کد خبر: 36029 | صفحه ۱۱ | ایران و جهان | تاریخ: 28 مهر 1403
رهبر حماس تا آخرین نفس به مقاومت ادامه داد
شهادت اسطورهای سنوار
شورای راهبردی روابط خارجی با صدور بیانیهای به مناسبت شهادت شهید یحیی السنوار، رئیس دفتر سیاسی و فرمانده نستوه حماس تاکید کرد: محور مقاومت با ترور رهبران آن متوقف شدنی نیست و همانطور که این رهبران از میان مردم مظلوم فلسطین و لبنان برخاستند، کسان دیگری نیز جای آنان را پر خواهند کرد و این نهضت مردمی همچنان ادامه خواهد یافت.
«خلیل الحیه» نائب رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس طی سخنانی خبر شهادت «یحیی السنوار» رئیس دفتر سیاسی این جنبش را تأیید کرد.
خلیل الحیه در این سخنان گفت: جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) شهادت فرمانده یحیی السنوار را به امت عربی و اسلامی تسلیت میگوید.
وی افزود: شهادت فرمانده نبرد طوفان الاقصی و رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس فرمانده یحیی السنوار را تسلیت می گوییم.
الحیه تصریح کرد: السنوار قهرمانانه و در خط مقدم جنگ به شهادت رسید. او در جبههها پیشگام بود و هرگز پا پس نکشید و تا آخرین لحظه زندگیاش به مبارزه با دشمن ادامه داد.
وی خاطرنشان کرد: السنوار هنگام اسارت، رژیم صهیونیستی را مقهور خود کرد و پس از آزادی از زندان به مأموریتش ادامه داد تا اینکه نبرد بزرگ طوفان الاقصی را برنامه ریزی و مدیریت کرد. شهادت السنوار در امتداد کاروان شهدای بزرگوار و در مسیر شهید شیخ احمد یاسین بنیانگذار حماس قرار دارد.
الحیه تأکید کرد: خون شهدا روشنگر راه ما و انگیزهای برای ادامه مسیر ثبات و پایداری خواهد بود. حماس به راه خود تا تأسیس کشور مستقل فلسطین در سراسر سرزمین فلسطین به پایتختی قدس ادامه خواهد داد. شهادت السنوار و رهبران قبل از او موجب قدرت و صلابت هر چه بیشتر حماس خواهد شد.
رقص اندر خون خود مردان کنند
بهراد رشوند در تسنیم نوشت؛ حیرت آور! شبیه یکی از سکانسهای فیلمهای حماسی هالیوود بود،ریز پرندهای وارد ساختمان نیمه ویران میشود، قهرمان قصه، بی آنکه رمقی داشته باشد،به دوربین پهپاد خیره می شود، نه خودش را به مردن زد و نه تسلیم شد.
دست راستش از ساعد شکاف بزرگی خورده بود اما یک تکه چوب در دست چپش داشت هنوز.
مرد می دانست آخرین ثانیههای زندگی اش است و خودش پایان بدن خاکی اش را انتخاب کرد.
اگر شالی که به صورت بسته بود باز میکرد و به دوربین آن ریزپرنده خیره میشد، احتمالا اپراتور از شوق پیدا کردن زنده یحیی، اگر هم میتوانست شلیک کند به او شلیک نمی کرد. اما سنوار انتخابش را کرده بود .
دیگر نایی در بدن نداشت اما آخرین پیامش را برای کودکانی که در آن سرزمین به دنیا نیامده اند و یا در گهواره اند ارسال کرد؛یحیی سنوار هیچ سلاحی در دست نداشت اما همان یک تکه چوب را به نمایندگی همه نداشته هایشان در یک جنگ نا برابر ، پرتاب کرد و احتمالا چند ثانیه بعدش هم کار تمام شد.
آنکه انسوی دوربین نشسته بود نمی دانست به سر چه کسی شلیک کرد اما سنوار می دانست آخرین لحظان زندگی اش در حال ثبت و ضبط است.
دیگر هیج توانی برای بلند شدن نداشت اما چوب را پرتاب کرد تا به پسران سرزمین های غصب شده پیامش را برساند ؛ ما چاره ای نداریم جز جنگیدن ولو چوب خشک برابر پهپاد مسلح!
او در یک ساختمان نیمه ویران، با انتخاب نوع شهادتش ، آخرین پیام را به عنوان فرمانده به بچه های سرزمینش مخابره کرد؛ تا لحظه آخر تسلیم نشوید .
یحیی السنوار با انتخاب نوع شهادتش ،خودش را هزاران هزار بار در اذهان همه آزادی خواهان تاریخ احیا کرد. نه تولد در اردوگاه و نه سالهای سال اسارت در زندان.
هیچکدام اینها موجب نشد که او آرام شود ، رام وضعیت نابرابر شود،تسلیم شود و همانند عرفات یک روز بگوید؛ خسته شدیم، جنگ دیگر بس است.برای او پایان جنگ روزی بود که زمین از دست رفته به ساکنان اصلی آن سرزمین برگردد.
سنوار از 7 اکتبر 2023 تا 17 اکتبر 2024 در غزه ماند.
پا پس نکشید. فرار نکرد. فرماندهی کرد و لحظه پایان را هم خودش به انتخاب خویشتن برگزید.
یحیی السنوار را تاریخ به خاطر خواهد سپرد با دست قطع شده اش. با نگاه خیره و شجاعانه اش به ریز پرنده قاتل، با تکه چوبی که آخرین سلاحش بود، با آخرین حرکت بدنش که با همه توان چوب را به سمت پهپاد پرتاب کرد.
با گلوله ای که به شقیقه اش شلیک شد و تصویری جاودانه از او ساخت.
او با این پایان ، راه آغاز را به کودکان فلسطینی یاد داد. نترسید، تسلیم نشوید و تا آخرین قطره توانتان بجنگید.شاید برای بعضی از ما این واژهها از فرط تکرار تهی از معنی اولیه و ارمانیاش شده باشد اما برای آنان که در خون خود غلتی زدند نه .
یحیی السنوار تمام نشد، ارتش غاصب با پخش آن ویدئو بزرگترین خدمت را به کودکان فلسطینی کرد. آنها حالا می دانند وقتی از افسانه سنوار برایشان میگویند دقیقا از چه چیزی حرف می زنند؛مردی که یک رسانه اسراییلی با نشان دادن این فیلم برایش نوشت؛ تا لحظه آخر جنگید.
شبیه دو امدادی بود، سنوار «چوب» را به نفر بعدی داد، اما حرملههای تل السلطان رفح نفهمیدند و فاتحانه این فیلم را منتشر کردند
تاریخ با همین فیلم چندثانیه ای بیاد خواهد آورد و شهادت میدهد؛چگونه فرزندان فلسطین با یک تکه چوب، برابر ریزپرنده قاتل، ایستادگی کردند و جنگیدند. این سند بماند برای روزی که قدس آزاد شد. روزی که تاریخ به یاد بیاورد چه کسانی همه آسایش و 60 سال زندگی خویش را به پای این آزادی ریختند و شاید مولانا این صحنه را دیده بود که 10 قرن پیش گفت ؛
رقص و جولان بر سرِ میدان کنند
رقص اندر خونِ خود مردان کنند
چون رهند از دستِ خود دستی زنند
چون جهند از نقصِ خود رقصی کنند
شبیه یک فیلم هالیوودی بود. حیرت آور و باور نکردنی و این کمترین مزد مجاهدت های مرد جنگی اعراب بود؛ یحیی السنوار.