سرمقاله

کسب و کار و فرهنگ ‪/‬ آرین احمدی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • بررسی نقش اپراتورها در استفاده از هوش مصنوعی در اقتصاد دیجیتال
  • «یارا»ی ایرانسل به بازدیدکنندگان تلکام۱۴۰۳ ارائه شد
  • بازدید مدیران سازمان برنامه و بودجه از غرفه ایرانسل در آخرین روز نمایشگاه تلکام ۱۴۰۳
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 39958  |  صفحه ۶ | حوادث  |  تاریخ: 06 دی 1403
    « ابتکار» افزایش نرخ ارز آزاد را بررسی می‌کند
    حذف ارز نیمایی یا فشارهای امنیتی و اقتصادی؟
    گروه اقتصاد - مجید شاکری پژوهشگر حوزه پول و ارز در خصوص بازار ارز توافقی و اثرات آن بر اقتصاد ایران بیان کرد: هدف مرکز مبادله تک نرخی کردن ارز نیست. به این خاطر که شما اصلاً نمی‌توانید حساب سرمایه بسته داشته باشید و از تک نرخی کردن ارز صحبت کنید.
    مجید شاکری، پژوهشگر حوزه پول و ارز در گفت‌وگو با اقتصادآنلاین گفت: هدف مرکز مبادله تک نرخی کردن ارز نیست. به این خاطر که شما اصلاً نمی‌توانید حساب سرمایه بسته داشته باشید و از تک نرخی کردن ارز صحبت کنید. همچنین به دلیل موارد سه گانه ناممکن ماندل و نیاز شما به سیاست پولی مستقل، شما نمی‌توانید حساب سرمایه را باز کنید. بنابراین شما همیشه مابین بازار توافقی و قیمت بازار آزاد، حداقل به اندازه تفاوت مابین میزان خروج سرمایه و واردات، اختلاف خواهید داشت. پس هدف سامانه ارز توافقی، تک نرخی کردن ارز نیست و هدف آن در درجه اول اصلاح ساختار بازار است.
    ایجاد ساختار رسمی پرداخت
    به گزارش اقتصادآنلاین، وی افزود: ما قبلا با چه مواجه بودیم؟ ما قبلاً چیزی به اسم سامانه نیما داشتیم. نیما یک بازار نبود بلکه سامانه ثبتی بود که طرفین اظهار می‌کردند که ما با همدیگر با این قیمت خرید و فروش انجام می‌دهیم. فارغ از اینکه خرید و فروشی وجود داشت یا نداشت، ما به ازای این معامله، ارز جابجا می‌شد یا نمی‌شد، لاشه فروشی انجام می‌شد یا نمی‌شد؛ اینها هیچ کدام معنا نداشت. زیرا سامانه نیما به هیچ وجه نمی‌توانست ابزاری برای کشف قیمت یا بازاری برای معامله باشد یا تارگت قیمتی برای مداخله به شما بدهد. اما به این خاطر که در آن امکان لاشه فروشی وجود داشت (جدا از پرونده‌های متعددی که با ابعاد ملی در نیما رخ داده است) شما هیچ وقت با وضعیتی که طرفین هم به معامله خودشان مطمئن باشند، مواجه نبودید و خیلی مواقع فشار آوردن برای بازگشت صادرات باعث افزایش قیمت ارز در بازار آزاد می‌شد. مثل اتفاقی در ۳۱ تیر ۱۳۹۹ افتاد؛ وقتی که بانک مرکزی زمان بازگشت ارز صادراتی را کاهش داد و باعث شد همه کسانی که قبلا لاشه خریده بودند، مجبور شوند برای اینکه لاشه‌های خود را پر بکنند از بازار آزاد اقدام به خرید ارز کنند و این باعث افزایش قیمت ارز شد.
    شاکری ادامه داد: به همین دلایل مرکز مبادله و بازار ارز توافقی ایجاد شد. بازار ارز توافقی هدفش در درجه اول تغییر قیمت نیست، بلکه ایجاد ساختار رسمی پرداخت است. یعنی در محیطی که ارز ناشی از صادرات زیر کلید بانک مرکزی نیست، هیچ ابزار حکمرانی، هم در معنای اقتصادی و هم اقتصاد سیاسی وجود ندارد. چون حتی ارز نفت هم عملاً تحت کنترل بانک مرکزی نیست. اما در معنای جدید به این خاطر که صادرکننده باید ارز ناشی از صادراتش را قبل از فروش نزد بانک عامل واسپاری کند، عملا ارز زیر کلید بانک مرکزی آمده و ساختار پرداخت رسمی و ارز رسمی معنادار شده است و این در فرایند بازاری هم رخ می‌دهد. یعنی اینکه شما بعد از اینکه این ارز‌ها را در داخل استخر ترازنامه بانک‌های تجاری تجمیع می‌کنید به این خاطر که تفاوت مابین کیفیت ارز‌ها دیگر بی معنا می‌شود و کل این مثل یک استخر سرمایه در جایی جمع آوری شده، حالا می‌توانید مکانیزم کشف قیمت مبتنی بر مچینگ بی‌نام داشته باشید و قیمت ساختن در یک بازار رسمی و نه بازار غیر رسمی مبتنی بر درهم که در واقع اساساً از سرزمین شما و از محیط امنیتی شما بیرون است و با کوچکترین فشاری مدل قیمت‌گذاری‌اش ممکن است تغییر کند، دیگر چنین چیزی برای شما رخ نمی‌دهد.
    اما آیا ایجاد بازار ارز توافقی منجر به این شد که قیمت تمام شده ارز برای وارد کننده افزایش پیدا کند؟ مجید شاکری در پاسخ به این سوال گفت: نه، برخی افراد می‌گویند قبلا قیمت نیما مثلا ۴۶ تا ۵۱ هزار تومان بود. حال چگونه شما می‌گویید با قیمت کشف شده ۶۱ تومانی ارز، قیمت تمام شده ارز برای وارد کننده تغییر نکرده است؟ قیمت تمام شده ارز برای وارد کننده به صورت میانگین شامل قیمتی است که در نیما به صورت رسمی می‌پردازد، به علاوه هزینه‌هایی که به صورت قانونی و غیرقانونی به این اضافه می‌شود. به همین خاطر شما در پرونده‌های مختلف نیما هم آدم‌هایی را دارید که دقیقاً به قیمت کف نیما خرید انجام دادند، هم آدم‌هایی را دارید که خریدشان قیمت نیما به علاوه هزینه‌هایی که قیمت ارزشان را نزدیک به قیمت بازار آزاد می‌رساند. به جز این هم آدم‌هایی را داشتید که به دلایل حقوقی و قانونی، بیش از قیمت بازار آزاد در داخل سامانه نیما خرید و پرداخت انجام می‌دادند.
    شاکری ادامه داد: اما در بازار ارز توافقی کل این قیمت در حالت میانه یعنی قیمت بازار آزاد منهای هزینه‌های قانونی متمرکز شده است. پس به صورت میانگین قیمت ارز تمام شده واردات تفاوتی نکرده است. اما آیا معنایش این است که کالا‌ها گران نمی‌شوند یا گران می‌شوند؟ باید بگویم نه، شما یه سری از کالا‌ها دارید که گرانتر می‌شوند مثل همین کالا‌هایی که در واقع دسترسی داشتند به ارز نیمایی بدون هزینه سربار، یک سری کالا‌ها قیمتش تغییر نخواهد کرد و حتی قیمتش کاهش پیدا خواهد کرد. میانگین سطح عمومی قیمت‌های شما تحت تاثیر این واقعه تغییر نخواهد کرد. اما با توجه به اینکه قیمت ارز بازار آزاد افزایش پیدا کرده و قیمت میانگین ارز تمام شده در داخل سامانه هم عملاً تابع قیمت بازار آزاد، منهای هزینه‌هایی که ذکر کردم بود، به طور طبیعی شما انتظار دارید سطح قیمت‌ها افزایش پیدا کرده باشد. اما این تحت تاثیر افزایش قیمت بازار آزاد است و ربطی به تغییر یا جابجایی از نیما به مرکز مبادله ندارد. حالا آیا تغییر قیمت در بازار نیما باعث تغییر قیمت در بازار آزاد شده؟ باز هم نه، به هیچ وجه. چون اساساً مدل محاسبه قیمت تمام شده ارز برای وارد کنندگان ربطی به قیمت نیما نداشت و بر اساس قیمت بازار آزاد منهای هزینه فرصت خروج سرمایه تعیین می‌شد و الان هم همین است.
    وی در پاسخ به سوالی در مورد نقد و نظراتی که برخی نمایندگان با تاکید بر تورم و فشار بر قشر متوسط بیان می‌کنند، هم اظهار کرد: برخی از مخالفین سامانه ارز توافقی، افرادی هستند که با ما هم عقیده نیستند، ولی کسانی هستند که این کشور را دوست دارند و آدم‌های سالمی هم هستند، اما اشتباه می‌کنند و از جزییات چیزی که درباره آن صحبت می‌کنند مطلع نیستند و با موضوع سیاسی برخورد می‌کنند. خیلی از این بزرگواران به جزئیاتی که الان من عرض کردم، مسلط نیستند. آنها واقعاً فکر می‌کنند که ارز نیما با قیمتی که گفته می‌شد به دست وارد کننده می‌رسید. این حرف صحیحی نیست. نکته دیگر که به آن توجه ندارند این است که اگر آنها به دنبال نظارت بر ارز، احیای ساختار پرداخت رسمی و ... هستند، موضوع از قیمت شروع نمی‌شود، بلکه از ساختار شروع می‌شود. من تعجب می‌کنم که چرا کسی باید هم طرفدار نظارت آهنین بر ارز باشد و هم مخالف ساختار بازار مرکز مبادله باشد. یا وقتی آنها می‌گویند این بازار یک بازار انحصاری است و در بازار انحصاری کشف قیمت معنا ندارد، انحصار بازار بین صادر کننده‌ها که نیست بلکه بین تراستی‌هاست. در مدل قبلی که هیچ ساختار رسمی نداشتیم اصلا امکان شناخت رفتار تراستی‌ها را نداشتیم. الان در مدل مرکز مبادله شما کلا یک رینگ مخصوص این موضوع را دارید و چرا این را نمی‌بینید و صرفا روی موضوع قیمت متمرکز هستید.
    مجید شاکری در پاسخ به سوالی در خصوص صحبت‌های وزیر اقتصاد در خصوص کاهش رانت ارز نیما پس از ایجاد مرکز مبادله ارز توافقی هم بیان کرد: رانت یا حذف رانت، مدخل مناسبی برای سیاست‌گذاری نیست، اما شما می‌توانید این را بگوید وقتی که قیمت تمام شده ارز تغییری نمی‌کند و شما صرفاً یک جابجایی دارید از کسانی که قبلا تفاوت مابین نیما و آزاد را برمی‌داشتند و اکنون این تفاوت در صورت‌های رسمی مالی سالانه شرکت‌ها دیده می‌شود، شفافیت، افزایش درآمد مالیاتی، رونق بورس به عنوان یک دارایی سرمایه‌ای که شرکت‌های صادرات محور آن به ارز هج شده‌اند و فشار خروج سرمایه را از روی ارز برمی‌دارد، این‌ها نکات مثبتی است. نکته دیگر اینکه استناد کردن به رویکرد پولی برای محاسبه قیمت کار درستی نیست؛ از دو نظر. یک اینکه کارکرد رویکرد پولی در اقتصاد بین الملل این است که به شما امکان توصیف و مسیری برای پیش بینی قیمت ارز بدهد. به شما تحلیل سیاستی ارائه نمی‌کند؛ که اگر شما بگویید مثلاً این قیمت باید بگذاریم پس ما کار خوبی کردیم یا کار بدی کردیم. دوم حتی کسانی هم که تاکید بر رویکرد پولی و نرخ ارز یا رویکرد بازار دارایی به نرخ ارز دارند، در انتها می‌گویند حتی رویکرد گام تصادفی یعنی اینکه بگوییم همان چیزی که دیروز بوده فردا هم هست، به صورت میانگین درست‌تر از این است که ما این محاسبات را انجام بدهیم. این شاید رویکرد درستی برای دفاع از بازار مبادله نباشد. اما اینکه بگوییم افزایش قیمت ارز در بازار آزاد تحت تاثیر فشار‌های متعدد امنیتی و اقتصادی که ظرف سه ماه گذشته به کشور وارد شده بوده، این درست است.