سرمقاله

دامنه انتخاب‌های تهران و تروئیکای اروپایی / جلال خوش‌چهره

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • هزینه های راه اندازی اینترنت ثابت در ایران
  • معرفی و بررسی 5 تا از بهترین سایت‌های اجاره خودرو در ایران
  • بزرگترین سایز میلگرد کدام سایز است؟
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 41094  |  صفحه ۱۱ | ایران و جهان  |  تاریخ: 24 دی 1403
    آیا باید هر حادثه ای را تفسیری فراطبیعی کرد؟
    نگاه ایدئولوژیک به حادثه آمریکا
    آتش سوزی ها در امریکا به آغاز یک جریان فکری در داخل ایران منجر شد که با ارائه تفسیری الهیاتی از بحران در امریکا، در تلاش است تا این واقعه را در تقابل حق/باطل بازنمایی کند.
    از آغاز آتش سوزی ها در امریکا فضای رسانه ای داخل کشور به سوی طرح مباحث الهیاتی درباره چرایی این رخداد پیش رفت. توصیف هایی همچون عذاب الهی و ارتباط این واقعه با جنگ غزه از مهمترین محورهای رسانه ای بود که کوشش می کند در چارچوبی گسترده تر، به ضعف و افول امریکا اشاره کند.
    جریان رسانه ای که با قراردادن خدا به عنوان حامی مسلمانان در خاورمیانه، از امریکا و تمام مردمی که در گرفتار آتش سوزی هستند به مثابه نماد ظلم و مردمی که واجد صلاحیت برای عذاب الهی هستند یاد می کند. عذابی که خدا برای عقوبت امریکایی ها نازل کرده تا در تقابل حق و باطل، تضعیف شوند.
    به گزارش خبرآنلاین در همین راستا مقایسه آتش سوزی امریکا و جنگ غزه از سوی معاون خبر صداوسیما هم مورد توجه قرار گرفت. حسن عابدینی در گفتگو با ایسنا یکی از نکات مهمی را که در فضای مجازی به آن پرداخته شده، مقایسه این آتش‌سوزی با آتش‌ افروزی در غزه عنوان کرد و گفت: «عنوان می‌شود میزان این آتش‌سوزی‌ها در حد و اندازه آتش‌سوزی در غزه است؛ اما غزه در ۱۴ ماه به این وضعیت درآمد و در کالیفرنیا چیزی حدود چهار روز! خسارت‌های مالی که به غزه وارد شده، حدود ۴۰ میلیارد و اندکی بالا و پایین است ولی این رقم در ایالات کالیفرنیا ۱۲۰ تا ۱۵۰ میلیارد دلار برآورد شده است.»
    همزمان با این پوشش رسانه ای، در شبکه های اجتماعی، برخی تلاش کردند دو مسئله جنگ غزه را با آتش سوزی امریکا مرتبط و آن را به عنوان عذاب الهی در پاسخ به تظلم خواهی کودکان غزه بازنمایی کنند. تسنیم درباره جزئیات این پیام ها نوشته «جملاتی مثل «اینجا غزه نیست، اینجا لس‌آنجلس است» متنِ تصویرنوشته‌های بسیاری از شبکه‌های اجتماعی شد که نشان می‌دهد محله‌های سوختۀ لس‌آنجلس، طی چند روز، شبیه مناطق جنگ‌زدۀ غزه شده‌اند. بسیاری تصاویر کوچ صدها هزار آمریکایی، از ترس آتش‌سوزی را با کوچ اجباری مردم غزه مقایسه می‌کنندبخشی از کاربران فضای مجازی آتش‌سوزی در لس‌آنجلس را به‌عنوان تاوان حمایت‌های ایالات متحده از جنایت‌های رژیم صهیونیستی در نوار غزه تعبیر می‌کنند. این نگاه‌ها با رویکردهای مختلف مذهبی و غیرمذهبی، برآمده از اعتقادی است که در فرهنگ ایرانی از آن تعبیر به «مکافات عمل» می‌شود»
    سایت ایونا دیگر رسانه ای بود که همسو با کیهان و با بررسی کنشگری فعالان شبکه های اجتماعی نوشت «بسیاری معتقدند غزه یک سال بعد از بمب هایی که آمریکا در اختیار اسرائیل گذاشت به اندازه ای که لس آنجلس و کالیفرنیا یک روزه سوخت، آسیب ندید!» با همین رویکرد رسانه ای، خبرگزاری مهر هم با انتشار مطلبی به نقل از یک فعال رسانه ای نوشت «آتش‌سوزی‌های مهیب و ویرانگر ایالات متحده در روزهای اخیر، فراتر از یک بحران طبیعی، نمادی از تلنگر الهی برای بازنگری در سیاست‌های جهانی به‌ویژه در برابر مظلومیت مردم فلسطین است.»
    همچنین خبرگزاری فارس با انتشار ویدئویی که به ادعا آن مربوط به دو روز قبل از حادثه بود، کوشش کرد با رویکردی آخرالزمانی، لس آنجلس را شهری بازنمایی کند که آتش سوزی وسیع این شهر به نشانه ای برای بی خدایان تبدیل شد.
    برجسته سازی انگاره انتقام الهی به مثابه اصلی قطعی در آتش سوزی امریکا از سوی برخی نخبگان مذهبی نیز ترویج شده است. رسول فلاحتی امام جمعه رشت با بیان اینکه یک شهر به وسعت غزه سوخته در حالی که همه اهالی از سرمایه داران آمریکایی بودند، گفت: این آتش سوزی در کالیفرنیا انتقام خداست. این رویکرد از سوی سایت مشرق با انتشار ویدئویی از یک کودک فلسطینی که با گریه از خدا درخواست انتقام می کند و سپس صحنه های آتش سوزی در امریکا به نمایش در می آید، بیشتر برجسته شد.
    در چنین شرایطی انتظار از رسانه های داخلی ارتقای آگاهی افکارعمومی نسبت به دلایل علمی این رویداد است که به طور مستقیم با پیامدهای تغییرات آب و هوایی در ارتباط است. به عبارت دیگر آتش سوزی امریکا بیش از آن که نیاز به جریان سازی برای بازنمایی غلبه قهر طبیعت بر انسان به مثابه عذاب الهی داشته باشد نیازمند بررسی علمی تغییرات اقلیمی در ایران در صورت وقوع چنین رخدادهایی است. آتش سوزی هایی که با گرم شدن زمین و خشکسالی، ممکن است در ایران هم اتفاق بیفتد و آمادگی برای مواجهه با چنین بحران هایی نیازمند پژوهش و فراهم آوردن زیرساخت ها است نه برجسته سازی نگاه های الهیاتی.