کد خبر: 50002 | صفحه ۱ | تاریخ: 11 مرداد 1404
زنگروز؛ پیچ آخر محاصره ایران / محمد طولابی
آنچه امروز در قفقاز در حال وقوع است، صرفاً یک اختلاف مرزی یا پروژه ترانزیتی نیست؛ بلکه میدان نبرد دو نگرش تمدنیست: در یکسو ریشههای تمدن ایرانی با ستونهایی چون کوروش، و در سوی دیگر طرح ناتویی-صهیونیستی با پوشش پانترکیسم و نام رمز «سلیمان»
کریدور زنگزور، نه راهی برای توسعه، که طرحی برای حصر ایران است. این کریدور، با بریدن دسترسی ایران به ارمنستان، تنها مرز ارتباطی ما با منطقه قفقاز را میبرد. هدف، ایجاد یک دالان امن برای ترکیه و جمهوری آذربایجان است تا با عبور از خاک ارمنستان، به پشتوانه حمایت اسرائیل و ناتو، مسیر راهبردی خود را بدون عبور از ایران سامان دهند.
اما این فقط ظاهر ماجراست.
در عمق این طرح، ایران در حال هممرز شدن با ناتو است:
از غرب با ترکیه، از شمال با آذربایجان. و این یعنی قرار گرفتن ایران در میان دو گلوگاه امنیتی کنترلشده توسط ناتو، در حالی که نظام رسانهای پانترکها در حال جعل تاریخ، تحقیر هویت ایرانی و آمادهسازی افکار عمومی برای پروژههای بزرگتریست.
از یکسو، اسرائیل با استقرار نظامی و اطلاعاتی در جمهوری آذربایجان، در فاصلهی کوتاهی از مرزهای ایران، مشغول طراحی تحرکات آینده است؛
و از سوی دیگر، ترکیه اردوغانی، سودای امپراتوری نوین عثمانی را در سر میپروراند و زنگزور را کلید اتصال به آسیای مرکزی و ترکستان میداند.
در این میان، بیتفاوتی نهاد ریاستجمهوری ایران، که در آخرین موضعگیری خود، مسئله زنگزور را «جزئی» خوانده است، حیرتانگیز و خطرناک است.
این در حالیست که تقریباً تمامی صاحبنظران ژئوپلیتیک، چه در داخل و چه در سطح جهانی، درباره پیامدهای این پروژه هشدار دادهاند.
سکوت در برابر این تهدید، نه تدبیر است و نه مصلحت؛ بلکه خیانت به حافظهی تاریخی ایران و بازی در زمین دشمن است.
اکنون زمان آن نیست که با نگاههای قومگرایانه و مشاوران فاقد درک ژرف از امنیت ملی، برای ایران تصمیمسازی شود.
زمان آن است که همچون کوروش، با آگاهی، عزت و صلابت، در برابر سلیمانهای امروزی ایستاد.
«طرح سلیمان» نام رمز پروژهایست برای استحاله مرزهای ما، تاریخ ما، و نهایتاً موجودیت ما.
ایران اگر میخواهد ایران بماند، باید زنگزور را خط قرمز بداند.
این یک شعار نیست؛ واقعیتیست که آینده منطقه را تعیین خواهد کرد.