سرمقاله

حلقه مفقوده ارتباطات در دولت / ژوبین صفاری

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • محمد شریعتمداری در آیین افتتاحیه نوزدهمین نمایشگاه بین‌المللی ایران پلاست:
  • معارفه مدیران عامل شرکت‌های پتروشیمی تندگویان، پتروشیمی بوعلی و فجر انرژی برگزار شد
  • معلم خصوصی قابل اعتماد را چطور شناسایی کنیم؟
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 51062  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 29 مرداد 1404
    حلقه مفقوده ارتباطات در دولت / ژوبین صفاری

    «در عصر شبکه‌ای، قدرت از آنِ کسانی است که بتوانند روایت‌ها را بسازند و در لحظۀ مناسب منتشر کنند.» این گزاره از مانوئل کاستلز، جامعه‌شناس ارتباطات، یادآور می‌شود که اداره‌کردن کشور در دوران بحران‌های پیچیده، پیش از هر چیز به مهندسی هوشمندانۀ پیام وابسته است. مسعود پزشکیان در روزهای پرتب‌وتاب تبلیغات انتخاباتی بارها از «به‌کارگیری متخصصان» سخن گفت؛ هرچند شعار «وفاق ملی» او را ناگزیر ساخت تا در چیدمان کابینه وزن جریان‌های سیاسی را بر تخصص اولویت دهد. با این حال نمی­‌توان انکار کرد که در وضعیتی که اقتصاد زیر فشار تحریم‌هاست و روابط خارجی ایران در آستانۀ چانه‌زنی‌های دشوار قرار دارد، وضعیت انرژی و آب اسفبار است، حیاتی‌ترین کمبود دولت نه در حوزۀ صنعت و بازرگانی که در حوزۀ «رسانه و ارتباطات» است. چرا؟ چون همه برنامه‌های اقتصادی و دیپلماتیک نهایتاً در میدان افکار عمومی معنا پیدا می‌کنند؛ افکار عمومی‌ای که این روزها بی‌اعتماد، چندپاره و غرق در اطلاعات متناقض است. به‌رغم حضور چند چهرۀ باسابقه در تیم اطلاع‌رسانی دولت، فضای کنونی نیازمند تحولی عمیق‌تر است: ورود پژوهشگران دانشگاهیِ ارتباطات، جامعه‌شناسی و روان‌شناسی اجتماعی که بتوانند با روش‌های مبتنی بر داده، نبض جامعه را بسنجند و بر مبنای آن راهبرد روایت‌سازی طراحی کنند. چالش‌های کنونی—از هجمه‌های سازمان‌یافته علیه شخص رئیس‌جمهور تا کارزارهای میدانی علیه سیاست‌های دولت و سخنان شخص رییس جمهور—دیگر با تکنیک‌های سنتی روابط‌عمومی مهارشدنی نیست؛ این چالش‌ها به «اتاق فکر چند‌رشته‌ای» احتیاج دارد که زبان نسل‌های پرسه‌زن در اینستاگرام و تلگرام را بداند و هم‌زمان قادر باشد پیام‌های رسمی را برای محافل دیپلماتیک ترجمه کند. حلقه‌های مخالف دولت، چه آنهایی که پایگاهی میان مردم ندارند و چه آنها که در شبکه‌های فراملی فعالیت می‌کنند، برای ایجاد دست‌انداز پیش پای کابینه روی «چرخۀ اعتماد» سرمایه‌گذاری کرده‌اند؛ سنگری که وقتی فروبپاشد، بهترین سیاست‌ها نیز کم‌اثر می‌شود. قطع این چرخه با دستور و شعار ممکن نیست؛ بلکه با ساختارهای ارتباطی شفاف، پاسخ‌گویانه و مشارکت‌جو ممکن می‌شود. تجربه دولت‌های پیشین نشان داد هر جا فضای گفت‌وگو بسته شد، شایعه و بدبینی جای آن را گرفت—از ماجرای بنزین ۹۸ تا اطلاع‌رسانی کرونایی ۹۹. پیشنهاد مشخص آن است که رئیس‌جمهور در کنار شورای عالی امنیت ملی، «شورای عالی ارتباطات راهبردی» را با عضویت چند استاد برتر دانشگاه‌های کشور نمایندگان اتاق بازرگانی و سمن‌های جوانان تشکیل دهد. این شورا می‌تواند نقشه یک‌ساله تولید محتوا برای رسانه‌های دولتی و تثبیت روایت واحد ارائه دهد. سیاست «داده‌ شفاف» را پیش ببرد تا آمار و وعده‌های اقتصادی به شکل قابل راستی‌آزمایی در اختیار مردم قرار گیرد. پل ارتباطی منظم میان وزارت‌خانه‌ها و رسانه‌های مستقل ایجاد کند و پاسخگویی آنی در فضای مجازی را با تربیت تیم‌های مدیریت بحران‌ تأمین کند. دولت پزشکیان اگر می‌خواهد شعار «وفاق» را از سطح ائتلاف سیاسی به اعتماد اجتماعی ارتقا دهد، چاره‌ای جز سرمایه‌گذاری جدی بر دانش ارتباطات ندارد. شکستن حباب بی‌اعتمادی، پیش‌شرط موفقیت هر برنامه اقتصادی و دیپلماتیک است؛ و این مهم تنها از دل اتاقی بیرون می‌آید که همان‌گونه که کاستلز می‌گوید، «روایت» را می‌شناسد و بر زمان‌بندی انتشارش مسلط است. سیاست‌ورزی بدون چنین رویکردی، گرهی است که با دستان اقتصاددانان و دیپلمات‌ها نیز باز نخواهد شد.