سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
نظریه را، پلی میان زبان و تجربه می دانند و در طول تاریخ ملت ها، وجود شخصیت های با تجریه ای را شاهدیم، که با زمانه خود در حال حرکت و با نگرشی پیشرو، مسیر متفاوتی از گذشته را ،برای آینده ترسیم و مد نظر دارند؛ مسیری که با در نظر گرفتن همه جوانب و تجارب تلخ و شیرین خود و دیگران، در جهت تبیین آینده ای بهتر و در عین حال ملموس تر و مورد نظر مردم خویشند. محمدجواد ظریف، دیپلمات کهنه کاری که، نزدیک به چهار دهه، در سیاست خارجی ایران، حضوری فعال و موثر داشت، می رفت تا در دولت چهاردهم، خود را نه همچون گذشته در قامت یک دیپلمات، بلکه نظریه پردازی به تصویر کشد، که تاکنون از وی دیده نشده بود . ظریف می بایست مسیر جدیدی را در دولت چهاردهم طی نماید، او که، نخواسته(یا نتوانسته) بود، کاندید ریاست جمهوری شود، درکنار مسعود پزشکیان، شور و شوق زیادی به انتخابات ریاست جمهوری بخشید و محرک بسیاری، برای حضور در پای صندوق های رای و پیروزی کاندیدایی شد، که شاید کمتر کسی، پیروزی وی را انتظار می کشید. دیپلماتی که نزدیک به چهار دهه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، فعالیت و از «کم و کیف» دو عرصه سیاست داخلی ایران و نظام بین الملل آگاهی داشت، به پشتوانه تجارب ارزنده اش، ایده ها و تفکرات خود را به دفعات درخصوص «توازن در سیاست خارجی» ، « نیاز به گفتگو با غرب » ، و همچنین نیات «روسیه نسبت به ایران»، بیان نموده بود، مواردی که بدون شک، سوگیری شناختی برخی را نسبت به وی، تشدید می نمود. با این وجود، وجه متمایز محمدجواد ظریف با دیگر دیپلمات ها، فضایی است که در ذهن وی متصور یا در آرزوی تحقق آن، در کشوری است که، برخی به دنبال «تک صدایی » در آنند؛ با این حال، «دولت وفاق»، اصطلاحی که مسعود پزشکیان، نامزد انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم بکار برد، در صدد افزایش مشارکت مردم در انتخابات، همکاری و همفکری همه نیروها برای رفع مشکلات کشور و تشکیل دولتی قوی بود، گفتمان متفاوتی که تاکنون، در افکار عمومی، آثار خود را بروز نداده است، جز یک همایش «گفتوگوی ملی درباره وفاق ملی»، که با همت و تلاش محمدجواد ظریف، تحقق یافت، تا این شعار رئیس جمهور، عینیت و نمود بیشتری در کشور، پیدا نماید؛ اصطلاحی که در این برهه، که او از دولت پزشکیان جدا شده است، نیازمند توجه و تفکر بیشتری است، که چگونه، می توان به دنبال وفاق بود، وفاق داشته باشید، ولی دیگران، با درکی متفاوت از وفاق، از آن بهره برداری یکسویه کنند؟ شاید گفتمان محمد جواد ظریف در این همایش و بیان ایده های جدید و کنشگری متفاوت، نتنها برای برخی غیر قابل قبول، بلکه حضور وی در کنار رییس جمهور را، موجب نگرانی بدانند، تا فشار بیشتری را، نسبت به وی و دولت درپیش گیرند. گفتمان ظریف ، به منزله کنار گذاشتن برخی پیش فرضهای ذهنی بود، که همچنان رفتار، گفتار و کردار برخی را، راهبری می کند، بدون توجه به تغییر جهان و جامعه ای که، به آینده ای متفاوت از حال می اندیشد؛ آنجا که منافع ملی، در گذار به آینده، همچنان از تهدیدات مختلف بالفعل و بالقوه ای، رنج برده و دامنه آسیب پذیری کشور و جامعه، از سوی کشورهای متخاصم و رقیب، در حال گسترش است. در حالی که، همه کارشناسان و بخصوص رئیس جمهور، بر وفاق ملی تاکید نمودند، ولی دولت نتوانست، یک «نشست وفاق ملی»، جهت تلطیف فضای انتخابات ریاست جمهوری، سازماندهی نماید و به همایش «گفتوگوی ملی درباره وفاق ملی»، بسنده کرد؛ این در حالی است که، در شرایط و فضای دگرگون شده داخلی وخارجی، یک «نشست وفاق ملی» با حضور همه شخصیت ها، گروههای اجتماعی و دغدغه مندان کشور، می توانست نتنها انسجام ملی را بیشتر به تصویر بکشد، بلکه زمینه ساز فضایی بهتر در مقابل تهدیدات مختلف خارجی شود. هرچند محمد جواد ظریف، توانست بر کرسی معاونت راهبردی رییس جمهور بنشیند، تا نه به عنوان یک دیپلمات ، بلکه به عنوان یک نظریه پرداز، در کنار «دولت وفاق»، به ابراز نظر و ایده های خود در این رابطه بپردازد، با این حال، وی را، می بایست همچون بسیاری دیگر از شخصیت های ملی، پاسداشت و دوران سراسر خدمت وی را ارج نهاد؛ نام محمدجواد ظریف یادآور مقاطع حساس و تاریخی مذاکرات قطعنامه ۵۹۸ و توافق مهم برجام است، که موجب گذار کشور از شرایطی سخت، بغرنج و مهم بود؛ از این رو، باید به عملکرد و کارنامه این سیاستمدار و دیپلمات ارزشمند کشورمان، منصفانه نگریست؛ کسی که کوله باری از تجارب ارزشمند عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی را، در جریان بیش از چند دهه مسئولیت و فعالیت مستمر، به دوش کشید و همیشه از منافع کشور و ملتش، به درستی، ولی متفاوت از دیگران و با دیدی واقع بینانه دفاع کرد.