صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • بسته تخفیفی ایرانسل به مناسبت روز مادر و روز پدر
  • ارائه بسته‌های ویژه همراه اول به‌مناسبت روز مادر
  • حضور همراه اول با مجموعه‌ای از سرویس‌های فناورانه در نمایشگاه تلکام 2024
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 9327  |  صفحه ۱۱ | ایران و جهان  |  تاریخ: 31 اردیبهشت 1402
    یک استاد ژئوپلیتیک دانشگاه مطرح کرد
    فعالیت علیه مسکو در آسیای‌میانه برای ناتو هزینه دارد
    یک استاد ژئوپلیتیک دانشگاه و سفیر پیشین ایران در نروژ گفت: جمهوری‌های جدا شده از شوروی سابق به این نتیجه رسیدند که باید به سمت غرب بروند، چراکه از نظر آنها مسکو در حال ضعیف شدن است.
    «عبدالرضا فرجی‌راد» سفیر پیشین ایران در نروژ در تشریح دلایل افزایش تحرک ناتو و ایالات متحده در آسیای مرکزی اظهار کرد: زمانی که غرب و ناتو برای جلوگیری از تهاجم روسیه به اوکراین وارد میدان شدند و کمک‌های خود را به سمت کی‌یف روانه کردند، سه هدف اصلی را در دستور کار خود قرار دادند: نخست، هزینه‌تراشی برای مسکو در عرصه اقتصادی و خصوصاً حوزه انرژی بود که به نظر می‌رسد توانستند ضربه‌هایی را به روسیه از این جهت وارد کنند. به عنوان مثال روس‌ها مجبور شدند تا نفت خود را به قیمت پایین‌تر به چین بفروشند و از سوی دیگر فرار سرمایه از روسیه رخ داد و بر همین اساس بسیاری از تحلیلگران معتقدند که اگر همین فردا جنگ اوکراین به پایان برسد، حدود دو دهه زمان لازم است تا اقتصاد روسیه مجدداً احیا شود. بحث دوم هم تضعیف استراتژیک روسیه بود.
    به گزارش ایلنا، وی ادامه داد: ایالات متحده به همراه اروپا و همچنین ناتو به دنبال قطع دسترسی روسیه به دریای سیاه و بالتیک بودند و از سوی دیگر همسایه‌های این کشور مانند فنلاند و سوئد را وارد ناتو کردند که در ادامه این روند حالا شاهد تحرکات ناتو و آمریکا در مرزهای جنوبی روسیه یا همان آسیای میانه هستیم که نشان می‌دهد غرب شکست روسیه را در این محور همچنان دنبال می‌کند. اما مسأله سوم بحث نظامی است. در شرایط کنونی و با توجه به داده‌های رسانه‌ای و میدانی، جنگ در اوکراین به نوعی در وضعیت سیال و بن‌بست قرار گرفته که به‌رغم تبلیغات روسیه در مورد تسلط بر شهر باخموت، به نظر می‌رسد تسلیحات جدیدی که غرب به اوکراین ارسال کرده، قرار است مجموعه‌ای از یک عملیات جدید و منسجم بهاری را علیه قوای روسیه رقم بزند که باید آن را یک ضد حمله علنی بدانیم.
    این استاد ژئوپلیتیک تصریح کرد: این سه فاکتور نشان می‌دهد که برنامه ایالات متحده در دو محور اول تا حد زیادی محقق شده اما در مورد فاکتور سوم یا همان مسائل نظامی نتیجه همچنان مشخص نیست و اگر روسیه از خودش ضعف نشان دهد، بدون شک معادلات تغییر خواهد کرد. در این میان برخی از معادلات هم در خارجِ نزدیک روسیه در حال تغییر است. به عنوان مثال ایالات متحده برای صلح در قره‌باغ وزرای خارجه ارمنستان و آذربایجان را به واشنگتن دعوت می‌کند که نشان می‌دهد غرب در عرصه سیاسی هم بحث تغییر تاکتیک در دیپلماسی را پیش گرفته و حالا وارد حوزه نفوذ سنتی روسیه شده است. این روند تا جایی ادامه پیدا کرده که حالا مقامات روسیه نسبت به پیشروی ناتو و ایالات متحده در آسیای میانه و مرزهای جنوبی فدراسیون روسیه هشدار داده‌اند که به نظر می‌رسد جمهوری‌های جدا شده از شوروی سابق به این نتیجه رسیدند که باید به سمت غرب بروند؛ چراکه از نظر آنها مسکو در حال ضعیف شدن است.
    وی افزود: اینکه معاون وزیر خارجه روسیه از گسترش ناتو در آسیای میانه اظهار نگرانی کرده، تا حدودی به بزرگ‌نمایی شبیه است؛ چراکه آنها تجربه افغانستان را دارند و این تجربه طی دو دهه اخیر برای ناتو بسیار سنگین بوده است. بر همین اساس معتقدم که به جای عبارت ناتو در این پرونده باید از عبارت چند کشور غربی استفاده شود. غرب به دنبال آن است در وضعیت کنونی که روسیه در حالت ضعیف شدن است یک جسارت مشخص به کشورهای آسیای میانه در قبال گردش به سمت واشنگتن و بروکسل بدهد و به نظرم صرفاً اهدافشان آموزش نظامی نیست، بلکه حتی آموزش زبان انگلیسی را هم در دستور کار می‌گذارند تا بتوانند فرهنگ روسی در این کشورها را از ریشه مورد هدف قرار دهند. البته باید توجه داشت که کشورهای آسیای مرکزی به صورت کامل و یکباره به سمت غرب نخواهند رفت.
    وی در پایان خاطرنشان کرد: اگر جنگ اوکراین بیش از این ادامه پیدا کند و اقتصاد روسیه هم بیش از شرایط کنونی تضعیف شود، آنوقت فقط این کشورها ممکن است به تدریج به سمت ایالات متحده حرکت کنند و در آن مقطع سیاست غرب جایگزین روسیه در آسیای میانه می‌شود. این در حالی است که فکر نمی‌کنم روسیه بتواند در این مورد خصوصاً از حیث نظامی به صورت تمام قد علیه آمریکا و شرکای آن در ناتو دست به اقدام مشخص بزند؛ چراکه در جنگ نظامی هم مسکو علیرغم تبلیغات خود چندان پیروز نبوده و مشکلاتی را در مقابل خود دارد که نشان می‌دهد فعلاً علائم مثبتی برای آنها در حوزه میدانی وجود ندارد و این در حالی است که انگیزه نیروهای آنها هم چندان بالا نیست.