کد خبر: 10932 | صفحه ۳ | جامعه | تاریخ: 30 خرداد 1402
پشتپرده حمله «خودسرها» به کنسرت گروه لیان و واکنش اجتماعی و رسانه ای
بازگشت «کم فشار» گروه فشار!
خودسرها برگشتهاند با «لندکروز» هم برگشتهاند، از پس دو سال غیبت دوباره آمدهاند، اینبار اما بیرمقتر، کمتعدادتر و تنهاتر.به گزارش فرارو، جمعه شب ۲۶ خرداد یک لندکروز سفید مقابل تالار وحدت ترمز میکند. پنج نفر از ماشین پیاده میشوند. آن پنج مردِ خشن، به صف مردم منتظر برای ورود به سالن کنسرت «گروه لیان» حمله میکنند. یک عکاسِ زن ضرب و شتم میشود. مردم پراکنده میشوند. حراست بنیاد رودکی آن پنج نفر را کت بسته تحویل نیروی انتظامی میدهد. فردای آن شب دو وزیر حمله «افراد خودسر به کنسرت گروه لیان» را به شدت محکوم میکنند. نیروی انتظامی به خودسرها هشدار میدهد و اینگونه شد که خودسرها دوباره به صدر اخبار بازگشتند؛ «کم فشار» و متفاوت!
از کجا آمدند؟
فعالیت گروههای خودسر از دولت هاشمی آغاز شد. اعتراضهای منظم و دامنهداری که تحت عنوان مبارزه با فرهنگ اشرافیگری و سرمایهداری توسط انصار حزب الله سازمان دهی میشد. اما همزمان با روی کار آمدن دولت خاتمی، کلمه خودسر به صورت رسمی در ادبیات سیاسی ایران جا باز کرد و طیف وسیعی از نیروهای حزب الله و معترضان به فرهنگ و سیاست را درون خود جای داد. معترضانی که سالهای بعد برخیشان پا به عرصه فرهنگ گذاشتند و چهره عوض کردند. از دهه ٨٠ به بعد هم شکل اعتراضها تغییر کرد و هم جنس اعتراضها؛ سیاست در این اعتراضها پررنگتر شد، و نامشان کمکم به دلواپس تغییر کرد. در کارنامه گروههای فشار یا خودسر از حمله به عطاالله مهاجرانی تا حمله به حجاریان هست تا این اواخر پرتاب کفش و مهر به علی لاریجانی و یورش به خودرو علی مطهری با سنگ و چوب در شیراز.گروههای خودسر در زمان روحانی دوباره سازماندهی شدند و تعطیلی کنسرتها و برخی سخنرانیها را تبدیل به چالشی بزرگ برای او و دولتش کردند. این گروه با نمایش قدرتی که از مشهد، یزد و بوشهر تا تهران و شیراز به راه انداختند، دولت روحانی را خصوصا در عرصه فرهنگ زمین گیر کردند.
کجا رفتند؟
این که گروههای خودسر با آمدن دولت رئیسی کجا رفتند دقیق مشخص نیست اما برخی چهرههای شاخصِ این گروه نسبتا بزرگ، در دولت جدید پست گرفتند و برخی دیگر جذب نهادهای تازه سربرآورده فرهنگی_هنری شدند که در این سالهای اخیر، فضای هنری کشور را قبضه کردهاند. برخی به صدا و سیما راه پیدا کردند، عدهای تهیه کننده و کارگردان شدند، برخی در نهادهای اقتصادی خصولتی حل شدند و حتی برخی به کرسی دانشگاه رسیدند و اینگونه به نظر میرسید با آمدن رئیسی، زمان استراحت این گروه نسبتا پرکار فرا رسید.دولتِ یکدستِ انقلابی و مجلس همراه و صدای و سیمایِ پشتیبان، جایی برای اعتراض و خودسری باقی نمیگذارد. یا آنطور که عباس عبدی تحلیگر سیاسی میگوید: «مهمترین دستاورد یکدست سازی حکومت این است که نه فقط کفن پوشان را از کف خیابان جمع کرد بلکه آنان را در حمایت از سیاست عقلایی بسیج کرد و حتی با افتخار و تمام توان از آن حمایت میکنند. قدرت همیشه سرکشی نمیآورد، بعضا مسئولیت هم میآورد.»این شد که در این دو سال خبری از برهم زدن کنسرتها و اخلال در سخنرانی مسئولان و پرتاب سنگ و کفش به شخصتهای سیاسی نبود. تا این اواخر.
برگشتند اما «کم فشار»!
همه چیز از کنسرت سالار عقیلی در سالن وزارت کشور شروع شد. انتشار عکسی بحث برانگیز از کنسرت سالار عقیلی، جرقهای شد برای شروع اتفاقاتی که دو سالی میشد، رخ نداده بود. انتشار این تصویر با واکنش مسئولان سالن وزارت کشور روبه شد و با توضیح اینکه سالن نقص فنی دارد، کلیه کنسرتهای سالن وزارت کشور لغو شد.مشابه این اتفاق در خلال کنسرت علیرضا قربانی در کاخ سعدآباد نیز تکرار شد. اوج این اتفاقات، اما در روز جمعه ۲۶ خرداد در تالار وحدت رخ داد.
شب ۲۶ خرداد ۱۴۰۲، گروهی از افراد خودسر به تالار وحدت حمله کردند تا مانع از برگزاری کنسرت گروه لیان شوند. گروه موسیقی «لیان» به سرپرستی محسن شریفیان طی چهار شب و در روزهای ۲۳، ۲۴، ۲۵ و ۲۶ خرداد در تالار وحدت روی صحنه رفت. مهدی سالم مدیرعامل بنیاد رودکی پس از این ماجرا در گفتگویی درباره حمله به کنسرت گروه لیان گفت: «قبل از اجرای کنسرت دیشب فردی شناختهشده در بر هم زدن برنامههای هنری برای دقایق اندکی در بیرون از تالار و خیابان شهریار (پهنه رودکی) به ایجاد هیاهو پرداخت که این امر با حضور ماموران نیروی انتظامی تحت کنترل قرار گرفت.»به گفته این مقام مسئول فرد دستگیر شده، «سابقه طولانی در ایجاد بلوا و سیاهنمایی در اماکن هنری» را داشته است.این حمله با حملاتی که دولتهای گذشته به کنسرتها و سینماها میشد تا حدی متفاوت بود. برای درک دلیل این تفاوت باید واکنش گروههای مختلف به ماجرا را واکاوی کرد.
کار یک جریان بدسابقه سیاسی است!
در همین رابطه محمد مهدی اسماعیلی وزیر ارشاد یک روز پس از حمله به کنسرت گروه لیان و بدون اشاره به آنچه که در تالار وزارت کشور اتفاق افتاد گفت: «اکنون نیز اجراها کمنظیر و بدون حاشیه و مطامعی که دشمنان دنبال هستند درحال برگزاری است، بنده احساس میکنم یک جریان سیاسی در کشور به دنبال بزرگنمایی برخی مشکلات که گاه طبیعی و در اجراها پیش میآید، هست تا اقشار مختلف مردم را در این موضوع مقابل هم قرار دهند. بنده بهراحتی این نگاه جریان سیاسی را میبینیم، بهطوریکه برخی افراد بدسابقه سیاسی که در کشور فعال و الان تعدادی از آنان خارج از کشور هستند، دنبال تحریک افکار عمومی و ایجاد دوقطبیسازی بوده تا فضای رسانهای کشور را سنگین کرده و آرامش فضای فرهنگ و هنر را از بین ببرند. اجازه نمیدهیم عدهای بخواهند در فضاهای فرهنگی و هنری کشورمان هنجارشکنی کنند. اگر در کنار این اتفاقات معدود و اندکی هم رخ داد، آن را به پای اهالی فرهنگ و هنر نمینویسیم»
عزت الله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی و گردشگری نیز در اظهار نظری درباره حواشی رخ داده در کنسرت علیرضا قربانی گفت: «برخی که در میان جمعیت مردم که می خواهند شاد باشند، میآیند و شعار ساختارشکنانه میدهند با شادی مردم مخالف هستند. اینها گروه فشار جدید هستند و جمع را به هم میریزند. خود مردم باید آرامش و سلامت برنامهها و رویدادهای فرهنگی را حفظ کنند، چراکه نباید ١٠ تا ٢٠ نفر مانع شادی ٢ هزار نفر شوند».
کار بیگانگان است!
حمله نیروهای خودسر به کنسرت گروه لیان با واکنش تند رسانههای اصولگرا نیز همراه شده است. این رسانهها حمله به کنسرتها را در نقطه مقابل «عادی سازی» شرایط فرهنگی و هنری کشور تلقی کردند. روزنامه جوان متعلق به سپاه پاسدارن در مطلبی با عنوان: «خطر خودسرها چقدر است؟ دوقطبی کردن جامعه نیاز معاندین در دوران افول فتنه زن، زندگی، آزادی است» نوشت: «در روزهای گذشته ویدئویی با عنوان تلاش عدهای برای برهم زدن یک کنسرت منتشر شد که با ممانعت نیروهای حراست مواجه شد.»
روزنامه جوان در این خصوص نوشته: «چه کسانی به بهانه کنسرتها برای شبکههای معاند خوراک ایجاد میکنند؟ نیروهای خودسر چه کسانی هستند؟ خطر این افراد که قطعاً معدود هستند و از جایی خط میگیرند، چقدر است؟ حقیقت ماجرا این است که دوقطبی کردن جامعه به بهانه مباحث فرهنگی نیاز اصلی گروهکهای معاند و ضدانقلاب در برههای است که فتنه زن، زندگی، آزادی رو به افول نهاده است. امروز دیگر در دهه ۷۰ به سر نمیبریم که عدهای با استفاده از خلأهای امنیتی بتوانند به اماکن فرهنگی و اجتماعی یورش برده و موجب تهیه خوراک رسانهای برای بیگانگان شوند. ادارهکنندگان کنسرتها و نیروهای حراست به وظایف خود آگاهی دارند و قطعاً لازم نیست عدهای بخواهند از بیرون به بهانههای واهی نظم و انضباط برنامههای فرهنگی را بر هم بزنند. اگر دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی در این موارد به طور دقیق و به موقع به وظایف خود عمل نکنند، بهترین بهرهبرداری را دشمنان نظام و انقلاب خواهند برد که البته این بار نیز مردم اولویتهای اصلی را فراموش نکرده و مطالبات اصلی را گم نخواهند کرد.» خبرگزاری تسنیم نیز که جز اولین رسانههایی بود که خبر حمله افراد خودسر به کنسرت گروه لیان را منتشر کرد، نوشت: «مقابله نیروهای انتظامی و حراست بنیاد رودکی با این افراد خودسر، از آن روی بود که کنسرت لیان مجوز رسمی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای برگزار داشت و چنین رویدادی که مراحل اخذ مجوز را گذرانده، باید برگزار شود. پایبندی به قانون برای همه افراد جامعه الزامی است. البته ذکر این نکته هم اهمیت دارد که مخاطبان چنین کنسرتهایی که موسیقی شادی را ارائه میکنند؛ باید شئونات رفتاری در حین اجرا را رعایت کنند.»
تنهایی خودسرها
این همان تنهاییست که پیشتر اشاره شد. استاندارد دوگانه خودسرها را غافلگیر کرد. بارها در دولت روحانی و حتی پیشتر، کنسرتهایی که مجوز هم داشتند لغو شدند. بسیار پیش آمده که به بهانه حضور یک نوازنده زن، برنامه یک گروه هنری معلق شده، یا به دلیل اعتراض امام جمعه یک شهر، مجوز وزارت ارشاد نادیده گرفته شده، اما این بار، تسنیم دلیل برخورد با خودسرها را «مجوز داشتن کنسرت گروه لیان میداند». رسانههای همسو با دولت قطعا از تبعات کار خودسرها برای دولت رئیسی آگاه هستند و میدانند، در شرایط فعلی اقدامات این گروه، شرایط دولت را دشوارتر از پیش خواهد کرد.این نخستین بار نیست که یک کنسرت موسیقی دارای مجوز از مرجع رسمی فرهنگ و هنر کشور با حاشیه همراه میشود، اما قطعا این نخستین بار است که رسانههای انقلابی و مسئولان، هم صدا حمله افراد خودسرا به یک کنسرت را محکوم میکنند.