سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
افزایش فقر حالا به یکی از مهمترین معضلات اقتصادی و احتماعی ایران تبدیل شده است. در حالی که حسین عبدهتبریزی، رییس اسبق سازمان بورس تداوم وضعیت کنونی را حرکت اقتصاد ایران به سمت هندی شدن میداند، در عین حال آقامحمدی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته است: دوهزار و ۲۰ محله و ۱۹ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر از جمعیت در سراسر ایران وجود دارد که از امکانات اولیه زندگی مانند مسکن، اشتغال، تحصیلات تا ۱۲ سال، سلامت، خوراک و پوشاک محروم هستند.به گزارش خبر آنلاین رشد صفر درصدی اقتصاد ایران در دهه نود و تشدید وضعیت بحرانی تورم از سال ۱۳۹۷ به این سو در گسترش فقر در ایران بسیار موثر بوده است. درحقیقت با خروج ترامپ از برجام، اقتصاد ایران با شوکی شدید مواجه گردید. این شوک به گونهای اقتصاد را تحت تاثیر قرار داد که ایران حالا برای ششمین سال متوالی پذیرای تورم بالاتر از چهل درصد است. فقیرتر شدن طبقه متوسط و افزایش تعداد فقرا امری است که بسیاری از کارشناسان نگرانی خود را را نسبت به آن ابراز کردهاند. حالا مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز در گزارشی مبسوط بر این نگرانی صحه گذاشته و گسترش فقر و افزایش شمار فقیران را مورد تایید قرار داده است.در این گزارش تاکید شده است: شکاف فقر که فاصله فقرا تا خط فقر را اندازهگیری میکند؛ در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ به بالاترین مقدار خود یعنی ۲۷ درصد رسیده است .بررسی مصارف خانوار در سالهای گذشته نیز کاهش در رفاه خانوار را تایید میکند. نگاهی به مصرف خوراک خانوار سه اتفاق به طور همزمان را نشان میدهد؛ اول افزایش سهم خوراک از کل هزینههای خانوار، دوم کاهش کل خورک خانوار یعنی کاهش کالری دریافتی و سوم کاهش کیفیت کالری دریافتی خانوار. کما این که گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان از پیش روی سریع فقر در جامعه طی یک دهه اخیر دارد. طبق این گزارش اوضاع اقتصادی در جامعه به گونهای شده که طبقه متوسط هم بسیار سریعتر و سادهتر از قبل به زیر خط فقر سقوط میکنند. آن هم صرفا با مواردی مانند افزایش اجارهبها یا هزینههای بیماری. عنوان گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس «وضعیت فقر و ویژگیهای فقرا در دهه گذشته (دهه ۹۰)» است. از جمله نکاتی که در این گزارش به آن اشاره شده این است در حال حاضر بیش از یک سوم جمعیت کشور زیر خط فقر قرار دارند. اما نکته دیگر آنجاست که خانوادههای بالای خط فقر هم فاصله چندانی با رفتن به زیر خط فقر ندارند و مدام به این منطقه نزدیکتر میشوند. این موضوع مساله مهمی است که نشان میدهد جامعه با سرعت زیادی در حال فقیر شدن است. بر اساس این گزارش در سال ۱۴۰۰ خط فقر سرانه متوسط کشوری با رشد ۵۰ درصدی نسبت به سال ۱۳۹۹، به میزان یک میلیون و هفتصد هزار تومان رسید. بر این اسا خط فقر متوسط کشوری در سال ۱۴۰۰ برای خانوار چهار نفره در حدود چهارمیلیون و پانصد هزار تومان بوده است. البته برآورد میشود این عدد در شهریور ۱۴۰۱ به هفت میلیون و پانصد هزار تومان رسیده باشد. این گزارش هشدار داده که فاصله افراد بالای خط فقر روز به روز تا رفتن به زیر آن کمتر میشود. این چشم اندازی نگران کننده برای ادامه مسیر فعلی است که میتواند باعث شود در سالهای آینده درصد به مراتب بیشتری از جمعیت کشور به زیر خط فقر بروند. افزایش ۱۱ میلیون نفری فقرا دو عاملی که در دهه ۱۳۹۰ باعث بروز این وضعیت شدهاند یکی تحریمهای اقتصادی است و دیگری نابسامانیهای کلان. بر اثر تاثیر همین دو عامل است که نرخ فقر مطلق با روندی افزایشی از ۱۹.۴ درصد در سال ۱۳۹۰ به ۳۴.۴ درصد در سال ۱۴۰۰ رسیده است. روندی که توقفی در آن دیده نمیشود و فعالا چشمانداز آن رو به گسترش است. بر اساس این آمارها تنها ظرف دهه ۱۳۹۰ بیش از ۱۱ میلیون نفر از جمعیت کشور به زیر خط فقر سقوط کردهاند. مرکز پژوهشهای مجلس در بررسی عوامل شتاب دهنده فقر به مواردی همچون «افول درآمد سرانه و تورم بالا» اشاره کرده است. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در این گزارش بر این نکته تاکید کرده است که صرف برخورداری از شغل در مناطق روستایی با احتمال زیاد میتواند باعث خروج از فقر شود اما در مناطق شهری بیتاثیر است. به گزارش فراز، بر این اساس در سالهای میانی دهه هشتاد و سالهای ابتدایی دهه نود صرف برخوداری از شغل تفاوت قابل توجهی در بین فقرا و غیرفقرا داشت؛ اما به مرور زمان با افزایش فقر در عین رشد مشاغل تخصصی، درصد خانوارهای دارای سرپرست شاغل بین فقرا و غیرفقرا برابر و حدود ۶۰ درصد بوده است. این بدان معنی است که ۶۰ درصد فقرا فعالیت اقتصادی داشته و کار میکنند. این در حالی است که حسین راغفر، کارشناس اقتصادی معتقد است کار باید به گونهی باشد که فرد شاغل را از حیطه فقر دور کند، در غیر این صورت انگیزههای شغلی از میان خواهد رفت. روایت آماری کوچک شدن سفرها؛ تخم مرغ به جای گوشت این مرکز در گزارش خود، فقر مطلق را ناتوانی در کسب حداقل استاندارد زندگی تعریف کرده است. یعنی بخشی از جامعه که امکان دسترسی به حداقلهای زندگی را ندارند. به این اعتبار، حضور درصدی از جامعه بالاتر از خط فقر مطلق به این معنا نیست که آنها در وضعیت رفاه نسبی به سر میبرند. در واقع آنها در قیاس با افراد زیر خط فقر مطلق تنها توان تامین مایحتاج اولیه خود را دارند نه بیشتر. آمارها هم این ادعا را تائید میکنند؛ مصرف میانگین گوشت قرمز در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۰ به ترتیب ۳۲ و ۴۱ درصد کاهش یافته است. همچنین در مصرف گوشت مرغ نیز در دهه ۱۳۹۰ روند کاهشی مشاهده میشود. میانه و میانگین مصرف گوشت مرغ به ترتیب ۵.۸ و ۱۰.۵ درصد کاهش در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹ داشته است. به گواه گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در مصرف شیر نیز اوضاع چنین است. مصرف شیر در دهه ۱۳۹۰ به صورت مستمر کاهش یافته است و میانه و میانگین مصرف در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۰ به ترتیب ۵۱.۷ و ۴۶.۸ درصد کاهش یافته که مقدار بسیار چشمگیری است. اما مصرف تخم مرغ نسبت به سایر پروتئینها رفتار متفاوتی داشته است. درحقیقت به نظر میرسد خانوار ایرانی با کاهش مصرف گوشت و مرغ دردهه ۱۳۹۰ و به خصوص از سال ۱۳۹۷ به بعد، تخم مرغ را به عنوان منبع تأمین پروتئین جایگزین کرده اســت. میانه و میانگین مصرف تخم مرغ به ترتیب ۶ و ۴ درصد در ســال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹ افزایش داشته است. حرکت غیرفقرا به سمت فقر به گزارش فراز ، طبق این گزارش روند افزایشی نرخ فقر از سال ۱۳۸۵ در کشور شروع شده و از سال ۱۳۹۷ به بالای ۳۰ درصد رسیده است. نکته قابلتوجه دیگر آن است که شکاف فقر فاصله فقرا تا خط فقر را اندازهگیری میکند. این شکاف در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ به بالاترین مقدار خود یعنی ۲۷ درصد رسید. بر اساس نرخهای فقر بهدستآمده، در سال ۱۴۰۰ در حدود ۲۵.۶ میلیون نفر زیر خط فقر بودهاند که نسبت به سال ۱۳۹۹ کاهش ۷۰۰ هزارنفری در جمعیت فقرا رخ داده است.
از جمله یافتههای گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس این است که خانوادههای مستاجر به دلیل رشد اجارهبها نسبت به درآمد، هر روز بیشتر از دیروز مجبور هستند تا با کاستن از هزینههای دیگر خود به فکر تامین سرپناه خویش باشند. اصل این هزینهها از سبد خوراک و مواد غذایی خانوارها کاسته شده که خود زمینه رشد فقر غذایی در این بخش از جامعه را فراهم کرده است.
اما یکی از مهمترین نکات یاد شده در این گزارش اشاره به کم شدن پی در پی فاصله طبقات غیرفقیر با خط فقر است. به این معنا که به طور مستمر بخشی از جامعه که بالای خط فقر قرار دارند به مناطق پائین این محدوده نزدیک میشوند و همزمان بخشی از جامعه به زیر آن سقوط میکنند.
حتی در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۳ که نرخ فقر بیش از سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶ بوده، فاصله غیرفقرا با خط فقر بیشتر بوده است. به عبارتی فقر در سالهای اولیه مورد بررسی، بیشتر مختص گروههای بسیار پایین درآمدی بوده و گروههای بالاتر هنوز فاصله بیشتری با خط فقر داشته و از رفاه نسبی برخوردار بودند. اما یک دهه کاهش در درآمد سرانه باعث شده از سال ۱۳۹۷ به بعد، فاصله غیرفقرا هم با خط فقر کم و کمتر شود.
این به معنای پیش روی مستمر و شتابان فقر در میان طبقات متوسط جامعه است. چیزی که مرکز پژوهشهای مجلس آن را اینگونه هشدار میدهد: فقر تنها مختص گروههای ناتوان و یا بازمانده از رشد اقتصادی نیست و میتواند به ســایر گروههای مختلف با ویژگیهای مختلف تسری پیدا کند.
افزایش سریع سرانه فقر
شتاب پیشروی فقر در جامعه را میتوان از چند گزاره مطرح شده در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس دریافت. این گزارش در جایی میگوید: «خط فقر متوسط کشوری در سال ۱۴۰۰ برای یک خانوار چهارنفره در حدود چهار میلیون و پانصد هزار تومان بوده است. برآورد میشود این عدد در شهریورماه ۱۴۰۱ به هفت میلیون و پانصد هزار تومان رسیده باشد.» این یعنی افزایش ۶۰ درصدی سرانه فقر مطلق تنها در یک سال.
گزاره دیگر هم این است: «در سال ۱۴۰۰ خط فقرسرانه متوسط کشوری با رشد حدود ۵۰ درصدی نسبت به سال ۱۳۹۹ به میزان حدود یک میلیون و هفتصد هزار تومان رسیده است.»