کد خبر: 46832 | صفحه ۱۱ | ایران و جهان | تاریخ: 03 خرداد 1404
«مصطفی اعلایی» سفیر اسبق ایران در ونزوئلا مطرح کرد:
رسیدن به توافق مستلزم مواجهه با خط قرمزها
سفیر اسبق ایران در ونزوئلا و نمایندگی ژنو در گفت و گو با ایرنا میگوید: ذات مذاکرات بهگونهای است که فراز و فرود زیادی دارد. نمیتوان گفت اگر کشوری موضع سختی اتخاذ کرد، حتماً به معنای رسیدن مذاکرات به بنبست است. این موضوع بهویژه درباره مذاکرات ایران و آمریکا صادق است. این نوع مذاکرات معمولاً فراز و فرودهای زیادی دارند و تابع مؤلفههای مختلفی هستند.
به گزارش سیاست خارجی ایرنا، مذاکرات غیرمستقیم جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده در پنجمین ایستگاه خود امروز جمعه دوم خرداد ماه به رم، پایتخت ایتالیا رسیده است. مذاکراتی که این بار هم در محل رزیدانس سفیر سلطنت عمان در این کشور اروپایی و با حضور و میانجی گری وزیر خارجه عمان صورت خواهد گرفت. این مذاکرات در سایه اصرار مقام های آمریکایی بر ضرورت توقف غنی سازی در داخل ایران، وضع دور جدیدی از تحریم های واشنگتن علیه تهران و هشدار جمهوری اسلامی ایران نسبت به اقدام نظامی رژیم اسرائیل علیه تاسیسات هسته ای ایران برگزار می شود. حاشیه و متن هایی که هرکدام از ظرفیت بالایی برای تحت تاثیر قرار دادن روند پیش رو میان تهران و واشنگتن برخوردار هستند.
با «مصطفی اعلایی» سفیر اسبق ایران در ونزوئلا و نمایندگی ژنو درباره چند و چون این مذاکرات و چالش های پیشروی هیات های مذاکره کننده ایران و آمریکا گفت و گو کردیم.
ما شاهد برگزاری دور پنجم مذاکرات میان ایران و ایالات متحده هستیم. مذاکراتی که به نظر می رسد فضای بدبینی بر آن بیش از چهار دور قبل حاکم شده است. فکر می کنید چه مسائلی منجر به سخت تر شدن روند مذاکرات شده است؟
مذاکرات ایران و آمریکا واقعاً با مذاکرات سایر کشورها تفاوت دارد. ایران و آمریکا دارای روابط بسیار پیچیده و اختلافات عمیقی هستند که این اختلافات حدود ۴۷ یا ۴۸ سال قدمت دارد. اختلافاتی شدید که پل زدن میان آنها کار سادهای نیست.
از سوی دیگر، ذات مذاکرات بهگونهای است که فراز و فرود زیادی دارد. نمیتوان گفت اگر کشوری موضع سختی اتخاذ کرد، حتماً به معنای رسیدن مذاکرات به بنبست است. این موضوع بهویژه درباره مذاکرات ایران و آمریکا صادق است. این نوع مذاکرات معمولاً فراز و فرودهای زیادی دارند و تابع مؤلفههای مختلفی هستند.
یکی از این مؤلفهها، وضعیت داخلی آمریکاست. در آمریکا، درباره ایران اجماع نظر وجود ندارد و در نتیجه، برای جلب نظر برخی جناحها—چه میانهرو و چه تندرو—ممکن است افرادی مانند ویتکاف یا ترامپ برخی دیدگاهها و مسائل را مطرح کنند که از دید ما سختگیرانه به نظر میرسند.
علاوه بر این، مسئلهی اسرائیل نیز مطرح است. بحث غزه و فشارهایی که اسرائیل از طریق لابیهای خود میتواند بر دولت ترامپ وارد کند، از جمله عواملی است که اجازه نمیدهد ترامپ یا ویتکاف موضع نرمی اتخاذ کنند. ممکن است این فشارها مستقیماً از طرف نتانیاهو یا به طور کلی از وضعیت موجود در غزه ناشی شود و آنها را وادار به گرفتن مواضع سخت کند.
در جمعبندی باید گفت که مذاکرات دارای نوسانات طبیعی است و نشان دادن خطوط قرمز الزاماً به معنای پافشاری نهایی بر آنها در جریان مذاکرات نیست. ممکن است این خطوط قرمز صرفاً برای گرفتن امتیازات بیشتر مطرح شوند، نه برای توقف یا شکست مذاکرات.
دولت ایالات متحده می گوید راهی جز توقف غنی سازی صفر در ایران وجود ندارد البته پیش از این گفته شده بود که این موضع حداکثری پشت در اتاق مذاکره است اما به نظر می رسد که تیم ویتکاف بر این امر تاکید ویژه دارد. در چنین شرایطی آیا این مساله می تواند مذاکرات را به بن بست بکشاند؟
بعضی از کشورها—در واقع همه کشورها—در مذاکرات، شگردهای خاص خود را دارند. چه در مذاکرات دوجانبه و چه چندجانبه، هر کشوری تلاش میکند در ابتدا بالاترین سطح خواستههایش را مطرح کند. هدف از این کار آن است که در سایه این خواسته کلان، بتواند سایر خواستههای خود را نیز بیان کرده و در نهایت با طرف مقابل به توافق برسد.
اما رسیدن به توافق همواره مستلزم مواجهه با خط قرمزها و مواضع سخت است؛ مسائلی که در صورت فراهم بودن فضای «داد و ستد»، امکان عبور از آنها وجود دارد. به عبارت دیگر، هر کشوری تلاش میکند در برابر امتیازی که میدهد، امتیازی نیز دریافت کند تا از این مسیر بتواند به توافق نهایی برسد. بنابراین، اینکه استیو ویتکاف خط قرمزی تعیین کرده، لزوماً به معنای بنبست در مذاکرات نیست. نکته مهم در این مذاکرات آن است که به نظر میرسد هر دو طرف، به دلایل مختلفی—که در این مجال نمیتوان بهتفصیل وارد آنها شد—تمایل به رسیدن به توافق دارند.