سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
در فضای رسانهای پرشتاب و چندلایه امروز، مرز میان تحلیل کارشناسانه و اظهارنظر شتابزده بیش از پیش ناپیدا شده است. هر چند اصل آزادی بیان و مشارکت عمومی در مباحث سیاسی، اقتصادی و اجتماعی امری پسندیده و حتی ضروریست، اما زمانی که اظهارنظرهای غیرکارشناسی از تریبونهای رسمی یا رسانههای پرمخاطب منتشر میشود، دیگر نمیتوان آن را بیخطر تلقی کرد.
در شرایطی که ایران با چالشهای پیچیده و چندلایه در حوزههای اقتصادی، سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی مواجه است، بیش از هر زمان دیگر نیازمند گفتار دقیق، تحلیلهای کارشناسی و تصمیمسازیهای مبتنی بر عقلانیت هستیم. در چنین فضایی، آنچه میتواند روند مدیریت کلان کشور را به انحراف بکشاند، نهتنها تصمیمگیری غلط، بلکه اظهارنظرهای غیرکارشناسی و بیپشتوانهای است که از تریبونهای رسمی، رسانههای پرمخاطب یا فضای مجازی منتشر میشوند.
این قبیل اظهارات که بعضاً با انگیزههای جناحی، عوامگرایانه یا بدون آگاهی کافی صورت میگیرد، ممکن است در نگاه اول بیضرر جلوه کند، اما در عمل، تبعات سنگینی برای منافع ملی کشور به همراه دارد. از ایجاد نااطمینانی در فضای اقتصادی گرفته تا ارسال سیگنالهای متناقض در عرصه دیپلماسی، همه و همه میتوانند حاصل یک تحلیل نادرست، یک اظهارنظر نسنجیده و یک برداشت سطحی باشند.
برای مثال، در حوزه سیاست خارجی، اظهارات نسنجیده درباره روابط با کشورهای منطقه یا قدرتهای جهانی میتواند موجب ارسال سیگنالهای متناقض، افزایش سوءتفاهمها یا حتی تنشهای ناخواسته شود. در حوزه اقتصادی، گمانهزنیهای غیرعلمی درباره بازار ارز، تورم یا بودجه، میتواند موجب التهاب روانی و بیثباتی در بازارها شود.
از دیگر آسیبهای این روند، تضعیف جایگاه نهادهای تخصصی و بیاعتمادی عمومی نسبت به کارشناسان واقعیست. زمانی که صدای تخصص در میان هیاهوی عوامگرایی گم شود، تصمیمسازیهای کلان بهجای علم و تجربه، بر پایه موجهای هیجانی بنا میشود.
جامعهای که میان «نظر عمومی» و «نظر کارشناسی» مرزی قائل نباشد، ناخواسته خود را در معرض تصمیمهای پرریسک قرار میدهد. احترام به تخصص و بهرهگیری از تحلیلهای دقیق، نه فقط نشانه عقلانیت حاکمیتی، بلکه سرمایهای برای آینده یک ملت است.
بدیهیست که رسانهها و تریبونداران بیش از دیگران در قبال این فضا مسئولاند. تفکیک ساحتهای تحلیل تخصصی از اظهارنظرهای شخصی و سلیقهای، ضرورتیست که رعایت آن، خود به یک منشور اخلاق رسانهای نیاز دارد.
تجربههای گذشته نشان دادهاند که در حوزههایی چون بازار ارز، قیمت انرژی، سیاست خارجی یا مسائل امنیت منطقهای، هرگونه سخن ناپخته میتواند تبدیل به ابزار جنگ روانی دشمنان یا عاملی برای اختلال در نظام تصمیمسازی داخلی شود.
بدیهیست که «نظر دادن» بهتنهایی، کفایت نمیکند؛ آنچه اهمیت دارد، مبنای کارشناسی، شناخت عمیق و مسئولیتپذیری گوینده است. افرادی که جایگاه رسانهای یا تریبون رسمی دارند، باید بدانند که گفتارشان بهسادگی در ذهن افکار عمومی و حتی محافل خارجی اثر میگذارد و ممکن است منافع راهبردی کشور را با هزینههای غیرضروری مواجه کند.
از سوی دیگر، نهادهای تصمیمساز باید با جدی گرفتن نظر نخبگان واقعی، اتکای خود را به بدنه کارشناسی تقویت کنند. نادیده گرفتن تخصص و میداندادن به تحلیلهای هیجانی و سطحی، آفتی برای نظام تصمیمگیری و تهدیدی نرم برای امنیت کشور است.
در نهایت، باید بپذیریم که در فضای امروز سیاست و رسانه، هر کلمه مسئولیت دارد. هزینههای یک جملهی اشتباه ممکن است سالها بر منافع ملی سایه بیندازد.
مسئولیتپذیری در گفتار، نه یک توصیه اخلاقی، بلکه ضرورتی برای صیانت از ثبات و پیشرفت کشور است.