کد خبر: 29643 | صفحه ۱ | تاریخ: 24 خرداد 1403
اصلاحاتی که ایران لازم دارد
آیا مسعود پزشکیان ماهاتیر محمد ایران خواهد شد؟
آیا در پی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ ماهاتیر محمد دیگری در ایران ظهور خواهد کرد؟! آنچه ماهاتیر محمد با مالزی کرد، میتوان از مسعود پزشکیان انتظار داشت؟
شباهتها در اندیشه و نحوه عملکرد یکی از کاندیدهای ریاست جمهوری این دوره با ماهاتیر محمد این سوال را در اذهان برانگیخته است که آیا ماهاتیر محمد دیگری در ایران ظهور پیدا خواهد کرد و ایران را همچون مالزی دستخوش تحول بزرگ اقتصادی اجتماعی خواهد نمود؟ آیا در پی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ آنچه ماهاتیر محمد با مالزی کرد، میتوان از مسعود پزشکیان انتظار داشت؟
آشنایی با ماهاتیر محمد
ماهاتیر محمد یکی از ۹ فرزند یک مهاجر دو رگه هندی - مالزیایی و یک مادر مالایایی است. او بعدها پزشک شد و به مدت ۵ سال در زادگاه خود به مداوای بیماران پرداخت.
همسرش همکلاسی دانشگاه پزشکی وی بود. وی ۳ پسر دارد که در تجارت و سیاست در مالزی فعالیت دارند و یکی از دو دخترش، نویسنده و فعال در زمینه بیماری ایدز است.
ماهاتیر از ۱۹ سالگی وارد فعالیتهای سیاسی و در ۲۰ سالگی وارد حزب آمنو شد. در سال ۱۹۶۳ نماینده مالزی در سازمان ملل متحد شد. در سال ۱۹۶۴ به نمایندگی پارلمان انتخاب شد. یک سال بعد به عضویت کادر مرکزی حزب آمنو درآمد، در اواخر دهۀ ۱۹۶۰ کتابی را با عنوان معضل مالیی منتشر کرد که ضمن انتقاد از ستم استعمارگران، به انتقاد از بی توجهی اهالی مالی به سرنوشت خویش پرداخت. کتاب او توقیف شد، هرچند که بر احساسات ملی گرایی و قوم گرایی جوانان حزب آمنو تأثیر گذاشت. عبدالرحمن، نخست وزیر وقت بر ماهاتیر تاخت که مردم بومی را مورد غفلت همسو با تندروها قرار داده است. به همین علت از حزب اخراج شد، اما شهرت بیشتری کسب کرد.
در سال ۱۹۸۱ به پست نخست وزیری مالزی رسید و توانست عقاید و باورهایش (آنچه در سر داشت) را به مرحله اجرا بگذارد و تا سال ۲۰۰۳ در این سمت باقی ماند.
وی در یک سخنرانی گفت: ما به جای استراتژی جایگزینی واردات، استراتژی توسعه صادرات را پی گرفتیم و اجازه دادیم خارجیها با تکنولوژی خود، کشور ما را صنعتی کنند. در حالی که اگر خودمان میخواستیم هر یک از این تکنولوژیها را بسازیم، ۳۰ تا ۴۰ سال طول میکشید.
یکى از پروژههاى مورد علاقه او «پروژه استیل» بود که در حقیقت تلاش او براى الگو گرفتن از ژاپن و کره شمالى است. حاصل آن کارخانه ماشین سازى پروتون و خدمات تلویزیون ماهوارهاى «آسترو» بود.
ماهاتیر محمد را به علت نقشش در مدرنسازی سریع مالزی و رشد رفاه در این کشور تحسین میکنند. دولت مالزی مدعی است که فقر در زمان ماهاتیر از ۵۰ درصد به ۴ درصد کاهش یافتهاست؛ وی همچنین توانست تولید ناخالص ملی را از ۲۴ هزار دلار در سال ۱۹۸۱ به ۲۰۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۳ برساند.
سه گام ماهاتیر محمد در صنعتی کردن مالزی
در گام نخست نقشه آینده مالزی را ترسیم کرد و اولویت ها، اهداف و نتایجی را که این کشور باید در طی ده و سپس بیست سال بعد و در نهایت تا سال ۲۰۲۰ به آنها دست یابد، مشخص کرد. در دومین گام تصمیم گرفت آموزش همگانی و پژوهش علمی را در رأس برنامهها قرار دهد، به نحوی که بیشترین میزان بودجه و اعتبار را برای آموزش همگانی و کسب مهارتهای فنی، ریشه کنی بی سوادی و از همه مهمتر تحقیقات علمی اختصاص داد. ماهاتیر در همان سالها هزاران نفر از دانشجویان را با پرداخت بورسیه به بهترین دانشگاههای جهان اعزام کرد.
در سومین گام راهبرد و برنامههای خود را به صورت شفاف و صادقانه با مردم کشورش در میان گذاشت؛ آنان را با نظام مالیاتی جدید که مسیر کشور را به سوی انقلاب اقتصادی هموار میکرد آشنا ساخت و از همه مهم تر، از مردم یاری طلبید. مردم نیز، چون او را صادق دیدند، باورش کردند و همراه و رهرو او شدند؛ بنابراین در اولین سال اقدام به کاشت یک میلیون اصله درخت روغنی کردند که همین امر طی تنها دو سال مالزی را به عنوان بزرگترین و اولین کشور تولیدکننده و صادرکننده روغن درختی به دنیا معرفی کرد.
آشنایی با دکتر مسعود پزشکیان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری
مسعود پزشکیان، پزشک، سیاستمدار متولد ۷ مهر ۱۳۳۳، مهاباد، آذربایجان غربی، کاندید جبهه اصلاحات
او با همسر خود که هم رشته و هم دوره بودند طی دوران انقلاب فرهنگی آشنا میشود. حاصل این ازدواج 3 پسر و 1 دختر بود.
یکی از فرزندانش مدرک PHD فیزیک از دانشگاه شریف را دارد و عضو هیائت علمی دانشگاه است و فرزند دیگر او دوره PHD برق را میگذراند. دختر وی دارای مدرک فوق لیسانس شیمی است و در همین زمینه مشغول به کار است. پس از مرگ زود هنگام همسرش دخترش پدر را تنها نگذاشته و پس از ازدواج همچنان در کنار پدر زندگی میکند.
پزشکیان پس از دریافت دیپلم کشاورزی در سال ۱۳۵۲ برای انجام سربازی تحت عنوان سپاه ترویج آبادانی به شهر مرزی زابل، از توابع سیستان و بلوچستان رفت. ارتباط او با جوانان و نوجوانان آنان را مجذوب خود ساخته. او به دلیل فعالیتهای فرهنگی و اموزشهای قرآنی در دوران سربازی مورد توبیخ قرار گرفت. تجربیات و وقایع دوران سربازی تاثیر بسزایی در مسیر زندگی او داشت. پس از اتمام دوره سربازی تصمیم گرفت پزشک شود. او پس از گرفتن دیپلم طبیعی وارد دانشگاه علوم پزشکی تبریز شد و سپس در دانشگاه علوم پزشکی ایران فوق تخصص جراحی قلب خود را گرفت.
وی ریاست بیمارستان قلب شهید مدنی و سپس ریاست دانشکده علوم پزشکی تبریز را بعهده داشت.
وی در دوران جنگ ایران و عراق مسئول اعزام اکیپهای پزشکی به جبههها بود و همزمان به صورت رزمنده و پزشک فعالیت میکرد.
او در دورههای هشتم و نهم و دهم و یازدهم نمایندهٔ نمایندهی مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس شورای اسلامی بوده و در دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی بودند.
همچنین در دولت هشتم (دولت اصلاحات) وزیر بهداشت بود.
نگاهی به اندیشهها و سخنان مسعود پزشکیان:
*برای مبارزه با فساد و تبعیض باید FATF داخلی اجرا کنیم. اصلاحات باید بر اساس اصول باشد.
*شفافیتهای مالی راهکار مبارزه با فساد است.
*این ماییم که میتوانیم برای این مملکت کاری بکنیم، نه یک فرد. کار را ما میکنیم.
*شکاف درآمد در هیچ جای دنیا مثل ایران نیست.
*ساختار آموزش و پرورش باید تغییر پیدا کند.
*برای درمان جراحت حضرت علی از غیر مسلمان استفاده کرد. طب، اسلامی و غیر اسلامی ندارد.
*روند تفرقه و اختلافات و تنش داخلی و تنش با همسایگان را حل کنیم. با تنش نمیتوان به توسعه رسید.
*باید از همه ظرفیت ایرانیان داخل و خارج کشور استفاده کرد.
*آزموده را آزمودن خطاست. باور غلطی است که فکر کنیم با افرادی که سالها مسئولیت داشته و مسبب مشکلات بوده اند میتوانیم مشکلات را حل کنیم
*ترکها، کردها و سایر اقوام ایران طبق اصل ۱۵ قانون اساسی باید بتوانند در مدارس به زبان خودشان بنویسند، حرف بزنند و یاد بگیرند. البته باید توجه کنیم که زبان رسمی کشور یک زبان و فارسی است.
*سوبسید حق جامعه ضعیف است، به ذوب آهن و پتروشیمی و ... گاز و نفت و انرژی ارزان میدهیم و آنها وقتی محصول خود را میخواهند به مردم عادی بفروشند به قیمت بازار جهانی میفروشند، اگر قرار است به قیمت بازار جهانی بفروشند انرژی هم باید با همان قیمت بخرند. دولت باید این امور را درست کند.
*در زمان وزارت من کارمندان تحصن کردند، جلوی حراست را گرفتم و گفتم حق با آنهاست، حرفشان را باید به چه کسی بگویند، ما الان حقشان را ندادیم دستگیرشان هم بکنیم؟! باید صادقانه حرف بزنیم. اگر جماعتی تحصن میکنند باید حرفشان را بشنویم. باید صداقت، عدالت و انصاف داشته باشیم.