کد خبر: 38636 | صفحه ۹ | تولید و تجارت | تاریخ: 10 آذر 1403
یارانه نقدی کمترین صدمه و بیشترین تأثیر را دارد
اصلاح نظام مالیاتی به جای حذف یارانهها
تاخیر در واریز یارانه دهکهای چهارم تا نهم در آبان ماه، با گمانهزنیهایی مواجه شد که بیشتر رنگ و بوی هراس از قطع یارانه را به همراه داشت. یارانه ۵۱ میلیون ایرانی در دهکهای فوق در موعد مقرر یعنی سیام آبان واریز نشد و پیگیری رسانهها موجب شد سخنگوی سازمان هدفمندسازی یارانهها اعلام کند که: «یارانه هیچکس حذف نشده؛ اگر منابع تامین شود، یارانهها پرداخت میشود.» کسری بودجه یارانه نقدی یکی از ناترازیهایی است که در چند سال اخیر گریبانگیر دولت شده است. بسیاری از صاحبنظران پیش بینی کردند عدم پرداخت به موقع منابع یارانه نقدی از محل نفت و پالایش و پخش به خزانه، عامل اختلال در پرداخت یارانه آبان ماه گذشته بوده است.
در این زمینه برخی منابع خبری از استقراض پیاپی سازمان هدفمندی یارانهها برای پرداخت یارانه خبر دادند و گفتند که این سازمان ۷۰۰ میلیون دلار از وزارت نفت طلب دارد. اما اکنون درآمدهای حاصل از افزایش قیمت بنزین در سال ۹۸ جوابگو نیست و وزارتخانه باید از صادرات فرآورده نفت و گاز، این طلب را بدهد که همین مساله چالش قانونی ایجاد کرده است.
حذف پردرآمدها از یارانه نقدی
اقتصادآنلاین نوشت: با این وجود در روزهای قبل احمد میدری، وزیر کار خبر از حذف یارانه پردرآمدها داده و اعلام کرده بود که آئیننامه حذف افراد ثروتمند از دریافت یارانه در دولت تصویب و ابلاغ شده و به تدریج اجرا میشود. البته این برنامه جزو اهداف و سیاستگذاریهای برنامه هفتم توسعه بوده است که دولت اقدام به اجرای آن میکند.
با این حال اکنون برخی از اقتصاددانان از سیستم پرداخت یارانه نقدی به همه افراد و دهکهای جامعه دفاع میکنند و معتقدند دولت میتواند در بستر هدایت سیاستهای درست اقتصادی مانع از قطع یا حذف یارانهها شود. چنانکه اکنون برخی کشورها به دنبال اجرای سیستم یارانه نقدی یکسان یا همان UBI (Universal Basic Income) بوده و برخی گمانهزنی میکنند که با پشتیبانی ایلان ماسک و احتمالا در زمان ترامپ این سیستم در آمریکا به اجرا درآید.
بر اساس یکی از گزارشهای تحقیقی مرکز پژوهشهای مجلس آمده است، در حال حاضر ۱۳۰ کشور با درآمد کم و متوسط، دستکم یک برنامه پرداخت نقدی بدون شرط برای حمایت از افراد نیازمند دارند.
بر اساس این گزارش، این برنامهها به ویژه در آفریقا رو به افزایش است؛ به طوری که در حال حاضر ۴۰ کشور از ۴۸ کشور در جنوب صحرای آفریقا یک برنامه پرداخت نقدی بدون شرط دارند که تعداد این پرداختها در مقایسه با ۱۲ سال پیش دو برابر شده است. مرکز پژوهشها اضافه میکند: در سالهای اخیر، کشورهای در حال توسعه نیز به تدریج به برنامههای پرداخت نقدی در مقیاس بزرگ گرایش پیدا کردهاند و تا سال ۲۰۱۱ بین ۷۵۰ میلیون تا یک میلیارد نفر از این نوع پرداخت بهرهمند شدهاند. پرداختهای نقدی در ابتدا از کشورهای با درآمد متوسط آغاز شد، اما در ادامه کشورهای کمدرآمد نیز به توسعه و بسط این روش حمایتی روی آوردهاند.
بر اساس این گزارش، یکی از دلایل توجه به این نوع از سیاستهای حمایتی آن است که در شرایط ناامنی غذایی مزمن، برنامههای پرداخت نهادینه شده در مقایسه با کمکهای غذایی فوری سالیانه موثرتر و کارآتر است. همچنین شواهد قانعکننده زیادی مبنی بر تاثیر مثبت این نوع پرداختها بر کاهش نابرابری، فقر مزمن و به ویژه فقر بین نسلی وجود دارد. بنگلادش، شیلی و مکزیک از جمله کشورهای شاخص در این زمینه هستند که تاکنون برنامههایی قابل توجه در حمایت نقدی یا شبهنقدی از فقرای جامعه خود داشتهاند. این به جز سیاست حمایت شبهنقدی در برخی دیگر از کشورها است. بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، در اغلب کشورهای جهان دستکم یک نوع از یارانههای دولتی به مردم ارائه میشود. به عنوان مثال کمکهای ذیل حمایت اجتماعی یا به صورت کالا هستند یا پول نقد که به منظور هدفی خاص به فرد پرداخت میشود.
اجرای نظام مالیاتی به جای حذف یارانه ثروتمندان
در این زمینه علی سعدوندی، اقتصاددان در گفتوگو با اقتصادآنلاین بیان کرد: مبحث یارانهها در ایران به یک معضل بزرگی تبدیل شده است. چون الان یارانههایی که ما در قالب بودجه تامین اجتماعی و کلاً بودجههای حمایتی داریم، بسیار سنگین است. یعنی در میانگین بینالمللی این موارد را نداریم؛ اما در نهایت هیچ کس هم از آن راضی نیست و این نشان میدهد که یارانه به درستی اثر نمیکند پس باید تغییری در آن به وجود بیاید. از وقتی ما طرح هدفمندی یارانهها را داشتیم و یارانه نقدی را تقدیم مردم کردیم در ابتدای خاطره خوشی برای مردم به وجود آمد، اما متاسفانه این طرح منحرف شد اما علت منحرف شدن آن چه بود؟ برخلاف قانون اجازه ندادند که مبلغ این یارانهها رشد کند و عواید حاصل از هدفمندی یارانهها را به بیمه سلامت تخصیص دادند که کار بسیار اشتباهی بود.
وی افزود: در سالهای قبل آقای روحانی میگفتند که سران برخی از کشورها تعجب میکردند که ما چگونه این طرح را به همین راحتی اجرا کردیم. چرا سران کشورها تعجب میکنند؟ چون در واقع بیمه سلامت یک چیز بی سر و تهی است و در نهایت باعث میشود که کسری بودجه مجدد بیشتر افزایش پیدا کند. اکنون وضعیت صندوقهای بازنشستگی ما در آستانه ورشکستگی است و مرتب بیشتر بودجه دولت را میخورد و در نهایت به جایی میرسد که میتواند کل دولت را ورشکسته کند و ما باید کل این شرایط را تغییر بدهیم. یعنی یارانهای که داریم به صندوقهای بازنشستگی میدهیم، یارانهای که به حاملهای انرژی تقدیم میکنیم و یارانهای که به کالاهای اساسی میدهیم این یک مبلغ بسیار بزرگی میشود که ما میتوانیم اجازه بدهیم بازارها به صورت آزاد کار خودشان را انجام بدهند و رانت و بیعدالتی را از بین ببریم و در مقابل اجازه بدهیم که همه افراد به صورت یکسان از حداقل سطح معیشتی برخوردار باشند.
سعدوندی اضافه کرد:، اما این الان نگرش دولت فعلی هم نیست. چرا نیست و شواهد کجاست؟ از اینجا که بنا دارند یارانه ثروتمندان را قطع کنند. هیچ نیازی به این کار نیست؛ شما برای اینکه بتوانید عدالت اجتماعی را اجرا کنید به جای اینکه یارانه ثروتمندان را قطع کنید که یک کار سیاسی است، میتوانید نظام مالیاتی را اجرا کنید. بسیاری از این ثروتمندان به خاطر انباشت رانتهای ناشی از همین یارانههای غیرمستقیم به اینجا رسیدند و اگر شرایط شفاف شود، اتفاقا خیلی از این افراد ممکن است که خودشان محتاج یارانه بشوند.
حرکت بسیاری از کشورها به سمت یارانه نقدی، پس از ایران
این اقتصاددان تصریح کرد: ما شرایط خاص و ویژهای داریم که در شرایط خاص و ویژه ما به دلیل اینکه رانت خیلی سنگین است و متاسفانه فساد در سیستم ما وجود دارد، به نظر میرسد بهترین کار این است که شفافیت را حاکم کنیم و به سمت یارانه نقدی مستقیم یا همان هدفمندی یارانهها برویم که در سالهای گذشته اجرا شده بود ولی ادامه پیدا نکرد. همزمان با اجرای طرح هدفمندی یارانهها انتقادی که بسیاری از اقتصاددانان کشور به این قضیه داشتند این بود که کجای دنیا تا الان پول نقد به مردم دادند؟ در حالی که بعد از اینکه ما به صورت موفقی این طرح را اجرا کردیم، اتفاقا مخصوصاً در آمریکا و در کشورهای اروپایی مثل فنلاند این بحث خیلی جدی مطرح شد که ما به جای اینکه سیستمهای متعدد حمایتی در کشور داشته باشیم اجازه بدهید همه افراد از یک حداقل معیشتی به عنوان حق انسانی خودشان برخوردار شوند و پس از آن دیگر دولت مسئول پوشش ریسک و پوشش خطرات و زندگی افراد مختلف نباشد. این بحثی است که در آمریکا مطرح شده و در هر دو حزب هم دنبال شده است. اندرو یانگ از حزب دموکرات و ایلان ماسک از حزب جمهوری خواه به دنبال این قضیه هستند.
علی سعدوندی ادامه داد: با حاکم شدن هوش مصنوعی تعداد زیادی از افراد در نهایت کار خودشان را از دست خواهند داد و دولت باید برای حجم گسترده بیکاریهایی که به وجود خواهد آمد از الان برنامه بچیند و به نظر میرسد به جز هدفمندی یارانهها و در واقع پرداخت یارانه نقدی مستقیم یا همان سیستم UBI به نظر میرسد چاره دیگری نمیتوان برای این مساله اندیشید؛ بنابراین در آینده کشورها به دو دسته تقسیم میشوند؛ دسته اول کشورهایی هستند که میتوانند معیشت افرادی که به دلیل پیشرفت تکنولوژی بیکار میشوند را تامین کنند. این کشورها میتوانند در جهت رفاه شهروندان از تکنولوژی استفاده کنند و رفاه این کشورها به شدت افزایش پیدا میکند. دسته دوم کشورهایی هستند که در مقابل تکنولوژی ایستادگی میکنند، چون میخواهند که نرخ بیکاری را پایین نگه دارند و این کشورها متاسفانه هر روز ضعیفتر میشوند. مثل برخوردی که ما در طی شاید یک قرن گذشته به هر پدیده جدیدی متاسفانه داشتیم که همواره درصدد انکار بودیم و بعد هم در مقابل تکنولوژی تسلیم شدیم. چه خوب هست که این دفعه ما فعالانه در مقابل این موج عظیم تغییرات تکنولوژی عمل کنیم و زودتر بپذیریم و تمهیداتی برای حاکم شدن هوش مصنوعی داشته باشیم.
دولت باید منافذ رانت و فساد را از اقتصاد ایران حذف کند
این اقتصاددان در پاسخ به سوالی در مورد سامان بخشیدن به وضعیت یارانه نقدی در کشور توضیح داد: ابتدا باید عزمی در دولت به وجود بیاید که در چه زمینهای دولت طرح دارد؟ به نظر میرسد در هیچ زمینه اقتصادی، دولت طرحی ندارد و دولت حتی در عمل به تعهد خود در زمینه رفع فیلترینگ خیلی کند عمل میکند. در زمینه اقتصاد مطلقا طرحی وجود ندارد؛ شاهد اینکه همه چیز را به برنامه پنج ساله هفتم حواله دادیم. متاسفانه در برنامه هفتم هم چیزی وجود ندارد و کاملا تکرار برنامه پنج ساله گذشته بوده است. اول باید این عزم در دولت به وجود بیاید و جهتگیری مشخص باشد. منطق اقتصادی دولت باید مشخص شود تا بعد برسیم به اینکه چه باید کرد؟ به نظرم اگر دولت میپذیرفت که کل مظاهر رانت را از بین ببرد، بسیار ارزشمند بود. به این معنی که ما ارز چند نرخی داریم و این باید تک نرخی شود، بنزین ارزان داریم باید قیمت آن به سطح بینالمللی برسد. اگر این اتفاقها میافتاد کسری بودجه دولت به طور کامل میتوانست پوشش داده شود که با این اتفاق تورم نیز به شدت کاهش پیدا میکرد. چون مردم آگاه هستند و میبینند که متاسفانه برای سال آینده نه تنها برای کسری بودجه برنامهای نیست بلکه در جهت کاهش و کنترل کسری بودجه هم برنامهای نیست و اتفاقا بودجه به طور کلی انبساطی بسته شده است. از سال ۹۷ تا امروز به طور انباشته سنگینترین شرایط تورمی تاریخی ایران را شاهد بودیم که در سطح جهان هم کم سابقه است. چون در واقع موج تورمی ۵۴ ساله در کنار این بوده و در چنین شرایطی اقتصاددان باید نسبت به ابر تورم هشدار بدهند. درحالیکه شما میبینید اقتصاددانان دولت و حامیان دولت پذیرفتند که بودجه یک بودجه انبساطی و ابر تورمی باشد. اینها باید اصلاح شود تا به صورت کلی ما به سمت رانتزدایی و فسادزدایی از اقتصاد ایران برویم.
سعدوندی تاکید کرد: جهتگیری دولت در جهت حذف یارانه اقشار مختلف است نه در جهت هدفمندی یارانهها. علیرغم انتقاداتی که رئیس جمهور محترم به سیستم پرداخت یارانه در بازار انرژی و بازار ارز داشتند، اما پس از استقرار دولت ایشان تاکید کردند که روند گذشته ادامه پیدا میکند؛ تا الان که اینطور بوده است. اما ما باید روند گذشته را محکوم کنیم و باید روند گذشته را به طور کامل متوقف کنیم. مسئولان اقتصادی دولت هم به نظر نمیرسد که بنا داشته باشند روند گذشته را متوقف کنند. باز باید صبر کنیم ببینیم به طور جدی دولت چه جهتگیری خواهد داشت. امیدوارم که تجدید نظر شود.
وی در پایان اضافه کرد: از نظر تئوریک خیلیها معتقدند که در میان سیاستهای جبرانی، کمترین صدمه و بیشترین تاثیر را همین یارانه نقدی مستقیم خواهد داشت. به عنوان مثال دولت میتواند بسیاری از بیمهها، مانند بیمه بیکاری را کلاً قطع کند یا دولت از منابع بودجهای مثلاً به بیمه بیکاری یا حتی بیمه بازنشستگی پرداخت نکند و اینها خصوصی شوند، اما افراد بدانند یک حداقل معیشتی را خواهند داشت و اگر کسی بخواهد معیشت بالاتری داشته باشد میتواند به صورت کاملاً آگاهانه و اختیاری از بیمههای تامین اجتماعی خصوصی استفاده کند یا اینکه فرد بیمه بیکاری را خریداری کند. تقریبا تمامی سیاستهای حمایتی غیر از UBI یا غیر از یارانه نقدی مستقیم، متاسفانه به طور ناعادلانه تقسیم میشود و اقشار خاص را بر اساس ملاحظات سیاسی مورد تبعیض قرار میدهد. یعنی برخی از اقشار جامعه را مورد تبعیض مثبت و برخی از اقشار جامعه را مورد تبعیض منفی قرار میدهد و تنبیهشان هم میکند.