کد خبر: 8535 | صفحه ۴ | فرهنگ و هنر | تاریخ: 17 اردیبهشت 1402
چرا غلطها زیاد شدهاند؟
محمدکاظم کاظمی میگوید: در گذشته فقط میتوانستند در روزنامه و کتاب مطلب منتشر کنند که طبعا زیر دست ویراستار میرفت و پالوده میشد اما شخص با هر سطح از سواد بدون اینکه نگران پالایش اثر باشد، میتواند به عنوان رسانه، متنش را در شبکههای اجتماعی و پیامرسانها منتشر کند و این موضوع علت رواج بیشتر غلطهاست.
این شاعر و ویراستار در گفتوگو با ایسنا درباره غلطهای مصطلح، با اشاره به اختلاف زبانشناسان و اهل ادبیات در این زمینه، اظهار کرد: زبانشناسها میگویند در طریق تکامل زبان، هرچه اهالی زبان به کار میبرند درست است و ما درست و غلط به آن مفهوم نداریم اما کسانی که از منظر ادبی به زبان نگاه میکنند، با توجه به پیشینه ادبی زبان فارسی میگویند این تفاوت و اختلافها به مرور زمان ممکن است زبان را هم از زیبایی و هم اصالت بیندازد.
او سپس با بیان این که نظرش به ادبا و ویراستاران نزدیکتر است، توضیح داد: در این زمینه صرف نظر از جنبه علمی موضوع، میتوانیم جنبه ارزشی را هم در نظر داشته باشیم؛ به طور مثال، شما بنای تاریخی و باستانی را دارید که در معرض فروپاشی و فروریختن است؛ در این جا یک مهندس که از جنبه سازه به بنا نگاه میکند، طبیعتا میگوید زمانی که بنا تاب و تحمل بار نداشته باشد، طبق قانون طبیعت فرو میپاشد و یا احیانا بر اثر گذر زمان فرسوده میشود و اتفاقی کاملا مطابق با قانون طبیعت رخ داده است، اما یک باستانشناس که حفظ آثار باستانی برایش مهم است چه بسا بگوید درست است که قانون طبیعت این است که بنا بر اثر باد و باران ویران خواهد شد اما به عنوان دوستار این اثر جلویش را میتوانیم بگیریم و یا از آن نگهداری کنیم مثلا سقفی بگذاریم که باد و باران به آن نخورد یا با ساخت مانعی جلو تخریب اثر تاریخی را بگیریم. برای باستانشناس بنا به لحاظ سازهای و مهندسی مطرح نیست که بگوید طبیعی است که باران آن را خراب کند بلکه او میگوید، نباید بگذاریم باران بخورد.
کاظمی در ادامه بیان کرد: با این نگاه، حفظ اصالت کلمه مهم است البته تا جایی که امکان دارد و مانع سهولت کاربرد زبان نمیشود. گاه حفظ کلمه به شکل قدیمیاش، استفاده از آن را برای مردم، سخت و دشوار میکند و ما باید کلی زحمت بکشیم تا چیزی را که روند طبیعی خود را طی کرده، از این مسیر به مسیر قبل برگردانیم. در جایی که حفظ کلمه دشوار و غیرممکن باشد، به نظرم باید اینها را واقعیت نادلخواه و نامطلوب پذیرفت اما اگر بتوانیم تغییر دهیم، به نظرم باید تغییر دهیم.
این شاعر سپس گفت: الان شما کلمه «عِرفان» را به کار میبرید اما در دهه 1350 و 1360، در جامعه افغانستان و ایران، این کلمه را به غلط «عُرفان» میگفتند، غللط مصطلح بود. یادم میآید در پشت جلد مجله «عرفان» که در کابل منتشر میشد، شکل انگلیسی را با «E» نوشته بودند، خب منتشرکنندگان مجله شکل درست کلمه را میدانستند که «عِرفان است» و برای من عجیب بود که چرا عُرفان را به این شکل نوشتهاند. عُرفان غلط مصطلح بود ولی به مرور زمان اصلاح شد و بسیاری از موارد دیگر که چه بسا ادبا یادآوری کردند و به مرور توانستهاند به سمت اصلاح بروند. گاه به عنوان پدیده ناگزیر این غلطها را میپذیریم اما تا جایی که میشود، میتوان پیشگیری کرد. تا حد امکان باید زبان را سلامت و زیبایی آن را حفظ کنیم.