سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
چند روز پیش شرکتهای سعودی و چینی در چارچوب سفر شی جین پینگ رئیسجمهور چین به سعودی، ۳۴ قرارداد سرمایهگذاری در بخشهای مختلف را امضا کردند. یک ماه قبل هم خبر قرارداد خرید گاز قطر توسط چین رسانه ای شد. بسیاری از تحلیلگران با حیاط خلوت خواندن کشورهای حوزه خلیج همیشه فارس برای امریکا این روزها باید حتما تجدید نظری اساسی در حضور چین در منطقه داشته باشند. چین دومین اقتصاد جهان و بر اساس پیش بینیها (درصورت همین روند کنونی بدون رویدادی همانند کرونا و یا …) تا ۲۰۵۰ بزرگترین اقتصاد جهان خواهد بود، البته در این سالها هند نیز جایگزین المان و ژاپن خواهد شد و می توان سه قدرت اول را امریکا، چین و هند نامید با این تفاوت که نقطه ثقل این بار دیگر در غرب نیست و به شرق رسیده است همانند ۲۵۰ سال قبل. در این بین کشورهای تولید کننده انرژی همانند عربستان و قطر در کنار کویت و امارات متحده عربی بیشترین بهره را در ۴۰ سال گذشته از ان برده اند. کافیست به صندوق های ثروت این کشورها بنگرید که بین ۴۰۰ تا ۱۰۰۰ میلیارد دلار اندوخته دارند و درامد سرانه انها بیش از ۲۰ هزار دلار است. در حوزه متنوع سازی سرمایه گذاری هم اقداماتی درست موجب شده است که از سهام بزرگترین شرکتهای جهان تا صندوق های سرمایه گذاری تا دارایی هایی همانند املاک در اقصی نقاط جهان همه و همه امکان پایداری درامد را در سالهای پیش رو برای این کشورها به ارمغان اورده است. قرار دادهای چین با این کشورها در بازاری که در ان رقابت حرف اول را می زند و تضمین ارایه و عرضه برای اقتصاد ایران حتما ناراحت کننده است. اقتصادی که در ۱۰ سال گذتشه دقیقا از زمان تحریم های اتمی تا امروز اقتصادش یک سوم شده است و درامد سرانه نیز به شدت به تحلیل رفته است. اقتصادی که به دلیل عدم سرمایه گذاری در بخش انرژی میرود که دیگر حتی صادراتی هم نداشته باشد و در کنار ریسک تحریم شما با ریسک های متعدد دیگر هم روبرو هستید. در این شرایط اقتصاد ایران در حال از دست دادن پتانسل طبیعی خود در بخش انرژی است و رقبای منطقه ای نیز در جهت منافع ملی خود اقدام می نمایند. در این بین اما حرکت چین نیز نشان می دهد که بیخود در این سالها به دومین اقتصاد جهان بدل نشده است، انها علاج واقعه را پیش از وقوع کرده اند و امنیت انرژی برای انها همه چیز است. چین نیز بر اساس منافع ملی خود در یک سیستم بین المللی فعالیت می کند، چینی ها بعد از خروج امریکا از برجام از اقتصاد ایران بیرون رفتند و تقریبا فاینانس و سرمایه گذاری خاصی در ایران نمی کنند و فقط ما شاهد خودرو های چینی و قطعات چینی انها و فروش محصولات مصرفی هستیم. چین ثابت کرده است که رشد اقتصادی برایش اولویت است و برای رسیدن بدان هر کاری می کند. در این راستا کشورهای اطراف ایران همانند عراق و ترکیه نیز در حال ثبت رکوردهای رشد اقتصاد هستند و این این یعنی بازار صادراتی ایران را محدود و محدود تر می کنند. ریسک اعتباری بین المللی ایران امروز ۷ از ۷ معادل -B است و این امر سرمایه ذاری میان و بلند مدت بینالمللی را برای ایران نامقدور میکند. رتبه اعتباری برخی کشورها عربستان A امارات-AA کویتAA قطر+AA عراقB اذربایجانBB ترکیهB هرچه رتبه اعتباری بالاتر ریسک کمتر و سرمایه گذاری در ان با امنیت بیشتری روبرو خواهد بود. بدون بهبود ریسک های اقتصادی، کشوری و سیاسی نمی توان به بهبود رتبه اعتباری چشم داشت و چینیها هم این را میدانند.