سرمقاله

جرأت ورزی، پیش‌شرط اصلاحات اساسی اقتصادی / ژوبین صفاری

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • کاشت مو با سلول‌های بنیادی؛ درمان طاسی و ریزش مو
  • مدیرعامل جدید گروه صنعتی ایران‌ترانسفو منصوب شد
  • برگزاری بیست‌ودومین کنفرانس انجمن رمز ایران با مشارکت همراه اول
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 53748  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 16 مهر 1404
    جرأت ورزی، پیش‌شرط اصلاحات اساسی اقتصادی / ژوبین صفاری

    حذف چهار صفر از پول ملی، از همان روزی که نخستین بار در محافل کارشناسی مطرح شد تا هنگامی که بالاخره روی کاغذ قانون نشست، به مصداق عملِ زیبای بی‌فایده در اقتصاد ایران تشبیه شد؛ یک حرکت نمادین که نه تورم را مهار می‌کرد و نه به‌تنهایی بر سفره مردم رنگی می‌افزود. با این همه، همین تصمیم کوچکِ شکلی نزدیک به دو دهه در رفت‌وبرگشت میان دولت‌ها و مجلس‌ها معطل ماند؛ گویی اقتصاد ایران برای همین «تغییر ظاهریِ کم‌هزینه» نیز باید آزمون جسارت پس می‌داد. این تجربه به‌خوبی نشان می‌دهد که مسأله اصلی ما نه کمبود ایده، بلکه کمبود جرأت در اجرای ایده‌های بزرگ‌تر است؛ همان اصلاحات ساختاری‌ای که سال‌ها پشت درهای سیاست مانده‌اند.
    وقتی از اصلاحات ساختاری سخن می‌گوییم، از مجموعه‌ای به‌هم‌پیوسته حرف می‌زنیم که ریشه در بنای بودجه، نظام مالیاتی، بانکداری، یارانه‌های پنهان، قیمت‌گذاری انرژی، صندوق‌های بازنشستگی و حتی شیوه اداره بنگاه‌های دولتی دارد. هرکدام از این حوزه‌ها به تنهایی می‌تواند شُک تورم یا شوک سیاسی ایجاد کند؛ اما درست به همین دلیل، تک‌تک آن‌ها باید در قالب یک بسته منسجم و با شجاعت سیاست‌گذار پیش بروند تا منافع کوتاه‌مدت گروه‌های ذی‌نفع بر مصالح بلندمدت اقتصاد چیره نشود. تجربه کشورهای گرفتار اَبَر‌تورم نشان داده است که اگر دولت‌ها جسارت حذف یارانه‌های کور، واقعی‌سازی نرخ ارز و بازطراحی مالیات بر مصرف و ثروت را با هم نداشته باشند، اقتصاد هر روز دریغ از دیروز می‌شود و رفاه همگانی در باتلاق بی‌ثباتی فرومی‌رود.
    پس پرسش بنیادین این است: چرا حتی برای حذف چند صفرِ بی‌جان سال‌ها دست‌دست کردیم؟ پاسخ را باید در ملاحظات سیاسی، هراس از واکنش افکار عمومی و البته کمبود گفت‌وگوی صریح میان سیاست‌گذاران و مردم جست‌وجو کرد. از دل همان هراس، سیاست به جای جراحی، مسکن موقت تزریق می‌کند و اقتصاد، به ‌جای برخاستن، هر صبح با زانوی لرزان راه می‌رود. به بیان دیگر، ما هنوز به «قرارداد اجتماعیِ جسورانه»ای نرسیده‌ایم که در آن همه بپذیریم هزینه اصلاحات امروز را بپردازیم تا فردا را از دست ندهیم.
    پله اول این مسیر، شفافیت است؛ یعنی دولت بی‌پرده بگوید برق و بنزینی که با چند ده هزار میلیارد تومان یارانه پنهان توزیع می‌شود، چگونه عمدتاً به نفع دهک‌های پردرآمد می‌چرخد و چه فشاری بر بودجه تحمیل می‌کند. پله دوم، اجماع‌سازی فراگیر است؛ تشکل‌های کارگری، کارفرمایی، دانشگاهیان و رسانه‌ها باید در شکل‌دهی به افکار عمومی نقش ایفا کنند تا اصلاحات، مالک اجتماعی پیدا کند. و سرانجام، پله سوم، در خودِ دولت است: هم‌گرایی تیم اقتصادی، ثبات تصمیم و پرهیز از دوپارگیِ مألوف میان بخش‌های مختلف حاکمیت.
    اگر حذف چهار صفر را یک «تمرین کوچک شجاعت» بدانیم، وقت آن رسیده است که آزمون اصلی را آغاز کنیم؛ آزمونی که نمره قبولی‌اش، رفاه پایدار و ثبات بلندمدت اقتصاد ایران خواهد بود. تاریخ اقتصادی جهان نشان می‌دهد هیچ کشوری با خیاطی پنهانی روی پارگی‌های بزرگ، لباس توسعه بر تن نکرده است. تصمیم‌های بزرگ، شجاعت بزرگ می‌طلبند؛ و شجاعت، پیش از هر چیز، نتیجه گفت‌وگوی صادقانه دولت و ملت است.