سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
هفدهمین کمیته بین دولتها برای پاسداری از میراث ناملموس یونسکو در حالی به کار خود پایان میدهد که ثبت چند میراث ناملموس به نام کشورهای همسایه در غفلت و سکوت ایران، واکنشبرانگیز شده است.
به گزارش ایسنا، ایران در این دوره از اجلاس کمیته بینالدولی پاسداری از میراث ناملموس، ۶ پرونده را مشترک با چند کشور همسایه برای ثبت جهانی به یونسکو پیشنهاد کرده بود که از میان آنها، چهار پرونده «هنر ساختن و نواختن عود»، «شب یلدا/چله»، «سوزندوزی ترکمن» «پرورش کرم ابریشم و تولید سنتی ابریشم برای بافندگی» ثبت جهانی شدند و دو پرونده «جشن مهرگان» و «هنر ساختن و نواختن ساز رُباب» هم پذیرفته نشده و برگشت داده شدند.
اما این بین، ثبت پرونده «فرهنگ پهلوانی: بازیهای سنتی زورخانهای، ورزش و کشتی» به نام کشور آذربایجان در یونسکو، اعتراض و واکنشهای بسیاری از اساتید و کارشناسان میراث فرهنگی را برانگیخته است. این پرونده به صورت ملی از سوی جمهوری آذربایجان، درحالی به یونسکو پیشنهاد و در هفدهمین کمیته بینالدولی پاسداری از میراث ناملموس ثبت جهانی شد که ایران پیشتر، در سال ۲۰۱۰ «ورزشهای باستانی و زورخانهای» را به نام خود در یونسکو ثبت کرده بود.
بررسی و رأیگیری پرونده فرهنگ پهلوانی: بازیهای سنتی زورخانهای، ورزش و کشتی به نام جمهوری آذربایجان» نیز در این دوره از اجلاس یونسکو درحالی انجام شد که از ایران، علاوهبر احمد پاکتچی ـ سفیر ایران در یونسکو ـ علی دارابی ـ قائم مقام وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و معاون میراث فرهنگی ـ و همچنین مصطفی پورعلی ـ مدیرکل ثبت و حریم آثار و حفظ و احیاء میراث معنوی و طبیعی ـ در محل برگزای این نشست در مراکش حضور داشتند و این پرسشها مطرح شده که چرا وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و نمایندگان آن موضع جدی نسبت به اقدام جمهوری آذربایجان نداشتهاند؟ چرا زمانی که این پرونده در وبسایت یونسکو قرار گرفته بود، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با توجه به ریشه ایرانی ورزشهای باستانی و زورخانهای و فرهنگ پهلوانی و همچنین ثبت پرونده آن در یونسکو، معترض نشده و موضوع آن را مسکوت گذاشته است؟ اگر اینگونه نیست، واکنشها و پیگیریها چه بوده و چرا اعلان عمومی نشده است؟
ایران پرونده ورزشهای باستانی و زورخانهای را در ۲۵ آبانماه سال ۱۳۸۹ درحالی در یونسکو ثبت کرد که به گفته رییس وقت فدراسیون ورزشهای پهلوانی و زورخانهای، برای تهیه و ثبت جهانی این میراث ناملموس به نام ایران حدود چهار سال تلاش بیوقفه صورت گرفته بود. حالا جمهوری آذربایجان به جای آنکه به این پرونده بپیوندد، پروندهای مجزا به یونسکو ارایه کرد تا «فرهنگ پهلوانی» را به نام خود ثبت کند.
سوای این پرونده، در هفدهمین کمیته بینالدولی پاسداری از میراث ناملموس یونسکو، «فرهنگ چای، نماد هویت، مهماننوازی و تعامل اجتماعی» مشترک به نام ترکیه و جمهوری آذربایجان، «روایت ملانصرالدین» به نام جمهوری آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکیه، ترکمنستان، ازبکستان و «نخل خرما، دانش، مهارت، سنت و شیوه تهیه آن» به نام امارات متحده عربی، بحرین، مصر، عراق، اردن، کویت، موریتانی، مراکش، عمان، فلسطین، قطر، عربستان سعودی، سودان، تونس و یمن، ثبت جهانی شدهاند، بدون آنکه به اشتراکات و ریشه ایرانی آنها اشارهای شود و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز نسبت به ثبت این پروندهها واکنش، اعتراض و یا حتی موضعی نشان دهد.
از سوی دیگر، افغانستان نیز در این دوره از اجلاس میراث ناملموس یونسکو، پروندهای را به صورت ملی با عنوان «سبک هنر مینیاتور استاد کمالالدین بهزاد» برای ثب در فهرست معرف پیشنهاد کرده بود که البته با نظر کارشناس یونسکو پذیرفته نشد و ریفر ـقابل طرح و بررسی در اجلاس بعدی ـ شد. در جریان بررسی این پرونده نیز به واکنش یا مخالفت ایران، هیچ اشارهای نشد. این درحالی است که، استاد کمالالدین بهزاد اگرچه در هرات زاده شده اما نقاش ایرانی در سدههای نهم و دهم هجری قمری در دربار پادشاهان تیموری و صفوی بوده و بابت نوآفرینی در نقاشی ایرانی (نگارگری) شناخته شده است. با توجه به سفری که به تبریز داشته، این احتمال مطرح شده که کمالالدین بهزاد اواخر عمر خود را در این شهر گذارنده و همانجا درگذشته باشد. در شهر تبریز آرامگاهی هم منسوب به او وجود دارد. هرچند که برخی بر این نظرند او در هرات به خاک سپرده شده است.
به هر حال، این اقدام افغانستان درحالی صورت گرفته که هنر مینیاتور (نگارگری ایرانی) ۲۶ آذرماه سال ۱۳۹۹ مشترک به نام ایران، ترکیه، آذربایجان و ازبکستان، در یونسکو ثبت شده است که اتفاقا پس از آن، احتمال پیوستن افغانستان و تاجیکستان نیز به این پرونده چند ملیتی مطرح شده بود اما اکنون افغانستان در پروندهای ملی قصد دارد سبک هنر مینیاتور استاد بهزاد را به نام خود کند.
به مصادره یا انحصار گرفتن میراث معنوی و ناملموسِ ریشهدار در ایران، از سوی کشورهای همسایه که در حوزه ایران فرهنگی قرار میگیرند، آن هم در سکوت و غفلت متولیان میراث فرهنگی کشورمان، مسبوق به سابقه بوده است، برای نمونه «آیین سماع مولانا» که سال ٢٠٠٨ میلادی به نام ترکیه ثبت جهانی شد و یا «موسیقی عاشیقلار» که در سال ٢٠٠٩ میلادی در سکوت ایران بهنام جمهوری آذربایجان ثبت شد و حتی «هنر سنتی فرشبافی آذربایجان» و «ساخت و اجرای تار» که به ترتیب در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۲ به نام جمهوری آذربایجان وارد فهرست جهانی میراث ناملموس یونسکو شد. سال ۲۰۱۳ جمهوری آذربایجان پروندهای را با عنوان «چوگان؛ بازی سنتی با اسب در منطقه قره باغ» در فهرست میراث درخطر ثبت کرد که اگرچه سازمان وقت میراث فرهنگی پیش از ثبت، نسبت به آن معترض شده بود، اما هنگام رأیگیری هیچ مخالفتی با ثبت جهانی چوگان نشد.