کد خبر: 46562 | صفحه ۱ | تاریخ: 30 اردیبهشت 1404
محمد باقر قالیباف:
بازگشت ناسیونالیسم، هویت و منافع ملی امری انکارناپذیر است
محمدباقر قالیباف تاکید کرد: سیاستگذاری کشورها در بحران پاندمی کرونا یک مثال روشن برای اهمیت مرزها و پایان دادن ایده دهکده جهانی بود.
به گزارش ایسنا، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، عصر امروز دوشنبه در اختتامیه مجمع گفتوگوی تهران اظهار کرد: عرض خیر مقدم به همه عزیزان و مهمانان و به ویژه مهمانان عزیزی که از راه دور و خارج از کشور این دعوت را پذیرفتند و به ایران آمدند، دارم. امیدواریم این نشست خوب و موثر برای چالشهای جهانی و منطقهای باشد.
وی ادامه داد: مراتب تقدیر و تشکر خود را از مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه بابت برگزاری این این کنفرانس آموزنده در تهران اعلام میکنم. امیدوارم گفتوگوهای عالمانه شما در این مجموعه وزین، زمینه درک دقیقتر و عمیقتر از تحولات بینالمللی و منطقهای را فراهم آورد. فرصت گفتوگوی امروز من با شما از این جهت برای بنده هم مغتنم است که به عنوان یک معلم جغرافیای سیاسی در دانشگاه، برخی از دیدگاهها و ایدههایم درباره تحولات و منطقهای را در جمع شما به اشتراک بگذارم و شنوای نقد و نظر شما پیرامون آن باشم. شما میدانید که در دانش ژئوپلیتیک مرکز ثقل مباحث سیاست نیست؛ بلکه جغرافیا محور اصلی و زیربنایی است که سیاست روبنای آن قرار میگیرد، اما وقتی از زیربنا بودن جغرافیا در دنیای واقعی صحبت میکنیم این به چه معناست؟ این یعنی بررسی سه ضلع اصلی مکان، انسان و زمان.
وی تاکید کرد: به عبارت دیگر درک و تحلیل ما از پدیده های انسانی در زمان های مختلف با تمرکز بر اولویت مکان بررسی و بهینه خواهد شد. نتیجه این موضوع نظری این خواهد بود که ما در تحلیل ژئوپلیتیکی از پدیدهها اولویت خود را بر زیر بنا بودن مکان قرار میدهیم. در دنیای سیاست، زمین سیاسی شده به عنوان سرزمین شناخته میشود. از این منظر زمین سیاسی شده و سرزمین به طور دائمی محور اصلی و مرکز ثقل تحلیل ژئوپلیتیکی است. این وجه اصلی تمایز بین دانش های همگرای سیاست و ژئوپلیتیک است.
قالیباف ادامه داد: با گسترش پدیده جهانی شدن در قرن بیستم گروهی از دانشمندان با اعلام تنزل اهمیت سرزمین و تاثیر آن در قدرت کشورها از پایان عصر ژئوپلتیک سخن گفتند. اما این یک ایده سطحی و گذرا بود که پس از جنگ سرد در ادبیات غربی رایج شد و متفکران غربی از جمله فوکویاما با شرح و بسط و تکامل آن در قالب نظریه پایان تاریخ تلاش داشتند تا نشان دهند در نظام لیبرال جهانی اهمیت سرزمین و مرز جای خود را به همکاری های جهان شمول کشورها ذیل برتری آمریکایی داده است. اما این درک سطحی از واقعیات جهان در کمتر از چند دهه رنگ باخت و همه ما امروز به عینه میبینیم که جغرافیا بازگشته است. بازگشت ناسیونالیسم، هویت و منافع ملی و اهمیت سرزمین، امری انکارناپذیر است. سیاستگذاری کشورها در بحران پاندمی کرونا یک مثال روشن برای اهمیت مرزها و پایان دادن ایده دهکده جهانی بود.
قدرت به عنوان مهمترین واقعیت روابط بینالملل در چرخش است
هژمونی هیچ کشوری پایدار و ماندگار نبوده و نیست
رئیس مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: بازگشت ناسیونالیسم و رویگردانی از جهانی سازی، حقیقتی واضح در رقابتهای ژئوپولیتیکی و روابط بینالملل در جهان حاضر است. روی کار آمدن جریانات ملیگرا از جمله در ایالات متحده آمریکا، برزیل، آرژانتین، هند و برخی کشورهای دیگر مثالهای مشخصی در همین راستاست. خانمها و آقایان این یک درس تاریخ است که قدرت به عنوان مهمترین واقعیت روابط بینالملل در چرخش است و اکنون از منظر دانش ژئوپلتیک ما در دوران گذار در نظم جهانی به سر میبریم. تاریخ گواه میدهد که هژمونی هیچ کشوری پایدار و ماندگار نبوده و نیست. دنیای سیاست بینالملل در طول تاریخ هژمونهای گوناگون را به خود دیده است. صعود یک کشور به عنوان هژمون جهانی سقوط آن را نیز در پی خواهد داشت.
وی ادامه داد: بررسی شرایط جهانی در دو دهه اخیر نشان میدهد دنیای مبتنی بر هژمونی ایالات متحده آمریکا وارد دوران گذار شده است. دورانی که دیگر ایالات متحده موضع تسلط خود در جهان را از دست داده است. آمریکاییها دیگر توان بهرهگیری کامل از قدرت سیاسی، اقتصادی و تجاری خود را چنانکه در دهههای پایانی قرن بیستم در هر نقطه از جهان و بیدرنگ در راستای منافع ملیشان از آن استفاده میکردند، از دست دادهاند. در این دوران گذار سایر قدرتهای منطقهای و جهانی به دنبال ایفای نقش خود در توزیع فضای قدرت میرود.