کد خبر: 55155 | صفحه ۳ | جامعه | تاریخ: 11 آبان 1404
وضعیت شیرخشک و تغذیه کودکان بحرانی است
سفره کودکان در کام تورم
گروه جامعه - دلیل عمده بحران نوظهور افزایش سوء تغذیه کودکان در جامعه ما «ترکیب فقر رو به گسترش خانوارها و فروپاشی نسبی شبکههای حمایتی و توزیع» است. در شرایطی که تورم خوراکیها توان خرید خانوادهها را تضعیف میکند، خانوادهها مجبور میشوند هزینهها را اولویتبندی کنند.
در روزهای گذشته دو خبر منتشر شد، یکی از زبان رئیس سازمان غذا و دارو که عمدتا در تمام نشستهای خبری خود اصل را بر تکذیب مشکلات گذاشته و معتقد است حوزه غذا و دارو با مشکل لاینحلی مواجه نیست و خبر دیگر را رئیس انجمن تولیدکنندگان شیر خشک با عنوان بحران عرضه شیرخشک جدی است، اعلام کرد.
به گزارش تجارت نیوز، اما اخبار نگرانکننده در مورد تغذیه به همین دو خبر خلاصه نمیشود، 28 مهرماه مدیر دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت نیز در مصاحبهای با ایسنا به نقش پررنگ تغذیه در مرگومیر کشور اشاره کرد و گفت: سالانه حدود 120 هزار ایرانی به دلیل مسائل تغذیهای جان خود را از دست میدهند.
از سوی دیگر با اعلام تورم نقطه به نقطه خوراکیها از 47 درصد به 64 درصد مساله تغذیه دیگر افراد جامعه از جمله کودکان هم مطرح میشود. همچنین عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و متخصص پزشکی اجتماعی نیز در مصاحبهای با ایلنا درباره تأثیر گرانی غذا بر سلامت کودکان هشدار داد.
وثوق مقدم درباره تاثیر سوء تغذیه بر سلامت کودکان گفت: مسائل اقتصادی اجتماعی و افزایش قیمتها باعث میشوند که دسترسی مردم به ضروریاتی مانند لبنیات و پروتئین محدود شده و مردم به بیشتر به کربوهیدراتها مانند برنج، نان و سیبزمینی روی آورند. این موضوع باعث اضافه وزن و چاقی شده و به دنبال آن افراد به بیماریهای دیابت، فشار خون، مشکلات قلبی و حتی کبد چرب- که این روزها در کودکان رو به افزایش است- مبتلا شوند. شرایطی که میتواند کیفیت زندگی و شاید طول عمر کودکان را کاهش دهد.
کودکان و بحران خاموش سوءتغذیه
با توجه به آنچه گفته شد یک سوال مهم مطرح میشود و آن مساله جوانی جمعیت در کشور است که به یکی از اهداف مهم دولتمردان تبدیل شده در حالی که امروز جامعه ما با بحرانی به نام عدم دسترسی به غذای مغذی کافی برای تمام سنین مواجه است. مساله اینجاست که بحث تغذیه مناسب در نوزادان و کودکان یکی از ارکان مهم رشد و زندگی سالم به شمار میرود. اما بر خلاف تمام شعارها و و عدههایی که مسوولان عنوان میکنند جامعه امروز ما به مشکل تغذیهای خیلی جدی مواجه است. از یک طرف دسترسی به شیرخشک برای نوزادان به یکی از چالشهای روزمره خانوادهها تبدیل شده است و از سوی دیگر افزایش روز افزون تورم مواد خوراکی باعث شده تا خانوادهها از تامین تغذیه سالم برای کودکان خود عاجز باشند.
اگر نگاهی به صفحه برنامه تغذیه یونیسف بیاندازیم متوجه بحران سوءتغذیه در کشور میشویم. بر اساس آخرین آمار منتشر شده در این صفحه 14.5 درصد از کودکان ایرانی دچار سوءتغذیه هستند. البته این آمار تا پایان سال 1402 را مورد بررسی قرار داده و آمار مربوط به سال های 1403 و 1404 هنوز بهروزرسانی نشده است. در این آمار کودکان سیستان و بلوچستان دچار شدیدترین میزان سوءتغذیه در کشور هستند.
سلامت کودکان قربانی هزینههای مسکن و حاملهای انرژی شده است
فیروزه بابایی، پژوهشگر اجتماعی در این باره به تجارتنیوز میگوید: دلیل عمده این بحران نوظهور در جامعه ما «ترکیب فقر رو به گسترش خانوارها و فروپاشی نسبی شبکههای حمایتی و توزیع» است. در شرایطی که تورم خوراکیها توان خرید خانوادهها را تضعیف میکند، خانوادهها مجبور میشوند هزینهها را اولویتبندی کنند.
«سوءتغذیه» دیگر فقط نتیجه کمبود تولید نیست؛ بلکه نتیجه نابرابریِ توزیعی است که در بحران اقتصادی خودش را نشان میدهد
او ادامه میدهد: هزینههای مسکن و حاملهای انرژی اولویت مییابند و خوراک با کیفیت (پروتئین، لبنیات تازه، سبزیجات و میوه) کمتر خریداری میشود. کاهش دسترسی کودکان به منابع پروتئینی در سنین حیاتی رشد بسیار خطرناک است. درضمن بر خلاف آن چیزی که مسئولان به آن اشاره میکنند و مدعیاند در کشور با کمبود مواجه نیستیم باید خاطرنشان کرد که «سوءتغذیه» دیگر فقط نتیجه کمبود تولید نیست؛ بلکه نتیجه نابرابریِ توزیعی است که در بحران اقتصادی خودش را نشان میدهد.
سوءتغذیه کودکان نتیجه نابرابری ساختاری است
این پژوهشگر اجتماعی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار میدارد: سوءتغذیه در کودکان را باید در چارچوب ساختارهای اجتماعی بزرگتر دید.کاهش قدرت خرید، کاهش سرمایه اجتماعی خانوادهها، مهاجرتهای اقتصادی داخلی و تمرکز جمعیتی در حاشیهها همه عواملی هستند که در بحث تغذیهای کودکان باید مدنظر قرار بگیرند.
فیروز بابایی میگوید: وقتی خانوادهها از نظر اقتصادی ضعیف میشوند، انتخاب تغذیهایشان تغییر میکند. غذاهای پرکالری و کممغذی جایگزین رژیمهای متنوع میشوند. این موضوع علاوه بر پیامدهای جسمی، بار روانی و آموزشی بر کودکان وارد میکند. تمرکز کمتر در مدرسه، افت تحصیلی و در بلندمدت کاهش بهرهوری انسانی از جمله این پیامدها هستند.
کمبودهای تغذیهای کودکان ایران بیش از دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس است
او با اشاره به آمارهای یونیسف در مورد کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپا میگوید: ایران در مقایسه با کشورهای خلیج فارس و میانگین اروپا بار بیشتری از کمبودهای تغذیهای کودکان (بهویژه لاغری حاد و برخی کمبودهای میکرونی) را متحمل میشود. در حالی که بخشهایی از اروپا و خلیج فارس بیشتر با «اضافهوزن» روبهرو هستند. این اختلاف نشاندهنده نقش تعیینکننده وضعیت اقتصادی و پوشش خدمات سلامت و حمایت اجتماعی در شکلدهی الگوی تغذیه است.
بابایی در پایان تصریح میکند: تا زمانی که زیرساختهای مناسب سلامت، تغذیه و آموزش فراهم نباشد مساله جوانی جمعیت در کشور ما رویایی دور از دسترس خواهد بود. سیاستگذران باید به این نکته توجه داشته باشند که مشکلات اقتصادی و اجتماعی با قوانین دستوری حل و فصل نمیشود.