سرمقاله

جناب پهلوی خر داغ کرده‌اند! / محمدعلی وکیلی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • حضور ایرانسل در تلکام ۱۴۰۳ با شعار جریانی به سوی هوشمندی
  • آغاز طرح زمستانی «ایرانسل‌من»
  • بسته تخفیفی ایرانسل به مناسبت روز مادر و روز پدر
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 35564  |  صفحه ۵ | جهان ورزش  |  تاریخ: 21 مهر 1403
    آقا کریم همیشه (برای تیم‌ محبوبش) آماده است
    انفجار بمب پرسپولیس با یک تماس تلفنی!
    انگار نسیمی وزید و برگی را تکان داد؛ کریم باقری همینقدر آرام و بی‌دردسر به پرسپولیس برگشت.
    به گزارش ورزش سه، کریم باقری با لبخند همیشگی و چهره کمی خجالت‌زده از پله‌های ساختمان باشگاه پرسپولیس پایین می‌آید. دقایقی قبل خبر امضای قرارداد او با سرخپوشان، موجی از خوشحالی را در میان هواداران پرسپولیس ایجاد کرد و حالا او همراه با رضا درویش که ژستی فاتحانه گرفته، به سوی خبرنگاران می‌آیند. آقا کریم مصاحبه خود را با این جمله آغاز می‌کند: «خیلی ممنون که با من مصاحبه می‌کنید...» و این پایان یک سال غیبت باسابقه‌ترین عضو کادر فنی پرسپولیس است، غیبتی که در تمام این مدت برای هواداران پرسپولیس عادی نشد.
    اما کریم باقری چه نقشی در پرسپولیس دارد و چگونه بی‌بدیل شده است؟ آنچه او را به این جایگاه رسانده، پیشینه ممتازش در دوران بازیکنی است. باقری از همان ابتدا کم حرف، سر به زیر و البته از نظر فنی برجسته و متمایز بود. او در دهه 1370 یک سال برای پرسپولیس بازی کرد تا برچسب تعلق به این تیم را روی پیشانی خود ببیند و سپس به امارات، آلمان، انگلیس و قطر رفت تا به عنوان یک لژیونر خُبره موقعیتی ثابت در تیم ملی ایران داشته باشد. کریم باقری عضو مهمی از تیم دوست‌داشتنی جام ملت‌های 1996 و مقدماتی جام جهانی 1998 و جام جهانی 1998 بود که قلب هواداران فوتبال در ایران را رُبود.
    باقری که گل اول ایران در دیدار مقابل استرالیا را به ثمر رساند، در کنار احمد عابدزاده، مهدی مهدوی‌‌کیا، حمید استیلی، جواد زرینچه، خداداد عزیزی، علی دایی و... گروهی را تشکیل دادند که فوتبال را به محبوبیت بی‌سابقه در بین طرفداران ایرانی رساند. آنها (دایی، مهدوی‌کیا، باقری و عزیزی) اولین نسلی بودند که در فوتبال باشگاهی فراتر از مرزهای ایران درخشیدند و احساس افتخار بین‌المللی را به طرفداران خود دادند.
    کریم با خداحافظی از تیم ملی در سال 2002 و بازگشت به ایران، تمرکز خود را روی پرسپولیس گذاشت. درآوردن پیراهن تیم ملی و حضور در لیگ برتر ناخودآگاه موقعیت ملی یک فوتبالیست را تضعیف می‌کند و او را در معرض درگیری‌های روزانه با طرفداران سایر تیم‌ها قرار می‌دهد، اما کریم باقری بیشتر از هرکس دیگری توانست جایگاه خود به عنوان یک چهره ملی و فراجناحی را در اذهان تثبیت کند.
    باقری علی‌رغم بازی در پرسپولیس و تقابل هر ساله با رقیب سنتی، استقلال، تقریبا هرگز با هواداران این تیم دچار مشکل نشد. فراموش نکنید که او یک چهره در حاشیه (به معنای دوری از سطح اول) نبود؛ بلکه در قامت کاپیتان تیم قهرمان پرسپولیس، زننده گل دربی و با سابقه اخراج در شهرآورد، توانست همیشه از دعوا و درگیری دور بماند و به عنوان یک چهره مردمی و محترم نزد هواداران استقلال شناخته شود.
    کریم باقری باوجود گلزنی در شهرآورد، قهرمانی با پرسپولیس و حتی اخراج در دربی، همیشه چهره قابل احترام نزد هواداران تیم‌های رقیب بوده است.
    کریم باقری کارت قرمز در دربی (لیگ هفتم) را در همان لحظه پذیرفت و بدون آنکه حتی یک جمله به سمت داور اعتراض کند، از زمین بیرون رفت. دو سال بعد زمانی که شلیک دیدنی او به تور دروازه استقلال چسبید و نوار نتایج تساوی دربی پاره شد، او خوشحالی خود را به مستطیل سبز محدود کرد و هرگز در مورد این گل استثنایی سخنی به میان نیاورد. ساده نیست که شما همچین گل مهمی را در تاریخ فوتبال خود بزنید و هیچوقت آن را به کری‌خوانی علیه تیم رقیب تبدیل نکنید. جالب اینکه حتی کریم باقری یک هفته بعد بابت این گل از هواداران استقلال عذرخواهی کرد!
    کریم باقری بعد از تراکتور و کشاورز راهی پرسپولیس شد و تا حالا در هیچ تیم ایرانی دیگری به عنوان مربی و بازیکن حضور نداشته است.
    اما چطور بازیکنی که هرگز کری نخوانده و برای محبوبیت بین هواداران تیمش به درگیری با طرفداران رقیب متوسل نشده، آنچنان موقعیت بی‌نظیر و شگفت‌انگیزی بین طرفداران پرسپولیس به دست می‌آورد؟ وفاداری. 1375 همان کلمه مهمی است که آقا کریم را به یکی از محبوب‌ترین بازیکنان پرسپولیس تبدیل کرده است. از زمان ترک اردوی کشاورز تهران در 1374 کریم باقری پیراهن هیچ تیم دیگری را در ایران نپوشید و در سال 1390 باوجود بی‌مهری سرمربی وقت پرسپولیس (علی دایی)، کریم باقری ترجیح داد که به جای تغییر تیم، از فوتبال خداحافظی کند.
    کریم باقری در آن سال‌ها بازیکنی آماده و سرحال در تیم پرسپولیس بود که با تصمیم علی دایی به نیمکت‌نشین محض تبدیل شد. در همان زمان بود که تراکتور به عنوان تیمی نوپا پای به لیگ برتر گذاشت و باقری فرصتی استثنایی برای تجدید دیدار با همشهریان خود داشت تا جایگاه اجتماعی‌اش در بین هواداران تراکتور را هم تثبیت کند، اما او ترجیح داد به پرسپولیس متعهد بماند و حتی برای بازی در شهر خود، پیراهن تیمی دیگر را نپوشد.
    خداحافظی از فوتبال تصمیمی ساده نیست. شاید هر بازیکن دیگری برای اثبات توانایی خود به سرمربی‌ای که او را کنار گذاشته، به یکی از پیشنهادات خود پاسخ مثبت می‌داد و اتفاقا برای این هدف تمام تلاش خود را می‌کرد، اما هر بازیکن دیگری، غیر از کریم باقری.
    کریم باقری همراه با علی دایی و یحیی گل‌محمدی در پرسپولیس، او بعد از پایان دوران بازیکنی، در کنار این دو، کار مربی‌گری را انجام داد.
    او حتی برای اینکه با هواداران تراکتور به تقابل سختی نخورد و برابر همشهریانش قرار نگیرد، اغلب از سفر به تبریز سر باز می‌زد و با اجازه از کادر فنی پرسپولیس در تهران می‌ماند تا در تبریز مقابل تراکتور قرار نگیرد (به جز یکی دو مورد).
    اما بعد از خداحافظی نیز کریم باقری، الگوی رفتاری خود را حفظ کرد. سه سال بعد زمانی که علی دایی دست یاری به سمت آقا کریم دراز کرد، کاپیتان سابق پرسپولیس به عنوان دستیار به کادر فنی او ملحق شد و بی‌هیچ چشم‌داشتی، در کنار کسی که او را از فوتبال کنار گذاشته بود، نشست و مشق مربی‌گری نوشت.
    یک سال بعد این بار برانکو ایوانکوویچ، از او طلب کمک کرد و بازهم باقری بی‌حرف و حدیث به کادر فنی پرسپولیس ملحق شد. این شروع یک دوران جدید برای اسطوره پرسپولیس و فوتبال ایران بود. باقری به عنوان دستیار ایرانی، نقش حاشیه‌زدایی را از تیم پرماجرای پرسپولیس برعهده داشت و در همان چند ماه نخست، با یک برنامه فوق‌العاده از تسویه حساب تا تغییر رفتار، اردوی پرسپولیس را از هرگونه بی‌اخلاقی سال‌های گذشته پاکسازی کرد.
    کریم باقری به زعم هواداران پرسپولیس نقشی پررنگ در روزهای کم حاشیه پرسپولیس بعد از سال‌های جنجالی و پرماجرای این تیم داشته است.
    شهواداران و نیمکت رقیب و همچنین اعتراض به داور برعهده دارند. اما کریم باقری چه در دوران برانکو و چه زمان کالدرون و یحیی، چنین نقشی را ایفا نکرد و اتفاقا جلوی اعتراض نیمکت‌نشینان و بازیکنان به داور و درگیری آنها با بازیکنان رقیب را هم می‌گرفت؛ موقعیتش نیز آنچنان ممتاز بود که هیچکسی نتواند به درخواستش پاسخ منفی بدهد، حتی در هیجانات حین بازی. باقری از زمان پیوستن به پرسپولیس بارها به بازیکنان پرسپولیس تشر زده که شاید معروف‌ترینش ماجرای پیام صادقیان باشد که منجر به پایان کار این بازیکن پرحاشیه در پرسپولیس شد.
    جالب اینکه کریم باقری پس از چهار همکاری با برانکو ایوانکوویچ، پیشنهاد سرمربی‌گری پرسپولیس را هم از ایرج عرب گرفت، اما با خشوع و تواضع، این پیشنهاد را هم رد کرد و گفت که از کار به عنوان مربی لذت می‌برد. شاید پیشنهاد سرمربی‌گری در پرسپولیس وسوسه برانگیزترین شغل باشگاهی برای یک مربی باشد، اما کریم باقری بدون اینکه هیجان‌زده شود، این پیشنهاد را رد کرد تا به عاقبت پیشکسوتان قبلی دچار نشود.
    باقری حتی در کنار یحیی گل‌محمدی هم هیچ حاشیه و رخدادی را به وجود نیاورد. او حتی زمانی که حمید مطهری به عنوان دستیار اصلی یحیی حضور داشت، لب به اعتراض باز نکرد و وظایف خود را به بهترین نحو ممکن انجام داد.
    با این حال کنار گذاشته شدن از پرسپولیس، یک بار دیگر برای کریم باقری رخ داد. اما این بار هم او به جز دو سه مصاحبه اولیه در دفاع از حیثیت شخصی، هیچ گفتگویی را در این مورد انجام نداد و اتفاقا به عنوان یک پشتیبان و همراه همیشگی، هوادار پرسپولیس ماند.
    در این مدت بار دیگر تراکتور پیشنهاد مربی‌گری خود را به کریم باقری ارائه کرد، اما او بر عهدی که با پرسپولیس بسته بود، وفادار ماند و تا زمانی که تماس مدیرعامل پرسپولیس را روی موبایل خود ندید، رغبتی برای بازگشت به فوتبال ایران نشان نداد (بعد از تماس نیز او بی‌هیچ تردیدی پیشنهاد تیم محبوبش را پذیرفت). حالا نماد وفاداری پرسپولیس به خانه خود بازگشته و این بهترین خبر برای هواداران این تیم است، آنهایی که یک فوتبالیست تبریزی را به عنوان محبوب‌ترین یا یکی از محبوب‌ترین چهره‌های باشگاه خود می‌شناسند.
    البته از آینده کسی باخبر نیست و تمام این سطور هم نمی‌تواند محدودیتی برای کریم باقری به وجود بیاورد. همین که او سه دهه وفادارانه در پرسپولیس مانده، او را به نماد این باشگاه تبدیل می‌کند و طبیعتا آقا کریم می‌تواند در آینده به پیشنهادات حرفه‌ای خود پاسخ مثبت بدهد و به سمت چالش‌های دیگر برود، اما امروز پرسپولیسی‌ها می‌توانند با افتخار سر خود را بالا بگیرند و بگویند کسی را در تیم خود دارند که حتی حاضر شد از مستطیل سبز خداحافظی کند و خانه‌نشین بماند، اما زیر پرچم تیم دیگری نرود؛ چه افتخار بزرگی برای پرسپولیس.