صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • تجهیزات لازم برای راه اندازی کارگاه میوه خشک کنی
  • در 5 مرحله ساده، لکه قهوه خشک شده روی مبل را پاک کنید
  • جشنواره بلک فرایدی در نخل مارکت
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 31904  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 04 مرداد 1403
    سوء قصد برای افزایش محبوبیت ترامپ یا فرافکنی دموکرات‌ها / امین جمشیدزاده
    «چطور توانسته‌ایم این همه احمق باشیم.» این واکنش رئیس جمهوری آمریکا جان کندی در برابر شکست فاجعه آمیز تلاش‌های دولت او برای هجوم به کوبا در خلیج خوک‌ها در سال ۱۹۶۱ میلادی برای سرنگون کردن حکومت فیدل کاسترو بود. این برنامه در سطوح معتدد بد طراحی شده بود. مثلاً اگر پیاده شدن اولیه نیروها با موفقیت روبرو نمی‌شد، مهاجمین می‌بایستی به کوهستان عقب نشینی کنند. اما هیچکس در گروه برنامه‌ریزی نقشه را به دقت کافی مطالعه نکرده بود تا ببیند هیچ ارتشی نمی‌تواند از ۱۳۰ کیلومتر باتلاق که بین کوه‌ها و منطقه پیاده شدن قرار داشت، بگذرد. البته با وضعی که پیش آمد، این موضوع اهمیتی نداشت، زیرا اشتباه محاسبه‌های دیگر باعث شد که نیروهای مهاجم پیش از آنکه عقب نشینی صورت بگیرد، نابود شده باشند. برنامه این هجوم را رئیس جمهوری و گروه کوچکی از مشاوران وی طراحی کرده بودند. چهار سال بعد، یکی از اعضای « گروه مشاورین» که مورخی بود به نام آرتور شلزینگر، بود خود را به این ترتیب سرزنش کرد.« احساس گناه به خاطر ساکت ماندن در طول آن بحث‌های طولانی در اتاق کابینه؛ هرچند با دانستن اینکه تنها تأثیر اعتراض من این بود که مزاحم و دردسر به شمار بیایم، احساس گناهم کمی تخفیف پیدا می‌کند. شکست خود را تنها با مطرح کردن چند سوأل خجولانه و با گزارش اینکه کشش درونی برای به صدا درآوردن سوت در مورد این اقدام بی‌معنا به سادگی به وسیله اوضاع و احوال محیط بحث خنثی می‌شود، تبیین می کنم.» اوضاع و احوال بحث، چگونه بود که به اتخاذ چنین شیوه عمل فاجعه آمیزی منجر شد؟ پس از خواندن اظهارات شلزینگر، روانشناس اجتماعی ایروینگ یانیس، نظریه گروه اندیشی را مطرح کرد، پدیده‌ای که در آن اعضای گروه وادار به سرکوب مخالفت خود در مقابل توافق گروه می‌شوند. پس از تحلیل کردن چندین تصمیم دیگر درباره سیاست خارجی، یانیس شرایط پیشایند و عوارض گروه اندیشی و همچنین عوارض تصمیم گیری‌های معیوبی را که از آن ناشی می‌شود پیش کشید. صحنه برای گروه اندیشی وقتی آماده می‌شود که گروهی منسجم از تصمیم گیران به دور از نفوذ‌های بیرونی و بدون داشتن روش‌های نظام‌دار برای بررسی موافقت‌ها و مخالفت‌ها با شیوه‌های عمل مختلف، شکل می‌گیرد. این گروه را یک رهبر هدایتگر می‌پروراند که به طور علنی و پرحرارت از یک شیوه عمل خاص دفاع می‌کند. اغلب به علت وجود تهدید بیرونی، شکست‌های اخیر، دودلی‌های اخلاقی و نبودن شقوق کارآمد دیگر، می‌توان تأیید کرد که گروه اندیشی به ویژه در موقعیت‌هایی احتمال وقوع دارد که حاوی تهدید بیرونی برای گروه باشد؛ « مثل سوء قصد نافرجام به جان دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق ایالات متحده بوسیله توماس متیو کروکس، که تنها خراش کوچکی روی سمت بالای گوش راست او به جای گذاشت و خودش بوسیله تک تیراندازان ارتش فدرال از پای درآمد و کشته شد و یحتمل این می تواند نقشه ای در اتاق های فکر بوسیله رهبر سابق جمهوری خواهان دونالد ترامپ برای افزایش محبوبیت وی مقابل جناح همتای سنتی- دموکرات- باشد و هنوز سلسله تحقیقات پیچیده و معمای لاینحل ارتش فدرال در این خصوص ادامه دارد چرا که توماس متیو کروکس، نابغه۲۰ ساله ریاضی که سال۲۰۲۲ جایزه ویژه۵۰۰ هزار دلاری آکادمی علوم ریاضی ایالات متحده را برده و سال۲۰۲۰ به جمهوری خواهان رأی داده و جوان محجوب، سر به زیر و آرامی به گواه هم کلاسی های سابقش در مدرسه بوده و در ریاضی از نبوغ سرشاری برخوردار بوده دست به چنین عمل وقیحی از نگاه آن ها بزند و دوستان او در باشگاه تیراندازی که توماس قریب یک سال در آن جا تمرین می کرده و برخلاف استعداد بالایش در ریاضیات، اظهار کرده اند که در تیراندازی اصلا خوب عمل نمی کرده است و این قضیه جای شک و ابهام را در خصوص انتخاب چنین گزینه ای برای بالا رفتن محبوبیت ترامپ افزایش می دهد که ممکن است او طعمه افراد سودجویی برای رسیدن به مقاصد بالای خویش در حزب جمهوری خواه قرار گرفته باشد و پس از راضی کردن و ترغیب وی خود را از صحنه کنار کشیده باشند،چرا که توماس جوان تا رسیدن به محل سخنرانی ترامپ در جمع هوادارانش در پنسیلوانیا که۷۰ کیلومتر با آن جا فاصله داشته، قطعا تنها نبوده است و استقرار و اسکان بر بالای یکی از خانه های روبه روی محل سخنرانی ترامپ که این مسأله باید به دقت بررسی و واکاوی عمیق شود.» این مجموعه شرایط، تمایل نیرومندی برای ایجاد وفاق گروهی و حفظ آن پرورش می‌دهد که مستلزم پرهیز از مخالفت است. نشانه‌های گروه اندیشی شامل توهمات مشترک گروهی در زمینه‌های آسیب ناپذیری، خطا ناپذیری و وحدت نظر است. در نتیجه اعضای گروه وقت بیشتری را صرف معقول جلوه دادن تصمیم خود می‌کنند. به جای آنکه واقع بینانه نقاط قوت و ضعف آن را بررسی کنند
    به علاوه، غالبا فکربان های خود گماشته‌ای در گروه وجود دارد که فعالانه تلاش می‌کنند تا گروه را از توجه به اطلاعاتی که اثربخش یا اخلاقی بودن تصمیمات گروه را مورد چالش قرار می‌دهند، منع کنند. مثلاً دادستان کل « رابرت کندی، برادر رئیس جمهوری سابق ایالات متحده» به طور خصوصی به شلزینگر، هشدار داد که « رئیس جمهوری تصمیم خود را گرفته است؛ قضیه را بیشتر کش ندهید.» وزیر کشور اطلاعات دستگاه جاسوسی علیه تهاجم به کوبا را از گروه پنهان کرده بود. یانیس دو تصمیم موفق گروهی را نیز تحلیل کرده است؛ تصمیم کابینه ترومن در مورد اعمال طرح مارشال « که به اروپا برای بهبود یافتن از عوارض جنگ جهانی دوم کمک کرد.» و تصمیم کابینه کندی در خنثی کردن تلاش‌های اتحاد جماهیر شوروی سابق برای استقرار موشک‌های هسته‌ای در کوبا. یانیس در آثار بعدی خود برخی از روش‌های حفاظتی را که گروه‌ها می‌توانند برای اجتناب از خطرهای گروه اندیشی به کار ببرند، معرفی می‌کند. نخست اینکه به نظر او اعضای گروه را باید از وجود گروه اندیشی، علل و پیامدهای آن آگاه کرد. از جمله پیشنهادهای اختصاصی‌تر او این است که رهبر گروه جوی برای اظهار نظر آزادی ایجاد نموده و از اتخاذ هرگونه موضعی پیش از آغاز بحث خودداری کند؛ دیگر اینکه یک یا چند عضو علناً گمارده شوند تا نقش « طرفدار شیطان» را بازی کنند یعنی به طور منظم از همه تصمیم‌های گروهی ایراد بگیرند؛ دیگر اینکه متخصصان بیرونی دعوت شوند تا به گروه ایراد وارد سازند و چشم اندازهای تازه‌ای عرضه کنند و سرانجام، وقتی گروه به اتفاق نظر رسید، یک جلسه« شانس و بخت دوم» تشکیل شود که در آن اعضا بتوانند هرگونه نظر یا تردیدهای ناگفته خود را مجدداً مورد بحث قرار دهند.« دقیقا مثل جایگزینی کامالا هریس معاون به جای جو بایدن رئیس جمهور فعلی ۸۱ ساله آمریکا که به دلیل بالا رفتن سن و اختلال حافظه و گاف های بی شمار او در موارد مختلف و ضعیف ظاهر شدن مقابل رقیب همتای سنتی جمهوری خواه خود دونالد ترامپ در مناظره ماه گذشته، بیشتر مردم آمریکا او بویژه دموکرات های ارشد او را برای ۴ سال بعدی برای تداوم ریاست جمهوری خویش بر کاخ سفید مناسب نمی دیدند و سرانجام چند روز پیش مجبور به کناره گیری شد و البته آخرین کنوانسیون دموکرات ها برای انتخاب گزینه نهایی که در ۱۷ اوت، ماه آینده قرار است برگزار شود، ممکن است دموکرات ها به جای کامالا هریس گزینه دیگری« میشل اوباما همسر باراک اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا» را برای کارزار نهایی مقابل ترامپ برگزینند چرا که بیشتر نظرسنجی ها حکایت از آن دارد که میشل اوباما با احتمال درصد بالاتری بتواند دونالد ترامپ را شکست دهد ولی کامالا هریس که قبلا یک دور در انتخابات درون ایالتی۲۰۲۰ میلادی در این امر ناکام بوده، بعید به نظر می رسد، بتواند با اختلاف ترامپ را کنار بزند و مثل هیلاری کلینتون در سال۲۰۱۶ شکست بخورد؛ هرچند که گزینه نهایی دموکرات ها برای رقابت با کاندید نهایی جمهوری خواهان« دونالد ترامپ» به ضرس قاطع یک زن خواهد بود ولی معمای سربسته و راز سر مهر این است که آیا مردم آمریکا برای نخستین بار در طول تاریخ سپهر سیاست خویش دست به تابوشکنی خواهند زد و برخلاف سال۲۰۱۶ و رقابت دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون« همسر بیل کلینتون رئیس جمهور سابق آمریکا» که در نهایت جامعه آمریکا دونالد ترامپ را به عنوان رئیس جمهور انتخاب کردند؛ خواهند توانست یک رئیس جمهور زن را روانه کاخ سفید کنند یا نه؟!