سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
پیش از این بارها نوشتهام که بزرگترین شانس جمهوری اسلامی اپوزیسیونش است. این اپوزیسیون کممایه و غیرجدی توان برانداختن هیچ دولتی را ندارد. مهمترین دلیل آن را بیشخصیتی آنان برمیشمردم. این حرف من البته به مذاق عدهای خوش نمیآمد و با ذهنیت برساخته مثبت نسبت به رضا شاه و محمدرضا شاه به دنبال قهرمان سازی تخیلی از رضا پهلوی بودند. روزی برای یکی از طرفداران پادشاهی داستانی نقل کردم و آن اینکه در بین سران یکی از طوائف جهت انتخاب ریش سفید و رئیس طائفه اختلاف بود. در جلسهای که به همین منظور برگزار شده بود، شخصی نکتهسنج حضور داشت. وقتی از وی نظر خواستند، یکی از آن مدعیان - به نام امیرخان - را برکشید و او را بالاتر و بهتر از بقیه معرفی کرد. امیرخان که از این تعریف سخت سرخوش شده بود، سینه را جلو داد و پیروزمندانه از گوینده تشکر کرد و صاف نشست. اما گوینده ادامه داد که البته امیرخان نیز خود یک کیسه کاه هم نمیارزد! به آن سلطنتطلب عرض کردم که تمام اپوزیسیون یک رضا پهلوی نمیارزد و بین اپوزیسیون از او ایراندوستتر و با شخصیتتر نداریم و البته رضا پهلوی هم عشر یک رجل نمیشود. همیشه میگفتم از جمع جبری تمام اپوزیسیون جمهوری اسلامی یک نیم رجل هم بیرون نمیآید. با وجود چنین ذهنیتی، اما تصور اینسان فرومایگی را هم نداشتم. افشاگریهای این روزهای اپوزیسیون خارجنشین علیه یکدیگر صحنه مشمئزکنندهای را خلق کرده است. معلوم شد مهمترین دستاورد سران اپوزیسیون در رایزنی با مقامات و نمایندگان اروپا خلاصه میشد در زیرآب زدن و زیرپای هم را روفتن. مطابق گفتههای خودشان گویا جز کاسبی و تلاش برای سهمخواهی بیشتر از کمکهای اعطایی چیزی در این مذاکرات رد و بدل نمیشد. روزی نیست که تشت رسوایی مالی یکی از آنان از بوم افشاها نیفتد. انگار بزرگترین هدفشان این بود که چند حساب از دولت ایران را توقیف و پولهای آن را مصادره کنند. به گمانم بعد از همین مراودات، مقامات غربی نیز متوجه شدهاند که از این کوتولههای خودفروش چیزی درنمیآید. در رسوایی مشمئزکننده دیگر، آقای عالی پیام معروف به هالو، افشا کرده که هواداران پهلوی به او تعرض کردهاند. البته فیلم بخشی از این تعرض نیز منتشر شده است. چندین روز است که این تعرض مسئله رسانههای اپوزیسیون شده و طرفین برای یکدیگر شاخ و شانه میکشند. گویا از فتح تهران به فتح ماتحت هالو رسیدهاند؛ نمایشی از اوج فضاحت و وقاحت. البته مثل گذشته همچنان معتقدم بزرگترین برانداز جمهوری اسلامی مسئولان بیکفایت و سوءمدیریت داخلی است. از این اپوزیسیون تهدید خاصی متوجه جمهوری اسلامی نیست؛ منبع مهمترین تهدید این نظام از درون خود نظام است. اگر راهبردهای غلط، بیتدبیریها و بیکفایتیهای مدیران، کمر جمهوری اسلامی را نشکند، خطری دیگر این نظام را تهدید نمیکند. به همین سبب تنها تدبیر این روزها و علاج این بحران، اصلاحات بنیادین در داخل است. اگر تن به این راه دادیم کشور روی سعادت خواهد دید وگرنه عاقبت کار نامعلوم است.