سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
حال روز مردم اصلا خوب نیست.
دلار افسار بریده، کمر مردم زیر بار گرانیها زمین گیر شده است. بیاعتبار شدن ارزش پول ملی ته مانده طبقه متوسط را بر باد داده است. شبنشینیهای شب یلدا تحت تاثیر اوضاع آشفته بیرمق و بدون نشاط بود.
تحولات پرشتاب منطقه، بهتآور و در مسیر تضعیف ژئوپلتیک ایران میباشد.
تحولات جهانی (ورود مجدد ترامپ به کاخ سفید، تلاش اروپا برای فعال سازی ماشه) افقها را تیره کرده است .
در داخل نیز بدلیل سیاستهای گذشته، کشور کلنگی شده است .
در این سالها چندباری تحت عنوان کلنگی شدن زیرساختها از طریق این قلم هشدار لازم را دادم ولی همواره بنام سیاه نمایی تذکر گرفتم !
اکنون آثار این ورشکستگی و کلنگی شدن، کشور را به تعطیلی کشانده است.
رئیس جمهور محترم و معاون اول ضمن اعتراف به بغرنجی اوضاع و عذرخواهی از مردم، اعلام میکنند که بایست گریست !
نگارنده هم به نوبه خود باید گریه کند. اما گریه اصلی نه برنعش ناترازیهای برق، گاز، بنزین و آب که بر ناترازی منابع انسانی و سیاستهای ناترازیساز میباشد .
ناترازی در انرژی و نظام بانکی و بودجه همه معلول هستند .
ناترازی در منابع مدیریتی کشور، ناترازی در منابع تصمیم ساز، ناترازی درسیاستها علت بهحساب میآیند .
تصمیمات غلط و ناشی از غرور و خیره سری درحوزه ارز، ارزش پول ملی را اینچنین بر باد داده است .
حتما به حال مردمی که ارزش دارییهایشان یک شبه تحت تاثیر یک تصمیم ناپخته بیست درصد کاهش پیدا میکند بایست گریست !
تصمیمات غلط توسط مدیران نالایق و کارنابلد و البته رانتی، سرنوشت برق و گاز و بنزین را در بزرگترین کشور گازی جهان به این روز انداختهاند.
بنابراین من هم گریه میکنم اما نه بخاطر صنعتی که با هزار مصیبت سر پاشده و حال باید بهخاطر برق و گاز تعطیل شود چرا که تعطیلی و نوسان گاز و برق در همه جای جهان هست بلکه بهخاطر ناترازی در نظامات غلط حاکم و سیاستها و... حتما بایست خون گریه کرد .
بایست بحال دیوانسالاری فشل، غیرپاسخگو و رشوه محور گریه کرد .
باید بحال مردمی که همچنان هزینه سیاستهای توهمی همچون لایحه حجاب ! و سیاستهای تحریمی چون فیلترینگ ! را میپردازند، بایست گریست !