صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • وزیر ارتباطات: تجربه بین‌المللی و بومی ایرانسل عامل بهبود خدمات اداری به مردم می‌شود
  • معرفی بهترین انواع یونیت دندانپزشکی ایرانی
  • معرفی بهترین انواع یونیت دندانپزشکی ایرانی
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 42243  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 21 بهمن 1403
    روابط ایران و آمریکا؛ از اظهارات تهدیدآمیز تا اقدامات اعتمادساز
    شهاب زمانی _ دور جدید ریاست جمهوری دونالد ترامپ، آنگونه که مشخص است، در ادامه ایده رویای قرن آمریکایی و بر اساس « سیاست قدرت»، شکل گرفته است؛ سیاستی که در مواجهه با دشمنان، رقبا و حتی دوستان و متحدین واشنگتن، به چیزی جز منافع این کشور، توجه ای ندارد، مسیری که حتی در تضاد با ارزش های ایده آلیستی برگرفته از برخی قوانین ایالات متحده، از بدو تاسیس آن است.
    تجارب مختلف و در عین حال، پیش بینی نشده در دور اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ و همچنین دوران متشنج و سخت پس از آن برای رئیس جمهور آمریکا و بویژه پرونده های متعدد برای وی، رییس جمهور فعلی ایالات متحده را، چنان متحول نموده، که به نظر می رسد، مسیر متفاوتی را، نسبت به دور اول ریاست جمهوری خود در پیش گرفته است، تا به ملت آمریکا نشان دهد، آنچه که برای وی مهم است، منافع ملی آمریکا ( و نه جهان سرمایه داری) و سایر ملل جهان است.
    رویکرد «سیاست قدرت» که بطور عریانی در اظهارات رئیس جمهور آمریکا، مشاهده می شود، جهان را به سمت تحولات پیش بینی نشده ای سوق خواهد داد، که می تواند، تبعات پیش بینی نشده و هشدار آمیزی نیز، بهمراه داشته باشد؛ اظهارات وی در خصوص لزوم آتش بس فوری در غزه، پایان جنگ اوکراین، رقابت تجاری با چین، تغییر در تجارت با کشورهای دوست، مالکیت کانال پاناما، تملک گروئیلند، جابجایی مردم غزه و مواردی دیگر، گواهی بر، تمرکز چهل و هفتمین رئیس جمهور ایالات متحده بر «سیاست قدرت» است، که طی قرن ها، سیاست حاکمان اقتدارگرا در مواجهه با دوستان و دشمنانشان بوده است.
    با این حال، آنچه که مشخص است، مذاکرات پشت پرده دولت ها در عرصه روابط بین الملل ( بی واسطه و یا با واسطه)، مسیر خود را در عرصه سیاسی طی خواهد نمود و در اتخاذ گفتمان و سیاست اعلامی نیز، نتایج آنها قابل رویت است. در جایی که دو طرف، در حال سبک و سنگین نمودن شرایط مورد دلخواه خود و چانه زنی با یکدیگر هستند و نتایج آن، در مواضع علنی و در تریبون های رسمی ظاهر شد، تا شاید بتوانند به وضعیت متعادل و توافق ضمنی منتهی شود. لذا نباید تصور نمود، سیاست، همچون یک مسابقه فوتبال در یک استادیوم ورزشی است، که تماشاگران (یا همان افکار عمومی)، همه تاکتیک ها و تکنیک های دو طرف را، به روشنی مشاهده خواهند نمود، بلکه سیاست در عرصه بین الملل، همچون کوه یخ شناوری است، که افکار عمومی، وصف قسمت بیرونی آن را، از زبان سیاستمداران می شنوند و قسمت بیشتر آن( که مخفی ) و می تواند مهمتر و تاثیرگذارتر باشد، همچنان با گمانه زنی های مختلفی همراه خواهد بود.
    بدون شک، خروج ایالات متحده در ۲۰۱۸، از توافق بین المللی برجام، اعتماد حداقلی بوجود آمده در نزد افکار عمومی ایرانیان را، در مسیر بدبینی بیشتر قرار داد؛ بگونه ای که، با فشارهای حداکثری بعدی آن، موجب نزدیکی بیشتر ایران به سوی شرق و قدرت های رقیب ایالات متحده گردید؛ استراتژی که، بیش از آنکه خواست افکار عمومی باشد، مسیر گریز ناپذیری در برابر سیاست های تهاجمی و تحریم های ایالات متحده، جهت تحمیل خواسته های خود به ایران بود.
    هرچند، رئیس جمهور ایالات متحده، روز سه شنبه گذشته، از گفتگو و توافق احتمالی با ایران سخن گفت، و در راستای «سیاست قدرت»، با «هشداری ضمنی» به ایران، نسبت به تبعات عدم دستیابی به توافق نیز، همراه بود، با این حال، چنین رویه ای در سیاست خارجی واشنگتن، نه یک سیاست مختص به ایران، بلکه اساس «سیاست قدرت» در عرصه بین المللی محسوب می شود، که قدرت های بزرگ و منطقه ای، جهت پیشبرد اهداف سیاسی خود در کنار مذاکرات سیاسی، از هشدارهای ممکن نیز بهره می برند. لذا، تهدیدات دونالد ترامپ، موضوعی معمول محسوب می شود، که کاخ سفید طی این مدت، نسبت به چین، روسیه، پاناما و برخی کشورهای دیگر انجام داده است و در مقابل، پاسخ متناسب به چنین تهدیداتی نیز، بخشی از سیاست معمول در عرصه بین المللی محسوب می شود.
    لذا با توجه به گمانه زنی های مختلف در خصوص تغییر فضای بین ایران و ایالات متحده، هرگونه تصمیم گیری و استراتژی جدید، بهتر آن است که، بر مبنای تجارب گذشته، گمانه زنی های واقع بینانه و با در نظر گرفتن خواست افکار عمومی داخلی و تغییر احتمالی محیط منطقه ای و بین المللی، لحاظ شود؛ آنچنان که، عزم چین و آمریکا جهت توافق اقتصادی جدید، فشارها آمریکا به اوکراین جهت پایان جنگ و همچنین روابط شخصی پوتین _ نتانیاهو_ ترامپ، می تواند پکن و مسکو را در جریان توافقات جدیدی با واشنگتن قرار داده و فضای بین المللی را دچار تغییرات غیر منتظره ای، در مسیر همپوشانی منافع آنها قرار دهد؛ مسئله ای که، حتی می تواند منافع سایر کشورهای دیگر را، نتنها مورد مصالحه قرار دهد (آنگونه که در تحولات سوریه شاهد بودیم)، بلکه در مسیر نقض قوانین بین المللی نیز قرار دهند.
    از سویی دیگر، با توجه به خروج یکجانبه آمریکا از برجام و سیاست عملگرای جمهوری اسلامی ایران، بدون شک، برخی اقدامات اولیه و اعتمادساز کاخ سفید نسبت به ایران در دور جدید ریاست جمهوری دونالد ترامپ، مخصوصا در لغو برخی تحریم ها و تغییر گفتمان تهدید، می تواند زمینه ساز تغییر فضای بی اعتمادی و آغازی برای مذاکرات جدید و سودمند برای تهران و واشنگتن گردد، تا نتنها فضای فی مابین بهبود یابد، بلکه ثبات و همکاری های منطقه ای و بین المللی، شکل پررنگتری گیرند.