سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
ایران امروز در بزنگاهی تاریخی ایستاده است؛ نقطهای که در آن ادامهی وضعیت موجود، بیش از هر زمان دیگر، به فرسایش منابع ملی، کاهش ظرفیت چانهزنی بینالمللی، و انزوای بیشتر در مناسبات اقتصادی جهان منجر خواهد شد. در این شرایط، مهمترین راهبرد ممکن برای ایران، نه در بازگشت به گذشته یا پافشاری بر انفعال، بلکه در بازطراحی عقلانی سیاست خارجی برای بازیگری مقتدرانه و نظمپذیر نهفته است.
در شرایطی که اقتصاد جهانی بهسمت قطبهای نوظهور و ائتلافهای متقابل در حرکت است، هیچ قدرت منطقهای نمیتواند بدون پیوند مؤثر با اقتصاد بینالمللی، جایگاه باثباتی برای خود رقم بزند. تجربه دو دهه گذشته نیز نشان داد که نه شعارزدگی، نه اتکا صرف به شرق، و نه دشمنسازی مستمر، نتوانست نیازهای اساسی مردم ایران را پاسخ دهد.
دیپلماسی بهعنوان هنر حفظ منافع در دل تضادها، امروز بیش از همیشه نیازمند بازتعریف است. مدیریت اختلافات با قدرتهایی نظیر آمریکا الزاماً بهمعنای عقبنشینی نیست؛ بلکه سازوکاری برای کنترل تنش، کاهش هزینههای ملی و بازگشت به روند عادیسازی روابط اقتصادی، حقوقی و سیاسی با جهان است. قدرتهای منطقهای موفق در قرن ۲۱، آنهایی هستند که توانستهاند تضادها را مدیریت، و منافع را متنوعسازی کنند.
پیوستن ایران به زنجیرههای اقتصادی جهان، بهمعنای از دست دادن استقلال نیست، بلکه مقدمهای برای اعمال هوشمندانه قدرت در قالبهای مدرن است. امری که چین، هند، ترکیه و حتی برخی بازیگران حوزه خلیج فارس، سالهاست با آن پیش میروند.
اگر سیاست خارجی ایران از حالت واکنشی به یک راهبرد هدفمحور و واقعگرایانه تغییر مسیر دهد، میتوان امیدوار بود که کشور از تله انزوا و فرسایش مزمن اقتصادی خارج شده و وارد فاز جدیدی از بازیگری با ثبات، مؤثر و دارای عمق راهبردی در نظم نوین جهانی شود.
آینده سیاست خارجی ایران در گرو یک انتخاب راهبردی است؛ نه ایستادن در برابر همه، و نه تسلیم به هر خواستهای، بلکه بازی در میانه میدان؛ با زبان منطق، منافع و مصلحت.
اگر ایران بتواند با یک چرخش محاسبهشده نه تسلیمگرایانه به سوی سیاست خارجی چندسطحی و تنشزدا حرکت کند، نهتنها از تله انزوا خارج خواهد شد، بلکه میتواند در نظم جدید جهانی جایگاه تثبیتشدهای به دست آورد؛ جایگاهی که نه از طریق حذف طرف مقابل، بلکه از راه تعامل هوشمند با همه بازیگران از آمریکا تا چین حاصل میشود.
در جهانی که بازیگران متکثر و تهدیدهای جدید شکل گرفتهاند، ماندن در دایره انزوا بهمعنای کاهش تدریجی اقتدار است. راه برونرفت، نه در شعار، که در بازطراحی شجاعانه میدان دیپلماسی نهفته است.