سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
در روزهای اخیر، صحنهی سیاسی کشور شاهد موجی از مخالفتها با رویکرد مذاکره و تعامل دولت پزشکیان است. مخالفانی که در ظاهر با پرچم "دغدغه ملی" و "حفظ عزت" سخن میگویند، در باطن اما همان چهرهها و جریانهایی هستند که در انتخابات اخیر از اعتماد عمومی بازماندند و طعم شکست را چشیدند. امروز، آن ناکامی در صندوق رأی به شکل مخالفت تند و گاه غیرمنطقی در عرصه سیاست خارجی سر برآورده است. واقعیت آن است که ضدیت با مذاکره در شرایط کنونی، بیش از آنکه ناشی از یک استراتژی ملی باشد، بازتابی از سرخوردگی سیاسی و تلاشی برای بازسازی پایگاه از دسترفته است. شکست انتخاباتی نهتنها این جریانها را از مسیر قدرت دور کرده، بلکه آنان را در موضعی قرار داده است که هر موفقیت احتمالی دولت تازه را تهدیدی برای آینده سیاسی خود میدانند. بنابراین، هرگونه ابتکار عمل در عرصه سیاست خارجی از گشایش اقتصادی تا کاهش تنشهای بینالمللی با موجی از مخالفتها و تخریبها مواجه میشود. مخالفان مذاکره بهخوبی میدانند که هر روزنهای برای بهبود روابط خارجی میتواند پیامدهای مثبتی در معیشت مردم داشته باشد. اما درست در همین نقطه است که دغدغههای جناحی بر منافع ملی سایه میافکند. آنها ترجیح میدهند مردم فشار اقتصادی بیشتری تحمل کنند، فقط به این امید که دولت پزشکیان نتواند در کارنامه خود موفقیتی ثبت کند. به بیان دیگر، سیاست خارجی قربانی رقابتهای انتخاباتی شده است؛ رقابتی که پایانش در صندوق رأی رقم خورد، اما بازندگانش حاضر نیستند شکست را بپذیرند. ارتباط معنادار میان «شکست در انتخابات» و «مخالفت با مذاکره» انکارناپذیر است. کسانی که از راه دموکراتیک به قدرت بازنگشتند، حالا میکوشند مسیر دیپلماسی را به بنبست بکشانند. تخریب دولت در پرونده سیاست خارجی، برای آنان همان کارکردی را دارد که بازی انتخاباتی از دسترفته برایشان داشت: زنده نگه داشتن خود در صحنه سیاست به هر قیمت. در چنین شرایطی، بیش از هر زمان دیگر ضرورت دارد افکار عمومی هوشیار باشد و مرز میان نقد دلسوزانه و کارشکنی سیاسی را تشخیص دهد. مخالفت سازنده همواره لازمهی سلامت فضای سیاسی است، اما مخالفتی که ریشه در شکستهای انتخاباتی داشته باشد، نه به نفع ملت است و نه به سود آینده کشور. دولت پزشکیان اگر بخواهد به وعدههای انتخاباتی خود جامه عمل بپوشاند، ناگزیر از مسیر تعامل و گفتوگوست. کارشکنی در این مسیر، در حقیقت کارشکنی در مسیر منافع ملی است. تاریخ قضاوت خواهد کرد که چه کسانی در بزنگاههای حساس، صدای مردم را شنیدند و برای گشایش گرهها به میدان آمدند، و چه کسانی بر طبل مخالفت کوبیدند تا شاید شکست دیروز خود را پشت شعارهای پرهیاهو پنهان کنند.