نوسان بورس بهتر است
وعدههای انتخاباتی هم دردی را دوا نکرد
گروه اقتصاد - چرا دستور بانک مرکزی برای کاهش نرخ بهره توسط بانکها کمکی به بازار سرمایه نکرد؟ یک کارشناس بازار سرمایه در این باره معتقد است که معمولا این قبیل سیاستها با دستور کنترل نمیشود. عرضه و تقاضا این را ایجاب میکند. وقتی با سیاستهای انقباضی مواجه باشید ناخودآگاه نرخ بهره بالاتر میرود. از همین رو سیاستهای دستوری در چنین زمانی واقعا فایده ندارد.
شروع منفی بازار سرمایه در این هفته در حالی رقم خورد که هفته قبل از تعطیلات، بازار با هجوم اخبار مثبت مواجه شده بود و انتظار میرفت به روند عادی خود بازگردد. ظاهرا اخباری چون کاهش فواصل تجدید ارزیابی شرکتهای خودرویی، دادن اولتیماتوم بانک مرکزی به بانکها برای کاهش نرخ بهره و کاهشی شدن نرخ تنزیل اوراق اخزا صرفا در حد خبر باقی ماندند. در کنار همه اینها شاید هفته ناقص قبلی مزید بر علت شد و در روز شنبه شاخص کل بورس با وجود ادامه محدودیت دامنه نوسان به مثبت و منفی دو درصد، ۱۸ هزار واحد فروریخت. اگرچه از شدت این ریزش در روز یکشنبه کاسته شد، اما به گفته «احسان خاتونی» تحلیلگر بورس، بازار در فاز انتظار برای انتخابات ریاست جمهوری است و تا آن زمان بهتر است که محدودیت دامنه نوسان همچنان ادامهدار باشد.
در پایان معاملات روز یکشنبه شاخص کل بورس با کاهش ۲ هزار و ۹۲۴ واحدی به سطح ۲ میلیون و ۶۱ هزار و ۴۶۵ واحد رسید. شاخص هموزن نیز سه هزار و ۳۲۹ واحد ریزش کرد و در سطح ۶۷۲ هزار و ۳۳۰ واحدی ایستاد.
محدودیت دامنه نوسان ضربهگیر کوتاه مدت بازار سرمایه است
در بحبوحه ریزشهای ادامهدار بازار محدودیت دامنه نوسان به مثبت و منفی ۲ درصد که پس از درگذشت رئیس جمهور اعمال شد به محل اختلاف فعالان بازار بدل شده و شماری آن را آسیب زا میدانند. احسان خاتونی، تحلیلگر بازار سرمایه در این باره به اقتصاد ۲۴ میگوید: بحث دامنه نوسان از قدیم یکسری موافق داشته و یکسری هم مخالف. مخالفان معتقدند خریداران عقبنشینی کند و بازار فرسایشی و نقدینگی قفل شود، اما به طور کلی دامنه نوسان نه خیلی بالا و نه خیلی پایین برای بورس تهران مناسبتر است. در حال حاضر هم محدودیت دامنه نوسان مثبت و منفی دو درصد شاید تنها ابزار کارآمدی است که در شرایط فعلی از ریزشهای سنگین جلوگیری میکند. در غیر این صورت تجربه ثابت کرده که با رنجهای منفی میفروشند و با نازلترین قیمت از بازار خارج میشود.
به گفته وی فرض کنید اگر شرایط دامنه نوسان مثل سابق هم باشد، باز هم شرایط رکودی ادامه خواهد داشت، یعنی در عمل ما تغییر چندانی در بازار نمیبینیم چه این فاکتور کم و چه زیاد باشد. از همین رو به نظر میرسد اگرچه میتواند آسیب زا باشد، اما با توجه به ریسکهای اقتصادی که ایران دارد کار درستی باشد و به عنوان یک ضربه گیر کوتاه مدت عمل کند. تا وقتی که ریسکهایی، چون نرخ سود بالا فعال باشد باز کردن دامنه نوسان تغییری در تقاضا ایجاد نمیکند.
آن طور که این کارشناس میگوید در این روزها البته انتخابات ریاست جمهوری داریم و ابهاماتی در این زمینه مطرح است. اینکه وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی چه کسی باشد و سیاستها به چه سمت برود و... نوسانات در این مدت خیلی میتواند بالا برود و باز هم مجبور شوند بازار را تعطیل یا دامنه نوسان را کم کنند. به نظرم بهتر است این محدودیتها بماند تا تکلیف انتخابات مشخص شود.
با دستور نمیتوان نرخ اخزا را کاهش داد
چرا دستور بانک مرکزی برای کاهش نرخ بهره توسط بانکها کمکی به بازار سرمایه نکرد؟ خاتونی در این باره معتقد است که معمولا این قبیل سیاستها با دستور کنترل نمیشود. عرضه و تقاضا این را ایجاب میکند. وقتی با سیاستهای انقباضی مواجه باشید ناخودآگاه نرخ بهره بالاتر میرود. از همین رو سیاستهای دستوری در چنین زمانی واقعا فایده ندارد.
او توضیح میدهد: مثلا پیمانکاران را منع و بگوییم اخزا را نفروشند؟ اگر منع شود پیمانکار به بازار غیررسمی میرود. الان دارد در فرابورس میفروشد و شفاف است، اما رفتن آن به بازار غیررسمی بدتر است، مثل اتفاقی که در دوره آقای روحانی هم داشتیم؛ در آن زمان ما اخزای ۴۵ درصد داشتیم.
چندی پیش علی لاریجانی نامزد ردصلاحیت شده انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری در اولین ویدیوی تبلیغاتی خود به مشکلات بورس پرداخت و درباره عدم مداخله دولت در بورس گفت. وعدههایی که چندان ناآشنا نیستند و قبلا هم بارها به گوش خوردهاند. احساس خاتونی نیز بر این باور است که نمیتوان گفت رئیس جمهور اثرگذار نیست، اما خیلی هم دستش برای تغییرات ساختاری باز نیست.
او در این باره میگوید: اقتصاد ایران سالهاست که با بیماری هلندی دست و پنجه نرم میکند و جا به جایی یک شخص و وعدههای او کمکی به وضعیت نمیکند. از آن وعدهها همیشه بوده است. اما بعد از آن کسری بودجه و موضوعی مثل کنترل تورم را داریم که مانع از تحقق وعدهها میشود. هر رئیس جمهوری برای کنترل تورم سیاستهای انقباضی را اجرا میکند و رکود شدید حاکم و نرخ سود بالا میرود. بعد از اینکه اثرگذار نمیشود سیاستها برعکس و تورم شدید میشود. در سمت دیگر انتخابات آمریکا هم اثرگذار است و دلار بالا میرود و دوباره تورم رشد میکند. این چرخه باطل همینطور تکرار میشود.
به باور وی راه حل همه اینها رفع تحریمها و ارتباط با خارج و افزایش سرمایه گذاری و رشد اقتصادی و دیگر مباحث اقتصاد کلان است که در بلند مدت میتواند شرایط کشور را بهبود ببخشد. البته ما خود تحریمی هم داشتیم. مثل افزایش هزینههای انرژی برای شرکتها و قوانین مالیاتی در بودجه ... مسائلی که میتواند انتخاب یک فرد برای رئیس جمهوری و تیم اقتصادیش برای کوتاه مدت اثرگذار باشد. یعنی حداقل از جانب سیاستهای خود دولت شرکتها اسیب نبینند. به خاطر همین عوامل است که بازار در فاز انتظار فرورفته است.
شاخص کل حمایت ۲ میلیونی را از دست میدهد؟
پرسشی که احسان خاتونی درباره آن به اقتصاد ۲۴ میگوید: در مورد شاخص کل باید گفت تمام قیمتها اگر صفر هم بشود شاخص کل باز روی هر رقمی هست میماند. برای همین شاخص کل معیار خوبی برای سنجش عملکرد و رفتار بازار نیست. چرا که ما خیلی وقتها میبینیم شاخص مثبت میخورد در حالی که در سهمها صف فروش است و برعکس. چون تاثیر چند سهم بزرگ و... باعث میشود که شاخص اصلا چیز اشتباهی باشد. با وجود این موضوع، اما پیش بینی من این است که بعید میدانم حمایت ۲ میلیون را از دست بدهد. هر چند عدهای مطرح میکنند که این شاخص تا ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار هم ممکن است پایین بیاید. ولی به نظرم بازار دارد تمام اتفاقهای بد را پیشخور میکند و از سویی برخی قیمتها بهبود داشته و امید داریم که به این سطح نرسد. امروز هم دیدیم که کمی مثبت شد. همه اینها با این پیشفرض است که اتفاق غیرمنتظره و خاصی نیفتد.