کد خبر: 1268 | صفحه ۲ | سیاست روز | تاریخ: 22 آذر 1401
یک فعال سیاسی اصولگرا:
با گفتن از «حکمرانی نو» به حکمرانی خوب نمیرسیم
یک فعال سیاسی اصولگرا گفت: اگر به عمق و ثمره اصلی حکمرانی توجه کنیم، طبیعتا باید رویکردهایمان را عوض کنیم تا همه افراد بتوانند در پارلمان صدا داشته باشند، حقوق همه افراد در زندانها و محاکم قضایی مورد احترام واقع شود، همه بتوانند با هر سبکی وکلای خودشان را در محاکم معرفی کنند و محدودیت برای وکلا نداشته باشند.
جهانبخش محبینیا نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این سوال که در روزهای اخیر رؤسای قوای مقننه و مجریه از قانون اساسی تعریف کردند اما درباره شیوه حکمرانی گفتند که باید اصلاحاتی انجام شود، ارزیابی شما چیست؟ گفت: ملت ایران باید نیاز به تغییر قانون اساسی را تشخیص دهند و این باید از فرآیندی که منبعث از نگاه نخبگان، دانشگاهها، حوزهها، تکنوکراتها، بروکراتها و فضای عمومی کشور است، حاصل شود. ما نمیتوانیم در این حوزه با قطعیت بگوییم یک نیازی واقعا به نهایت و سرآمد رسیده یا زود است. اما نظر شخصی من این است که ما بدون شک نیاز به اصلاح قانون اساسی داریم، اما چون نظام سیاسی امروز در شرایطی است که انجام اصلاحات از منظر علومسیاسی شاید مصلحت نباشد، میتوانیم زمانش را به یک موقعیت مناسبی موکول کنیم.
وی در پاسخ به این سوال که در طول ۴۳ سال گذشته همواره درباره قانوناساسی بحثهای مختلفی شکل گرفته اما هیچ زمان به نتیجه مشخصی نرسیده فکر میکنید چه زمانی برای اصلاح قانون اساسی مناسب است، گفت: بعد از اینکه یک ثبات نسبی به وجود آمد و در اصل از هر نوع اقدام اصلاحی تعابیری مبتنی بر ضعف یا زیرکی نشد، میتوانیم اصلاح قانون اساسی را به بحث بگذاریم و در مطبوعات، روزنامهها، تلویزیون و حتی اتاقهای فکر یا نهادهای رسمی نظام مثل مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلحت و بعضی از مراکز محیطی و امثال این موارد، مبانی نظری آن را تئوریزه کنیم و براساس خود قانون اساسی که برای این امر راهکار نشان داده سیاست عملی آن را هم انجام دهیم.
محبینیا در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه آقای قالیباف درباره حکمرانی خوب صحبت میکند تحلیل شما از اصلاح شیوه حکمرانی چیست، گفت: حکمرانی در واقع فرآیندی است که در غرب ابداع و عرضه شده است تا نواقص مربوط به مدیریت، برنامهریزی و سیاستگذاری عمومی را برطرف کند. قطعا حکمرانی به منزله شیوه مدیریتی جدید در مراکز علمی بحث نمیشود، بلکه حکمرانی به سبکی گفته میشود که ایرادات مربوط به سیاستگذاری عمومی و اعمال قدرت و همچنین مدیریت را برطرف کند.
به گزارش ایلنا، وی افزود: اولین نشانه اصلی حکمرانی این است که در نظامهای سیاسی همه گروهها و مردم، حتی بزهکاران و زندانیان هم در تدوین راه و رسم اعمال مدیریت به عنوان ذینفع حضور داشته باشند. یا در مساله امنیت، مرزنشینان در تدوین سیاستها حضور داشته باشند، مقوله اقوام هم حکمرانی خاص و موضوعی خودش را میطلبد. متاسفانه با گفتن حکمرانی نو ما به حکمرانی خوب نخواهیم رسید، بلکه باید مقدمات کار را مهیا کنیم. اتفاقا اگر این قانون اساسی با وجود اینکه نیاز به اصلاح دارد، در جایگاه واقعی خود مورد حرمت و اقدام قرار گیرد و نهادها توسعهطلبی و تقلیلگرایی نداشته باشند، میتواند مبنای حکمرانی خوب هم قرار بگیرد. در آن حکمرانی که من بارها از زبان رؤسای قوا شنیدم، نکتهای را باید توجه بفرمایند که این حکمرانی که میگویند میتواند به عنوان یک رویکرد از دل این قانون هم بیرون بیاید.
محبینیا در پاسخ به این سوال که گفتید با تغییر قانون اساسی موافق هستید به نظر شما در چه بخشهایی نیاز به تغییرات وجود دارد، گفت: من طرفدار اصلاح قانون اساسی هستم و قانون اساسی ما از دو بخش گفتار و بدنهای به نام اصول تشکیل شده است. در گفتار و اصول هماهنگی وجود ندارد و در بعضی از زمینهها تناقض به معنای واقعی وجود دارد که آن بخش را باید گفتمانی اصلاح کنیم. نیاز دارد که حقوقدانان و اندیشمندان علوم سیاسی و کسانی که در حوزه تعلیم تجربه دارند، در این امر و آوردگاه حضور داشته باشند. در بعضی از زمینهها ما باید نسبت به بعضی از مفاهیم تعریف درستی داشته باشیم یا دست به شفافیت بزنیم.
وی افزود: تصور میکنم جدای از اینکه اگر بر قانون اساسی ما مدیریت و حکمرانی خوبی حاکم باشد میتواند نیازهای ما را در حد نسبی برقرار کند، متاسفانه نظم و اصول در قانون اساسی بهم ریخته شده و برگشت به قانون اساسی اصلی و ناب میتواند جوابگوی خیلی از این دعواها، درگیریها، مداخلهها و فسادهای ناشی از توسعهطلبی باشد. البته در بین نخبگان نسبت به تغییر نظام سیاسی از جمهوری به پارلمانی یا اشکال دیگر هم مباحثی است که طبیعتا لازمه آن بحث و بررسیهای بسیار زیادی است که در نهایت مردم باید تایید کنند.