سرمقاله

عواقب اجتماعی بحران اجاره‌بها و کوچ شهری ‪/‬ حجت اله اکبرآبادی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • حضور ایرانسل در تلکام ۱۴۰۳ با شعار جریانی به سوی هوشمندی
  • آغاز طرح زمستانی «ایرانسل‌من»
  • بسته تخفیفی ایرانسل به مناسبت روز مادر و روز پدر
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 7453  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 28 فروردین 1402
    عواقب اجتماعی بحران اجاره‌بها و کوچ شهری ‪/‬ حجت اله اکبرآبادی

    حاشیه‌نشینی و مهاجرت از روستاها و مناطق کم برخوردار به حواشی کلان شهرها کم نبود، امروز با بحران کوچ شهری به دنبال ترمز بریدن اجاره بها در شهرهای بزرگ و از جمله تهران و متعاقب آن کوچ اجباری به شهرک های اقماری اطراف پایتخت مواجه هستیم.موضوعی که در کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت می‌تواند به پیامدهای منفی اجتماعی منجر شود. همه اینها در شرایطی است که از مدتها پیش صاحب‌نظران نسبت به تبعات منفی این مسئله هشدارهای لازم را داده بودند، اما وقتی گوش شنوایی نباشد و در سیاستگذاری‌های کلان، درک درستی از آنچه می‌تواند اتفاق بیافتد وجود نداشته باشد،وضعیت به شرایط بغرنج امروز ختم می شود که به دنبال تورم افسارگسیخته، ادامه گرانی‌ها و پایین آمدن ارزش پول ملی، عده زیادی از مردم که پیش از این نیز در مناطق جنوب شهر ساکن بودند، به ضرورت و اجبار وادار به کوچ به حواشی شهر و شهرک‌های اقماری می‌شوند. طبیعتا بحران حاشیه نشینی و تبعات منفی آن در آینده‌ای نه‌چندان دور، مسئولان را با چالشی بزرگ مواجه خواهد کرد. طبقه ضعیف و کم‌درآمدی که ناخواسته مجبور به تغییر موقعیت طبقاتی خود هستند تا بلکه زیر شلاق تورم و اجاره بهای ترمز بریده، چند صباحی بیشتر و به قیمت پایین آمدن کیفیت سکونت و محرومیت از خدمات اجتماعی، به سختی با زندگی کنار بیایند. کاری به این نداریم که وضعیت اجاره‌بها به قدری اسفناک است که موجران در بالای شهر از مستاجران تقاضای دریافت دلار و سکه به جای ریال را دارند، اما بحث اساسی در رابطه با اقشار ضعیف و کم‌برخورداری است که در تامین مخارج سنگین زندگی مانده اند چه برسد به آنکه امروز مجبور باشند به دلیل بالا رفتن شتاب زده اجاره‌بها، به زندگی در حواشی شهر که معضلات خاص خود را دارند، تن در دهند. حتما شنیده‌اید که امروز برای یک سوئیت ۱۸ متری در جنوب شهر تقاضای ودیعه ۴۰ میلیون تومانی با ۳ میلیون تومان اجاره ماهیانه شده است! با احتساب اینکه امسال حداقل حقوق کارگران ۸ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان تعیین شده، خود بخوانیدحدیث مفصل از این مجمل. اصلا فرض را بر این قرار می دهیم که یک کارگر با عائله سه نفره قادر به پرداخت این میزان اجاره‌بها باشد و مجبور شود به قیمت کار در چند شیفت و چشم بستن از دیگر مصارف و هزینه‌های زندگی، از عهده پرداخت این میزان اجاره بها برآید، آیا به تبعات منفی زندگی در ۱۸ متر جا که حداقل ۸ مترش به دستشویی و آشپزخانه تعلق دارد، فکر کرده‌ایم؟! شاید بشود با شوخی از کنار بسیاری از موضوعات گذشت، اما یقینا مسئله اسکان دهک‌های پایین جامعه، موضوعی نیست که بتوان آن را کتمان کرد و به سادگی نیز از کنار آن گذشت. اصلا هم در اینجا به دنبال چرایی این بحران کوچ شهری نیستیم که همه خوب بدان واقفند و جز آنکه بر زخم اقشار کم درآمد نمک بپاشیم، نتیجه دیگری بر آن مترتب نیست. حرف ما با مسئولان است که پیش از آنکه تبعات منفی این رخداد نامیمون سربرآورده و همه را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد، از هم اینک به فکر مقابله با پیامدهای منفی آن باشند و در مرحله بعد نیز با سیاستگذاری درست، بکوشند آب رفته را به جوی باز گردانند.بی تردید اگر چنین نکنیم و از آینده غافل شویم، عواقب اجتماعی این کوچ شهری از سر اجبار و تغییر موقعیت طبقه اجتماعی خانواده‌ها، می‌تواند بر بنیان زندگی ایرانیان ضربات مهلک و سهمگینی را وارد آورد. پس تا دیر نشده فکری نو دراندازیم تا فردا کاسه چه کنم چه کنم دست نگیریم.