کد خبر: 39271 | صفحه ۱ | تاریخ: 24 آذر 1403
تفسیر وقایع سوریه با کدام روایت ؟ / محمدعلی وکیلی
تاکنون در خصوص چرایی، چگونگی سقوط اسد مطالب زیادی نوشته و گفته شده است. هر کس هم تلاش میکند روایت خودش را القا نماید . گروهی سقوط اسد را محتوم و با نگاه آخرالزمانی تحلیل و روایت میکنند. اینان سقوط شامات را نشانه مهمی از نشانههای ظهور میشمارند و در ادامه روایتشان، سقوط و تصرف عراق را نیز پیشگویی میکنند. در نگاهشان اصل واقعه مهم نیست نتیجه آن اهمیت دارد .
گروه دیگر، سرنوشت کنونی سوریه را همچون گروه اول محتوم روایت میکنند اما معتقدند روش حکمرانی فسادزا و خودکامه اسد نتیجهای بجز این نداشت.
یک روایت دیگر اینکه نوعی توطئه جهانی و اجماع فرامنطقهای عامل این سقوط بود.
نگارنده معتقد است عامل مهم سقوط را بایست در ساختار، رفتار و همچنین قیمت پائین ارتش در آن کشور دانست.
دولت اسد پیش از این سقوط کرده بود. اگر اسد صدهزار جان نثار و وفادار داشت اینچنین فرو نمیریخت .
بنابراین سقوط اسد پیش از آنکه محصول تدبیر عوامل خارجی یا قدرت معارضین باشد، نتیجه فروپاشی داخلی بود .
بر این اساس اگر درست تحلیل نکنیم درست هم نمیتوان عبرت گرفت .
درخصوص چگونگی سقوط هم تفاوت روایت وجود دارد .
مطابق یک روایت قدرت تشکیلاتی معارضین و قوت برنامهریزی ترکیه ضریب میگیرد.
مطابق روایت دیگر جاخالی دادن ایران و رها کردن اسد ضریب میگیرد .
چگونگی رخداد تابع شرایط داخلی و روحیه حاکم بر اسد و فروپاشی درونی ارتش بود. باشرایط حاکم بر ارتش سوریه دیگر صحیح نبود که ایران بهجای ارتش بجنگد.
به گمانم تا اینجا چند درس میتوان ذکر کرد.
درس اول: ضمن اینکه مقایسه ایران با سوریه و این همانی بین آنها نهایت ناشیگری و بیانصافی است اما معتقدم هیچ خطر بیرونی و خارجی ایران را تهدید وجودی نمیکند اما ساختارهای فسادزا و نفوذپذیر و نفوذزده و بیکفایتی و بیتدبیری مسؤلان، میتواند نتایج مشابه ببار بیاورد.
درس دوم :شرایط حاکم بر سوریه پسا اسد، نشان میدهد که «دولت بد بهتر از بیدولتی است» شوربختانه سرنوشت لیبی پساقذافی در انتظار سوریه پسا اسد میباشد. گروه تحریریها ناتوانتر از آن هستند که بتوانند دولت وحدت ملی شامل همه گروهها، اقوام و مذاهب را شکل دهند با تنفسهای مصنوعی اردوغان چنین امکانی وجود ندارد .
درس سوم: سالها بود که دولت اسد در ذهن افکار عمومی بهعنوان دولت غیر مشروع برکشیده شد و روایت عدم مشروعیت کارساز شد. امروز جبهه رسانهای پرقدرتی حول تحقیر ملی ایران نیز شکل گرفته است .
بهعنوان مثال معتقدم عدم دخالت مستقیم ایران در صحنه کنونی سوریه، یکی از مصادیق عقلانیت تاریخی است اما روایتگران برانداز تلاش میکنند آنرا در قالب شکست و ترس تفسیر کنند .
جالب است موضع کنونی ایران را کسانی به ترس و ناتوانی روایت میکنند که دخالت ایران در سال ۲۰۱۱ و۲۰۱۶ که منجر به بقای اسد شد را خطای راهبردی و دخالت غیرموجه تحلیل میکردند .
درس چهارم : دنیا در این چند روز به چشم دیدند که در همه این سالها سایه ایران مانع تعرض عریان اسرائیل به سرزمین عربی سوریه بود و بمبارانهای بیامان آن کشور و نابودسازی تمامی زیرساختهای سوریه توسط اسرائیل و عدم جرأت ترکیه و دیگر حامیان فاتحان دمشق در بیان محکومیت لفظی، نشان میدهد که اگر ایران تضعیف شود تمامی کشورهای منطقه هدف تصرف رژیم جاهطلب اسرائیل خواهند بود .
بهعبارتی ایران قوی خود بزرگترین بالانسر و توازن بخش قدرت در منطقه خواهد بود.
درس پنجم: شرایط کنونی میتواند برای ایران فرصت ساز شود
اگرتوجه به داخل و بازسازی سرمایه اجتماعی رویکرد نظام قرارگیرد و همه نیز به آن پایبند شوند در میان مدت برنده ایران خواهد بود .
بازسازی سرمایه اجتماعی از طریق آشتی ملی و با محوریت وفاق ملی میتواند ایران را در نقطه قدرت منطقهای نگه دارد.