سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
در آخرین گزارش رصدخانه مهاجرت ایران نوشته شده: «در سال ۲۰۲۱ ایـران بـا ۶۸ هـزار پناهجـو در جهان و بـا دارا بـودن سـهم ۱.۴۹ درصـدی از کل پناهجویـان در جهـان، در رتبـه بیسـتم قـرار دارد». در خصوص فرار نخبگان از کشور نیز وضعیت چندان مناسبی نداریم. واقعیت آن است که میلیونها ایرانی در خارج از مرزهای کشور زندگی میکنند که می توانستند در ایران برای جامعه و اقتصاد کشور مفید باشند. فارغ از بررسی دلایل وجود این پدیده که البته بسیار اهمیت دارد، رویکرد گفتمانی به این معضل است. برخی اظهارنظرها بر این است که فرار نخبگان محصول نا امیدسازی غرب برای جذب آنان است. حتی اگر این گزاره را بپذیریم، بخشی از واقعیت را که باید از مجرای تحقیقات دقیق علمی عبور کند را نادیده گرفتهایم. این نگاه همان رویکردی است که همه تقصیر ماجرا را خارج از نقصانها و کمبودهای داخل در حوزه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی میداند و به مشکل را با یک متغیر خارجی تبیین میکند. این همان نگاهی است که در اقتصاد هم وجود داشته و با به کار نگرفتن از متخصصان سبب شده تا امروز دچار مشکلات زیادی باشیم. آنچه مشخص است همان گونه که در ساخت تجهیزات نظامی نیاز به متخصصان خبره وجود دارد در تحلیل و آسیب شناسی مسائل فرهنگی، اجتماعی نیز نیاز به استفاده از نظر متخصصان علوم انسانی است. کما اینکه حتی در اقتصاد هم بسیاری از متغیرهای در حوزههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی مد نظر قرار داده میشود. اما متاسفانه تحلیل از مجرای نظر و دیدگاه شخصی تنها به پاک شدن صورت مسئله میانجامد. روز گذشته رئیس قوه قضاییه گفت که آماده شنیدن نظر متخصصان و دانشگاهیان هستیم. ای کاش این موضوع در همه شئون تصمیم سازی مد نظر قرار داده شود و نه تنها نظر متخصصان شنیده شود که تصمیم های اساسی بر مبنای آن گرفته شود. یکی از بزرگترین آسیبهای کشور طی سال های اخیر استفاده از روش های آزمون و خطایی بوده است، بنابراین به یاد داشته باشیم اینکه وضعیت پناهجویی در کشور از وضعیت برخی کشورهای جنگ زده هم بدتر است نیاز به تحلیل دقیق وضعیت از مجرای علمی دارد. اینکه بدانیم آیا برای این جمع متکثر با افکار و اندیشههای متنوع فضای زیستی مناسب فراهم است؟ اینکه بدانیم آیا برای متخصصان به لحاظ اقتصادی و اداری فضا برای کمک به جامعه فراهم است؟ و سوالاتی از این دست که به ما کمک میکند تا تحلیلی دقیقتر از پدیده مهاجرت داشته باشیم. واقعیت آن است که امید نه از بستر حرف و توصیه که با نمودهای عینی ایجاد می شود. در فضای اقتصادی نا امیدی از بستر بی چشم انداز بودن، عبور میکند و در سایر فضاها نیز پارامترهای دیگری دخیل است که باید متخصصان آن را تشریح کنند.