سرمقاله

آیا کنترل تورم امکانپذیر است؟ / پیمان مولوی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • آغاز عملیات اجرایی فیبرنوری ایرانسل در ۲۰ شهر جدید
  • سیفی: تامین مالی زنجیره تامین از بهترین ابزار‌ها برای مقابله با ناترازی بانک‌هاست
  • فراخوان جدید طرح پژوهانه همراه اول برای حمایت از پایان‌نامه‌ها و طرح‌های پژوهشی
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 12688  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 28 تیر 1402
    آیا کنترل تورم امکانپذیر است؟ / پیمان مولوی

    رگولاتور مالی هر کشور باید مسئولیت سنگین مهار تورم و نگه داشتن آن در سطح مطلوب را به دوش بگیرد. این کار از طریق تنظیم سیاست‌های مالی انجام می‌شود. منظور از سیاست مالی، اقدامات بانک مرکزی یا هر سازمان دیگر برای تعیین میزان و نرخ رشد حجم پول کشور است. در ایالات متحده آمریکا، سیاست‌های مالی شامل تعادل در نرخ بهره بلند مدت، ثبات قیمت و حداکثرسازی اشتغال است و هر کدام از این اهداف به منظور داشتن یک محیط اقتصادی باثبات در نظر گرفته شده است. فدرال رزرو (Federal Reserve) آمریکا به صورت شفاف اهداف بلند مدت در رابطه با تورم کشور را اعلام می‌کند تا از این طریق، نرخ تورم کشور در بلند مدت پایدار باشد.
    ثبات قیمت یا یا یک سطح نسبتا ثابت تورم، به کسب و کارها اجازه می‌دهد برای آینده برنامه‌ریزی کنند، چون از چیزی که در انتظارشان است خبر دارند. فدرال رزرو می‌گوید این موضوع موجب حداکثرسازی اشتغال (که به عوامل غیرمالی و متغیر وابسته است) می‌شود. این سازمان هدف مشخصی برای حداکثرسازی اشتغال در نظر نگرفته و می‌گوید این موضوع عمدتا به ارزیابی کارفرمایان بستگی دارد. لازم به ذکر است که منظور از حداکثرسازی اشتغال، صفر کردن نرخ بیکاری نیست، زیرا در هر بازه زمانی به دلیل این که مردم موقعیت شغلی‌شان را رها می‌کنند و به سراغ مشاغل دیگر می‌روند، نوسان وجود دارد.
    رگولاتور مالی هر کشور در شرایط اقتصادی بحرانی، ممکن است اقدامات ویژه‌ای را در دستور کار قرار دهد. برای مثال، پس از بحران اقتصادی سال 2008، فدرال رزرو آمریکا نرخ بهره‌ها را نزدیک به صفر نگه داشت و یک برنامه خرید اوراق بهادار به نام «تسهیل کمی» (Quantitative Easing) را هم اجرا کرد. بعضی از منتقدان این برنامه مدعی هستند که «تسهیل کمی» می‌تواند باعث رشد ناگهانی تورم دلار آمریکا شود، اما واقعیت این است که تورم دلار در سال 2007 به اوج خود رسید و طی 8 سال بعدی کاهش ادامه‌داری داشت. برای این که چرا تسهیل کمی به ابرتورم منجر نشد، دلایل بسیار پیچیده‌ای ارائه شده است، اما یکی از ساده‌ترین پاسخ‌های ارائه شده به این سوال می‌تواند قضیه را برایمان روشن کند؛ رکود اقتصادی به خودی خود یک محیط تورم زدایی قوی ایجاد می‌کند و برنامه تسهیل کمی فقط به تاثیرات آن قوت بخشید.
    سیاست‌گذاران آمریکایی با استفاده از روشی که در بالا شرح داده شد، سعی دارند نرخ تورم هر سال این کشور را در حوالی دو درصد نگه دارند. بانک مرکزی اروپا هم تصمیم گرفته برای مقابله با تورم زدایی در منطقه یورو، از یک برنامه تسهیل کمی جدی استفاده کند. این نگرانی که تورم زدایی ممکن است منطقه یورو را در بر بگیرد و موجب ایستایی تورمی (Stagflation) شود، باعث شده تا در بعضی کشورها شاهد پیدایش نرخ‌های بهره منفی باشیم. علاوه بر این، کشورهایی که نرخ رشد اقتصادی بالاتری دارند، ممکن است نرخ تورم بالاتری هم تجربه کنند.در همین روزها فدرال رزرو توانست تورم را در یک سال از ۹٪ به ۳٪ برساند.
    چطور؟ یک سیاست پولی درست! آیا در ایران نیز جواب می‌دهد؟ بله اما بدون رشد اقتصادی امکان دوام نخواهد داشت.