کد خبر: 45408 | صفحه ۱۱ | ایران و جهان | تاریخ: 06 اردیبهشت 1404
سفرهای بی وقفه وزیر امور خارجه در آستانه سومین دور مذاکره بررسی شد
دیپلماسی شطرنجی ایران
گروه سیاست خارجی- در حالیکه ایران و آمریکا با میانجیگری عمان دور جدیدی از مذاکرات هستهای را آغاز کردهاند، فضای گفتوگوها همچنان پیچیده، مبهم و متأثر از تهدیدهای اسرائیل و فشارهای داخلی است. ترامپ با پیشنهاد توافقی «ترامپی» و شروط سختگیرانه وارد میدان شده و در تلاش برای ثبت دستاوردی در سیاست خارجی است، در حالیکه ایران بهدنبال لغو تحریمها و تضمین ماندگاری توافق است. اما موانع داخلی و منطقهای میتوانند روند دیپلماسی را تهدید کنند.
مقامهای ارشد هیأتهای ایرانی و آمریکایی از «پیشرفتهایی» در روند گفتوگوها خبر دادهاند. همزمان، بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس تأکید کرده که گفتوگوها «شتاب گرفتهاند» و حتی آنچه پیشتر «ناممکن» بهنظر میرسید، اکنون در «قلمرو امکان» قرار گرفته است. با وجود این تحرکات، روند مذاکرات همچنان با احتیاط و در فضایی بسته پیگیری میشود. در چنین شرایطی، پرسش محوری این است که هر یک از بازیگران اصلی این میدان، دقیقاً در پی چه اهدافی هستند و این مسیر دیپلماتیک تا کجا میتواند پیش برود؟
سفرهای متراکم عباس عراقچی قبل از آغاز مذاکرات ایران و امریکا نمایانگر هماهنگی کشورهای دوست موثر بر مذاکرات از طریق دیپلماسی بود. اما چرا این سفرها اهمیت داشت و نقش چین و روسیه در مذاکرات با میانجی گری عمان چیست؟
خبرآنلاین در این زمینه می نویسد: دور دوم مذاکرات غیرمستقیم ایران و ایالات متحده در رم، ایتالیا که با میانجیگری عمان برگزار شد، نقطه عطفی در تلاشهای دیپلماتیک برای کاهش تنشهای هستهای بود. این مذاکرات، که ادامه گفتوگوهای «سازنده» در عمان، در حالی انجام شد که بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و احیای سیاست «فشار حداکثری» چالشهای جدیدی ایجاد کرده است. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، با سفرهای دیپلماتیک گسترده پیش از این مذاکرات، به دنبال تقویت موضع ایران، جلب حمایت متحدان کلیدی، و ایجاد اجماع بینالمللی بود.
چه آنکه مذاکرات ایران و آمریکا در سال ۱۴۰۴ در بستر تنشهای فزایندهای برگزار میشود. تحریمهای جدید وزارت خزانهداری آمریکا علیه شبکه نفتی ایران و تهدیدات ترامپ برای اقدام نظامی علیه تأسیسات هستهای، فضای دیپلماتیک را پیچیده کرده است. در همین حال «رویترز» گزارش داد که ایران خواستار لغو کامل تحریمها و تضمینهای حقوقی برای پایبندی به توافق است، در حالی که آمریکا بر توقف غنیسازی اورانیوم و بازرسیهای سرزده آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) تأکید دارد. در این شرایط، عراقچی، که تجربه مذاکرات برجام (۱۳۹۴) را در کارنامه دارد، با دیپلماسی فعال به دنبال کاهش انزوای ایران و تقویت اهرمهای مذاکراتی بود.
عراقچی با سفر به الجزایر، روسیه، چین، و دیدارهایی در حاشیه مذاکرات رم، شبکهای از حمایت دیپلماتیک ایجاد کرد. چه آنکه او در یادداشتی به «واشنگتن پست» نوشت: «اکنون توپ در زمین آمریکاست. اگر به دنبال راهحل دیپلماتیک واقعی است، ما مسیر را نشان دادهایم.» این اظهارات، که بازتاب استراتژی ایران برای حفظ ابتکار عمل بود، با سفرهای او به کشورهای کلیدی تقویت شد. سفرهای چین و روسیه، به دلیل روابط استراتژیک و نقش این دو کشور در شورای امنیت سازمان ملل، از اهمیت ویژهای برخوردار بودند. این گزارش ابتدا تمام سفرها را مرور کرده و سپس به تحلیل عمیق سفرهای چین و روسیه میپردازد.
سفر عراقچی به روسیه چه دستاوردی داشت؟
سفر عراقچی به مسکو در ۲۸ فروردین ۱۴۰۴، که با دیدار با پوتین همراه بود، برای هماهنگی با یکی از نزدیکترین متحدان ایران انجام شد. عراقچی جزئیات دور اول مذاکرات عمان را با پوتین در میان گذاشت و بر حفظ روابط استراتژیک با روسیه تأکید کرد. پوتین، طبق آنچه «رویترز» روایت کرده، از مذاکرات ایران و آمریکا حمایت کرد و گفت: «روسیه آماده است هر آنچه ممکن است برای حل دیپلماتیک انجام دهد.» این دیدار، که با حضور کاظم جلالی برگزار شد، نشاندهنده نگرانی ایران از واکنش روسیه به مذاکرات با آمریکا بود. عراقچی در دیدار با سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، بر لزوم لغو تحریمها و حفظ حق غنیسازی تأکید کرد. این گفتوگوها، که برای جلوگیری از فشارهای شورای امنیت تحلیل شد، به هماهنگی مواضع دو کشور کمک کرد.
در همین حال یکی از موضوعات احتمالی در مسکو، بحث انتقال ذخایر اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی ایران به روسیه بود. این ایده، مشابه مدل لیبی (خلع سلاح کامل هستهای)، برای کاهش نگرانیهای غرب مطرح شده است. اما دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، این موضوع را در چارچوب میانجیگری عمان تأیید کرد، اما جزئیات را فاش نکرد. با این حال، عراقچی گفت: «مذاکرات ما فقط درباره مسائل هستهای است.» این اظهارات میتواند تلاشی برای پنهان نگه داشتن توافقات حساس باشد. در همین راستا «نیویورک تایمز» ادعا کرد که ایران امکان مشارکت در اداره تأسیسات غنیسازی را مطرح کرده، که ممکن است با هماهنگی روسیه باشد، اما این ادعا تأیید رسمی نشد. توافق احتمالی دیگر، حمایت روسیه از موضع ایران در شورای امنیت در برابر قطعنامههای احتمالی بود. «فرارو» گزارش داد که روسیه قول وتوی هر قطعنامه ضدایرانی را داده است، که میتواند اهرم فشار ایران را تقویت کند.
روسیه، اگرچه در مذاکرات رم حضور مستقیم ندارد، نقش میانجی غیرمستقیم و حامی دیپلماتیک ایفا میکند. چه آنکه ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه، در ۱۹ فروردین از برگزاری جلسه کارشناسی با ایران و چین خبر داد. این جلسه، که برای هماهنگی درباره برنامه هستهای ایران بود، نشاندهنده نقش روسیه در ایجاد اجماع با متحدان ایران است. دیمیتری پسکوف به «رویترز» گفت: «روسیه از راهحل دیپلماتیک حمایت میکند، زیرا به کاهش تنش منجر میشود.» روسیه، با روابط نزدیک با اسرائیل و آمریکا، میتواند بهعنوان کانال ارتباطی غیرمستقیم عمل کند. چرا که سفر عراقچی به مسکو برای اطمینان از حمایت روسیه در برابر فشارهای شورای امنیت بود. همچنین، این نکته اهمیت دارد که روسیه از طریق میانجیگری عمان، پیشنهادهایی برای کاهش غنیسازی ایران در ازای لغو تحریمها ارائه کرده است. این نقش، اگرچه پنهانی است، به حفظ فضای مثبت مذاکرات کمک میکند.
سفر عراقچی به چین قبل از مذاکرات چه معنایی داشت؟
سفر عراقچی به پکن در ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، که در آستانه دور سوم مذاکرات عمان انجام شد، برای رایزنی درباره مذاکرات هستهای و تقویت روابط اقتصادی بود. عراقچی با وانگ یی، وزیر خارجه چین، دیدار کرد و پیام مسعود پزشکیان را منتقل نمود. او در بدو ورود گفت: «چین بزرگترین شریک تجاری ماست و در مذاکرات هستهای نقش کلیدی دارد.» چه آنکه عراقچی در X نوشت: «ایران و چین مصمم به حفظ ثبات منطقهای هستند.» این اظهارات نشاندهنده هماهنگی استراتژیک برای حمایت از موضع ایران بود. در همین راستا «فایننشال تایمز» نیز گزارش داد که چین، که ۹۲ درصد نفت ایران را خریداری میکند، از کاهش تحریمها نفع میبرد، و این موضوع محور گفتوگوها بود. عراقچی همچنین با مقامات اقتصادی چین درباره حفظ جریان تجارت نفت رایزنی کرد، که کارشناسان آن را برای کاهش اثر تحریمهای ترامپ حیاتی خواندند.
یکی از توافقات احتمالی در پکن، تعهد چین به فشار بر آمریکا برای کاهش تحریمها در ازای محدود کردن غنیسازی ایران بود. چین، بهعنوان بزرگترین خریدار نفت ایران، از مذاکرات موفق نفع میبرد. «نیویورک تایمز» ادعا کرد که ایران پیشنهاد مشارکت در اداره تأسیسات غنیسازی را مطرح کرده، که ممکن است با حمایت چین باشد، اما این موضوع تأیید نشد. توافق احتمالی دیگر میتواند شامل تضمین چین برای حفظ خرید نفت ایران، حتی در صورت تشدید تحریمهای ترامپ، باشد. چه آنکه «فایننشال تایمز» در ۱۲ دی ۱۴۰۳ نوشت که ترامپ قصد دارد صادرات نفت ایران به چین را به صفر برساند، که مذاکرات پکن را حیاتی کرد. با این حال، هیچ منبع رسمی این توافقات را تأیید نکرد، و عراقچی در ۴ اردیبهشت به «ایرنا» گفت: «گفتوگوهای ما با چین درباره تقویت شراکت استراتژیک بود.»
چین، علیرغم غیبت در مذاکرات رم، نقش حامی اقتصادی و دیپلماتیک کلیدی دارد. کارشناسان معتقدند چین، بهعنوان امضاکننده برجام و بزرگترین شریک تجاری ایران، از کاهش تحریمها نفع میبرد. لین جیان، سخنگوی وزارت خارجه چین، به «خبرگزاری فرانسه» گفته: «آمریکا باید در مذاکرات صداقت نشان دهد.» این موضع نشاندهنده فشار چین بر آمریکا برای انعطاف است. در همین حال رسانه ها می گویند چین طرح پنج مادهای برای حل بحران هستهای ایران ارائه کرده، که شامل کاهش تحریمها و حفظ غنیسازی محدود است. این طرح، که در نشست با ایران و روسیه مطرح شد، نشاندهنده نقش فعال چین در شکلدهی مذاکرات است. چین همچنین با حفظ جریان تجارت نفت، اهرم اقتصادی ایران را تقویت میکند. «فایننشال تایمز» نیز گزارش داد که چین از طریق سیستمهای بانکی غیرسوئیفت، تحریمهای آمریکا را دور میزند، که به ایران امکان مقاومت در برابر فشار حداکثری میدهد.
نقش چین و روسیه در تسهیل توافق ایران و آمریکا
حمایت دیپلماتیک در شورای امنیت
چین و روسیه، بهعنوان اعضای دائم شورای امنیت با حق وتو، نقش کلیدی در جلوگیری از قطعنامههای ضدایرانی دارند. سفرهای عراقچی به مسکو و پکن برای اطمینان از حمایت این دو کشور در برابر فشارهای آمریکا و اسرائیل بود. روسیه نیز قول وتوی هر قطعنامه ضدایرانی را داده است، و چین نیز از طریق دیپلماسی آرام، آمریکا را به انعطاف تشویق میکند. این حمایت، اهرم فشار ایران را در مذاکرات تقویت میکند و خطر ارجاع پرونده به شورای امنیت را کاهش میدهد.
میانجیگری غیرمستقیم
روسیه و چین، اگرچه در مذاکرات رم حضور ندارند، از طریق میانجیگری عمان و رایزنیهای غیرمستقیم نقش دارند. «رویترز» تایید کرد که روسیه پیشنهادهایی برای کاهش غنیسازی ایران در ازای لغو تحریمها ارائه کرده، که از طریق عمان به آمریکا منتقل شده است. چین نیز با طرح پنج مادهای خود، چارچوبی برای توافق ارائه کرده است. این اقدامات نشاندهنده تلاش این دو کشور برای حفظ فضای مثبت مذاکرات است.
تقویت اهرم اقتصادی ایران
چین با خرید ۹۲ درصد نفت ایران و دور زدن تحریمها از طریق سیستمهای بانکی غیرسوئیفت، اهرم اقتصادی ایران را تقویت میکند. «فایننشال تایمز» گزارش داد که این جریان تجاری به ایران امکان مقاومت در برابر فشار حداکثری ترامپ را میدهد. روسیه نیز با همکاری در پروژههای انرژی و نظامی، مانند تحویل جنگندههای سوخو، به ایران پشتوانه استراتژیک میدهد. به همین دلیل، این حمایتها، ایران را در مذاکرات جسورتر کرده است.
متعادلسازی فشارهای غرب
چین و روسیه با حمایت از موضع ایران، فشارهای آمریکا و اسرائیل را متعادل میکنند. چرا که بنیامین نتانیاهو خواستار مدل لیبی (خلع سلاح کامل) است، اما حمایت چین و روسیه این گزینه را غیرواقعبینانه کرده است. پوتین در دیدار با عراقچی تأکید کرد که هر توافقی باید حقوق ایران را حفظ کند. چین نیز با تشویق آمریکا به «صداقت»، به کاهش مواضع سختگیرانه واشنگتن کمک میکند.
آیا تاکتیک عراقچی برای هماهنگ کردن چین و روسیه موفق خواهد بود؟
سفرهای عراقچی به الجزایر، روسیه، چین، و دیدار با گروسی و تاجانی بخشی از استراتژی ایران برای ایجاد جبههای متحد در برابر فشارهای غرب بود. تمرکز بر چین و روسیه نشاندهنده اهمیت این دو کشور بهعنوان شرکای استراتژیک است. عراقچی با این سفرها، پیام روشنی به آمریکا ارسال کرد: ایران بدون حمایت متحدانش مذاکره نمیکند. این دیپلماسی، که با همکاری با آژانس تقویت شد، به کاهش نگرانیهای غرب و حفظ فضای مثبت مذاکرات کمک کرد.
اما از سوی دیگر مواضع متناقض آمریکا، از جمله تغییر موضع استیو ویتکاف از پذیرش غنیسازی محدود به توقف کامل، اعتماد ایران را تضعیف کرده است. عراقچی در رم این تناقضات را مورد انتقاد قرار داد. همچنین، فشارهای اسرائیل و کنگره آمریکا، که خواستار خلع سلاح کامل هستند، میتواند مذاکرات را به بنبست بکشاند.
در همین حال حمایت چین و روسیه، همراه با میانجیگری عمان و میزبانی ایتالیا، فرصتی برای توافق محدود فراهم کرده است. از سوی دیگر سفر خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان، به تهران در ۲۸ فروردین، که «العربیه» آن را با مذاکرات مرتبط دانست، نشاندهنده حمایت منطقهای از دیپلماسی است. این حمایت میتواند فشارهای آمریکا را تعدیل کند.
در یک برآیند کلی، چین و روسیه با حمایت دیپلماتیک، میانجیگری غیرمستقیم، و تقویت اهرم اقتصادی ایران، نقش کلیدی در تسهیل توافق دارند. چین با حفظ جریان تجارت نفت و ارائه طرحهای دیپلماتیک، و روسیه با وتوی قطعنامهها و پیشنهادهای عملی، ایران را در برابر فشار حداکثری تقویت میکنند. سفرهای عراقچی به این دو کشور نشاندهنده تلاش ایران برای حفظ اتحاد با متحدان و جلوگیری از انزواست. موفقیت مذاکرات به توانایی ایران در استفاده از این حمایتها و انعطاف آمریکا در برابر خواستههای تهران بستگی دارد.
از این رو سفرهای دیپلماتیک عباس عراقچی به الجزایر، روسیه، چین، تماس با گروسی، و دیدار با تاجانی پیش از مذاکرات رم، بخشی از استراتژی ایران برای تقویت موضع مذاکراتی بود. چین و روسیه، علیرغم غیبت در مذاکرات، با حمایت دیپلماتیک، میانجیگری غیرمستقیم، و تقویت اهرم اقتصادی ایران، نقش کلیدی در تسهیل توافق دارند. این حمایتها، همراه با دیپلماسی فعال عراقچی، موضع ایران را تقویت کرده، اما تناقضات آمریکا و فشارهای اسرائیل چالشهایی جدی ایجاد میکند. به همین دلیل مذاکرات عمان فرصتی برای پیشرفت است، اما نیازمند اعتمادسازی متقابل و انعطاف در برابر خواستههای ایران است.