سرمقاله

قلم که به اینجا رسید سرها بشکست !؟ / محمدعلی وکیلی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • جشنواره خرید مودم و سیمکارت همراه اول ویژه تمامی متولدین 1373
  • میزبانی همراه اول از مدیران بانکی در نمایشگاه صنعت مالی ایران
  • حضور همراه اول در شانزدهمین نمایشگاه بین‌المللی بورس، بانک و بیمه
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 32571  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 20 مرداد 1403
    خردمندی و فرهمندی دولت ها / محمد علی نویدی
    پرسش از فلسفه وجودی و اثری تشکیل دولت ها و تفویض اختیار و اراده ملی و موقت و آزاد برای اداره امور جامعه و کشور از جمله مهمترین و بنیادی ترین پرسش ها در سپهر اندیشه سیاسی است که هیچ شهروند فعال و اندیشه ورزی از آن غفلت نمی ورزد و بسهولت گذر نمی کند. به سخن دیگر، چگونه می توان یک دولت خردمند و فرهمند را از یک دولت بی‌خرد و ناکارآمد تشخیص داد و بازشناخت؟ منظور من از دولت خردمند و فرهمند، دولت دانا و کاردان و فرزانه و هوشمند و اثربخش و نافع است در مقابل دولت مبتنی بر حماقت و سفاهت و سربار و ابترمند و عقیم. یعنی، سخن از دولتی ست که دانا باشد، تا توانا باشد. برای شناخت مشخصات و مختصات دولت خردمند و فرهمند نشانه ها و شاخص هایی وجود دارد: ۱- دولتی که به مغزها و اندیشه ها توجه دارد و اصطلاحاً، با اندیشه کار می کند، « brain - working »، دولت خردمند و فرهمند است. مغزهای بزرگ و باز و فراخ مند کارهای سترگ و ماندگار انجام می دهند. مثل، امیرکبیر. زیرا، ذهن های قوی توان تنظیم فعالیت های امور زندگی را بهتر می دانند و بهتر می توانند. بدون تنظیم و ترتیب معقول و منطقی امور توسعه و پیشرفت بی معنی و تهی از درون مایه و مغز خواهد بود. ۲- بنابراین، مغزهای کوچک و زنگ زده نه تنها فرهنگ و تمدن ساز نیستند، بلکه فرهنگ و تمدن پیشینیان و آباء و اجداد یک سرزمین را نیز از بین می برند. بدین سان، شرط دولت ها خردمندی و فرهمندی یعنی فرزانگی و شکوهمندی است تا هم اندیشه و دانش و تجربه گذشته را حفظ کنند و هم برای زندگی کنونی و آینده نسل ها و عصرها مفید و سازنده باشند. ۳- مراد از مغز‌ها، هر ذهن و اندیشه نیست، زیرا، به مغزها و ذهن ها و تفکرات خیالی و قشری و ظاهرگرایی نیز بی دلیل تفکر گفته می‌شود و هواداران متعصب و متحجر خود را دارند، مثل، طالبان و داعشیان در زمانه ما. پس مقصود از تفکر و اندیشه، تفکر مبتنی بر واقعیت و اثریت می باشد؛ اگر بپرسیم این تفکر خاص چه اثری و نفع و فایده‌ای به حال جامعه، مردم و زندگی داشته است، لاجرم پاسخ قانع کننده‌ای خواهد داشت. تفکر و اندیشه خیالی و ادعایی جز نیرنگ و فریب و دروغ ارمغان و ارزشی نخواهد داشت. چرا مردم ایران کنونی در فقر و فلاکت بسر می برند؟ پاسخ را در همان تفکر خیالی و دروغ و تزویر باید جستجو کرد. ۴- وحدت و اتحاد و وفاق بدون اثرمندی بی معنی است؛ جوهر و درون مایه همبستگی و پیوستگی در تولید اثرهای سازنده و نافع است و الا در قشر و پوسته می مانیم و می پوسیم، چنانکه وضعیت کنونی چنین است. وفاق اثربخش یک رویکرد است و وفاق ظاهری و عقیم یک رویکرد دیگر است. اساساً، اتحاد و اتفاق برای هم افزایی و اشتراک مساعی « synergy » و پیش‌برد کارها و امور اجتماعی و گره گشایی است، همکاری به معنی گردهم آمدن تهی و ظاهری نیست، بلکه کارهای بزرگ مغزهای بزرگ و تغییر پذیر و متحول لازم دارد. واقعیت را نمی توان کتمان کرد. ۵- بازگشت به قانون و تفطن به افکار عمومی و رضایت مردم و رأی و نظر اکثریت قاطع شالوده دولت های موفق و سربلند است. قانون تجلی اراده ملی و میثاق اجتماعی است که با خردمندی، دانشوری و اجرای هوشمندانه ربط وثیق دارد. به کارهای گران مرد کاردیده فرست. نوشتن و داشتن قانون بخشی از کار بزرگ اداره امور جامعه است، کار بسیار بزرگتر، داشتن دولت و قدرت اجرایی خردمند و فرهمند است. شکوه و شوکت یک ملت با خردورزی و اثربخشی حاصل آمدنی و محقق شدنی است. ۶- احساساتی نشدن و از میزان عقل و عقلانیت دور نگشتن، شرط بزرگی و فرهمندی یک ملت است. با احساسات و هیجانات تصمیم گرفتن عاقبت نافع و خیرمند نخواهد داشت. سپهر و قلمرو دولت، میدان و عرصه حساب و کتاب و کار و کوشش و تغییر و تحول و کمیت و کیفیت در تمام ابعاد زندگی یک ملت می باشد. زندگی با حرف و خواب و خیال سر و سامان نمی گیرد، زندگی عقل اثربخش لازم دارد. یعنی، چشم های باز و بینا از ذهن ها و اندیشه های باز نشأت می‌گیرد. ۷- دولت خردمند و فرهمند به کارآمدی و اثربخشی اعتنا و اهتمام ویژه دارد؛ چنین دولتی ارزش‌مندی و اهمیت یابی را در خدمت و گشایش امور مردم جستجو می کند، نه خرسندی حاکمان. بنابراین، ارتقای کارآمدی بنیاد و ریشه تغییر و تحول دولت هاست. یعنی، کیفیت زندگی یک ملت به کیفیت دانایی و توانایی یک دولت عاقل بستگی دارد. ۸- عاقلان و خردمندان و کارشناسان و شهروندان فهیم جوامع با میزان و محک خردمندی و کارآمدی، خیر و نافعیت دولت ها را با هم مقایسه می کنند و در نهایت تصمیم به تغییر و دگرگونی می گیرند. مثل، مسابقات ورزشی و قهرمانی در المپیک. کدام دولت فعال، کوشا، گره گشا، مردم دار، خدمتکار و خردمند بوده است؟ این پرسش از عملکرد دولت ها مثل پرسش از چگونگی شناخت ورزشکاران برتر است. دولت هوشمند و مردم مدار همواره خود را در معرض نقد و مقایسه قرار می دهد و این بنیان دموکراسی است.
    ۹- عقل ورزی و خردمندی عامل اتصال آحاد مردم به یکدیگر است و همین عقلانیت اثربخش، از سالوس و شقاق و عناد و ناسازگاری و اختلاف اهل دروغ و ریا و تزویر جلوگیری می‌کند و انسجام ملی پیش می آورد، مقوله انسجام ملی از وحدت با قدرت طلبان و سهم خواهان و اختلاف انگیزان، کاملاً جدا و مستقل است، انسجام و اتفاق ریشه در رضایت مردم دارد، مردم ریشه اند و دولت ها شاخ و برگ اند. زیرا، مردم و فرهنگ و روح ملی ماندگار است و دولت ها و حکومت ها، می آیند و می روند. ۱۰- اساساً، فلسفه‌ی آمد و شد دولت ها با تغییرات و تنوعات و تحولات معنا و مصداق و زیبایی و زیبندگی می یابد. جهان انسان، جهان تغییر و تنوع است نه عالم ثابت و صامت. تغییر و تحول و تنوع و زیبایی ریشه در خردمندی و ظهور فرهمندی در متن و واقعیت زندگی دارد. تاریخ و سیر زندگی بشری گواه بی بدیل این مدعا و مطلب است. به دانش سخن گوی یا دم مزن.