سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
اصولگرایان هر زمان به قدرت رسیدهاند براساس همان مدل همیشگی خودشان که در واقع عرف جوامع دموکراتیک هم هست، از صدر تا ذیل وزارتخانهها تا مدیران میانی و ردههای پایین را به اصطلاح خودشان از نیروهای همسو و همفکر خویش انتخاب و چینش کرده اند. تا اینجای کار البته چنان که در بالا هم ذکر شد ایرادی وارد نیست. هرچند در گفتمان خویش دم از شایسته سالاری می زنند، اما به جرات میتوان گفت با گماردن مدیرانی خاص از نظر فکری بسیار چالشها و آسیبها در همهی حوزه های داخلی وخارجی به کشور وارد نمودهاند، اما ایرادی بر آنان نیست ،چرا که توان گفتمانی و فکری این جریان بیش از این نبوده و نیست. اما از طرفههای عجیب روزگار ، جریان فکری اصلاح طلبی است که زمان به قدرت رسیدن توسط رای مردم و هنگام تشکیل دولت است که فرکانسهایی از جناح رقیب مبنی بر تشکیل دولت فراجناحی شنیده میشود و رنگ واقعیت به خود می گیرد مانند" دولت دوم دکتر حسن روحانی " که در واقع کابینهاش پارادوکس شده بود و آن بود فرجام نافرجامش که دیدیم. پرسش اینجاست چرا زمانی که پای اصلاح طلبان به پاستور باز میشود، از سوی جناح رقیب قیم مآبانه و از موضع قدرت و حکمیت شعار دولت فراجناحی به گوش میرسد؟ چرا اصولگرایان به جناح مقابل احترام نمیگذارند؟ اصلا چرا به ميزان رأی ملت ارزش قائل نیستن؟ کجای علم سیاست این موضوع را قبول دارد که جریان و افرادی از طیف فکری کاملا مخالف و متضاد که نه تنها مخالف برنامههای اصلاح طلبان بلکه سعی در تخریب آنان داشتهاند، حال باید بعنوان مدیر در این مجموعه برنامه ها را که اعتقادی به آن نداشته و ندارد، اجرا کند؟؟ لذا میطلبد که مشاوران و دلسوزان این جریان که حامی و کمک کار دکتر پزشکیان بوده اند، به این نکات توجه ویژهای داشته باشند و از ایشان بخواهند تا بر همان مبنای صداقت و سلامت و شعارها و برنامه هایی که اکثریت به آن شعارها با وجود همه ی دلخوری ها و ناراحتی ها دل داده و امید بستهاند، پای فشرده و محکم ایستادگی کند و خطای دکتر روحانی در تشکیل دولت فراجناحی مرتکب نگردد، که شلم شوربایی دگر به بار آید و این آخرین تیر امید ملت هم به خطا رود.