سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
واقعیت آن است که بسیاری از تحلیلهایی که گاهی نسبت به روانشانسی افکار عمومی شنیده یا خوانده میشود با آنچه در واقعیت مردم وجود دارد متفاوت است. گاهی حتی تلقی و تصور مردم از مردم هم با خطا روبرو میشود چرا که اساساً مردم در یک سری پارمترهای ثابت و محدود تعریف نمیشوند. تکثر افکار و پیچیدگیهای موجود در رفتار اجتماعی و فردی اجل بر آن چیزی است که گاهی تصور میشود.
این روزها نیز که نامزدهای ریاست جمهوری مشغول ارائه دیدگاههای خود ( و البته نه برنامه های دقیق) هستند هرکدام از منظر خود با مردم مواجه شده و نوع ادبیات گفتاری خود و محتوای آن را انتخاب میکنند. هرچند هر کدام یک دسته از مردم را به عنوان هدف و مخاطب انتخاب کرده و برای آن برنامه ریزی و سخنرانی تنظیم میکنند، اما تجربه نشان داده است که گاهی همان مخاطبان هدف نیز متفاوت از تحلیل های آقای نامزد انتخابات فکر میکنند. برای تشریح این مطلب به دو دهه پیش رجوع کنیم. زمانی که در دهه 70 مفاهیمی مانند جامعه مدنی و توسعه سیاسی توسط رئیس دولت اصلاحات مطرح شد حتی اطرافیان او این حرف ها را برای مردم کوچه بازار ثقیل می دانستند اما دیدیم که مورد توجه و اقبال عمومی قرار گرفت با این تصور که آن زمان اینترنت و شبکه های اجتماعی هم تا این اندازه فراگیر نشده بود.
اما نکته در این بود که اگر حتی برخی به دقت متوجه مفهوم جامعه مدنی و... نشوند ( که البته برخی خواص هم شاید نشوند) اما حتما متوجه آنچه که در پس تحقق این مفاهیم رخ خواهد داد؛ خواهند شد و به طور طبیعی حتی فرهنگ گفتگوی عادی خودشان هم تغییر خواهد کرد. بنابراین تصور اینکه برای مردم عادی لازم است با ادبیات سخیف صحبت کرد تا خوششان بیاید شاید درست نباشد. حتی اگر در مقطعی این نوع بیان نتیجه داده و البته اثرات منفی خود را هم گذاشته باشد اما با مرور زمان مردم متوجه شدند که باید کدام سمت ماجرا را بپذیرند. در نهایت اما هر نوع گفت و گویی با مردم از روی صداقت و شفافیت لاجرم بر دلشان خواهد نشست حتی اگر ثقیل باشد. اما نگارنده تردیدی ندارد که بی ادبی و گستاخی و صحبت با ادبیات سخیف حداقل این روزها خریدار چندانی ندارد.